بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۳۳۹ 💢
💠صَوابُ الرأیِ بالدُّوَل
استواری و درستی هر اندیشه ای به سبب حکومت و دولت است.
[دولت هم به حکومت و هم به ثروت گفته میشود]
ثروت و قدرت مجموعه ای هستند که حکومت را تشکیل میدهند.
💠یُقبلُ باِقبالِها و یَذهبُ بذَهابِها
رای درست در گرو دولت است، وقتی دولت اقبال کرد حرف درست و رای هم رو می آورد.
واگر اندیشه ادبار کردو رفت حکومت هم رخت بر می بندد.
در این حکمت دو معنا وجود دارد:
۱- تشکیل هر حکومتی وابسته به اندیشه است.
هر برنامه ای ، تشکیلاتی ، مجموعه ای ، حکومتی نیاز به یک برنامه ریزی دقیق دارد.
با امور مقدمه ای سبب تشکیل حکومت یا مجموعه میشود.
اگر حکومت مغز متفکر نداشته باشد با تحلیل آبکی و بی منطق شکل بگیرد.
و خلأ فکری جامعه را نتواند پر کند این حکومت رو به زوال میرود.
پشت هر نهضتی باید یک فکر قوی باشد،
نهضتهای کوتاه مدت بخاطر علم ، محبوبیت ، شجاعت فردی شکل میگیرد اما بمحض از دنیا رفتن فرد نهضت از بین میرود.
نهضت بر مدار فکر نباشد و شخص محور باشد از بین رفتنی است.
استواری هر حکومت در گرو رای و اندیشه درست است.
اندیشهٔ درست بماند حکومت هم میماند
اندیشه نادرست رفتنی ست اگر برود ،حکومت هم از دست میرود.
معنای ۲- :
کسی که به قدرت و حکومت میرسد حرف او خریدار دارد.بسیاری از اوقات حرفها علمی نیست بن مایهٔ قوی ندارد، در محک زدن معلوم میشود وزن و عیار خاصی ندارد.
اما معروفیت پیدا کرده ، همه جا نقل میشود.و نقل آن بخاطر ثروت و قدرت است.
چیزی که از انقلاب در فکرها فرو رفته،
[ بدبختی، تحریم ، سختی ، ناخوشی ]بوده و این فکر غلط از مجاری تبلیغات ، رسانه در قلبها نفوذ کرده.
حرف نابجا با دو، قدرت و رسانه به، « بَه به » تبدیل میشود.
عده ای با تملق ، عده ای برای پول و مقام ، گروهی از روی ترس سخن نابجا را تایید می کنند.
تا وقتی آن قدرت ، پول ، جمال هست ان حکومت هم هست.بمحض از بین رفتن جمال و پول ،قدرت حکومت هم تمام میشود.
هر دو معنا حایز اهمیت است.
هر حرفی که مشهور شد فکر نکنید درست است.
مشهوریت دلیل بر صحت سخن نیست چون پشت آن قدرت و ثروت است.
حرف بجا و صواب بدون رسانه و با تبلیغ دشمن بد جلوه می کند.
کسی که حرف حق را میزند اما رسانه ندارد ، کسی هم از او ترس ندارد.در این میان سخن خوب ذبح میشود.
💢 حکمت ۳۴۰ 💢
عیناً در حکمت ۶۸ تکرار شده.
💠العفافُ زینةُ الفقر والشکرُ زینةُ الغنیٖ
زینت فقر ، عفیف بودن است.
و زینت دارایی، به شاکر بودن است.
در مکتب و منظر حضرت نه غنا به عنوان زینت محض است و نه فقر عامل بدبختی و یک شی کریه است.
غنا و فقری میتواند زینت انسان باشد، که انسان بداند در شرایطی که قرار گرفت خود را با آن همراه کند.
نکته:
۱- خوب و بد در فقر و غنا وجود ندارد.
فقر بذاته عیب و بد نیست.
و دارایی بذاته شرف انسان نیست.
هیچکدام بتنهایی خوب و بد نیست مهم نوع مواجهه با آنست.
هر دو حالاتی و لباسی هستند که هر دو میتواند انسان را زینت دهد.
فقر باعفاف و مالدار با شکر گذاری زینت میگیرد.
۲- عفاف ، خویشتن داری وهر نوع خود نگهداری .
فقر در معرض آفتهایی هست که باید لباس عفت زینتگر او باشد.
آفت فقر :
الف) درخواست از دیگران همراه با ذلت
ب) دست درازی در اموال عمومی و خصوصی
ج) ناسپاسی و کفران .
و راه علاج و درمان این سه آفت فقر، فقط با عفیف بودن است.
خود نگهدار باشد دست دراز نمیکند بر هر دو وجه و بجای ناسپاسی شکرگذار می ماند.
۳- از نگاه دین ، فضیلت درونی هر کس [ علم ، ثروت ، مرد و زن ] زمانی ببار می نشیند که از خود بگذرد.
کمال علم و ثروت، رساندن به دیگریست.
کمال مردو زن، داشتن فرزندان سالم و صالح است .
فخر مرد و زن اینست، که از خود بگذرند.
ثروت ، فضیلت نیست وقتی از فرد گذشت و به دیگری رسید فضیلت میشود.
فضیلتها جنبه اجتماعی دارند ،باید از انسان عبور کند و به دیگران هم برسد.
۴- در قیامت از دوزخیان سوال میشود چه چیزی شما را به دوزخ کشاند .
« ما سلَکَکم فی سقَر قالوا لم نَکُ نُطعِمُ المسکین و کنا نُکذِبُ بیومِ الدین مدثر - ۴۳ ،۴۶ »
معاد باور نبودیم چون این باور نبود ذخیره و توشه هم در کار نبود .
و اشکال دوم دستگیری مساکین نداشتند.
انفاق و دستگیری ارتباطی به دین ندارد ولو مشرک بوده معاد را قبول نداشته باشد.
نوع دوستی ، انسان دوستی فقط در دین نیست .اگر کفار هم دستگیری نکنند به عذاب دومی بابت آن گرفتار خواهند بود.
( شبیه حکمت ۲۴۱ : یومُ المظلومِ علیَ الظالمِ اشدُّ من یومِ الظالمِ علیَ المظلومِ )
💢 حکمت ۳۴۱ 💢
💠یومُ العدلِ علیَ الظالمِ اَشدُّ مِن یومِ الجَور علیَ المظلومِ
روزی که بنا باشد عدالت برای ظالم اجرا شود شدید تر است از روزی که ظالم بر مظلوم ،ظلم وارد می کند.
این عذاب سخت بر ظالم در قیامت که مسلم است.عذاب از جهت شدت و مدت بسیار متفاوت است و هیچ شباهتی به عذاب دنیوی ندارد.
ولی در دنیا هم عذاب وجود داشته باشد بسیار سخت است.
کسی که به ظلم مال دیگری را خورده ، اگر تقاص و عذاب آن در بیماری ، معلولیت فرزند او قرار بگیرد، بهر شکل که باشد، درد ظالم از مظلوم سختر است.
ظلم هم اثر دنیایی دارد و هم آخرتی.
و اثر ظلم از خود ظلم ، بدتر و دردناکتر است.
روایت :
سه گناه است ،کسی مرتکب شود ،راحت نمیرد تا جزای آنرا در همین دنیا ببیند.
۱- بغی ،ظلم
۲- قطع رحم
۳- دروغ بستن و قسم دروغ بر خدا.
در دنیا شمه ای از عذاب و ادامه آن عذاب واقعی در قیامت می چشد.
💢 حکمت ۳۴۲💢
💠الغِنیَ الاَکبرُ الیَأسُ عمّا فی اَیدِی الناس
بالاترین بی نیازی آنست که از مردم مایوس باشد. نگاه او به دست مردم نباشد.
بدترین گناه یاس از خداست.
اما بهترین غنا یاس از مردم است.
به مردم دلبسته، و چشم دوخته به دست مردم نباشد.
غنا، فرد ثروتمند نیست چه بسا فقیر باشد ولی غنا دارد.
وچه بسا از نظر مالی غنی باشد اما فقر دارد.
تفاوت جهان بینی ست که غنا را در چه می بیند.
یکی از شروط استجابت دعا اینست که قطع امید از مردم کرده باشد.
امام سجاد سلام الله علیه :
اگر کسی بدست مردم امید نبسته باشد فقط چشم امید او بخدا باشد، در تمام امور توسل و استعانت از خدا باشد، او مستجاب الدعوه است
دعای اجابت شدهٔ او رد خور ندارد.
اللهم استجب دعانا واقض حوائجنا
غنای در عین فقر و فقر در عین ثروتمندی
یا علی خدا خیرتان دهد
یا علی مدد حق حق یاعلی مدد هو هو
لا اله الا الله لا اله الا هو