شرح حکمت 327 تا 331 نهج البلاغه :: روزگارم #با

شرح حکمت 327 تا 331 نهج البلاغه

پخش و دانلود صوت

۰۰/۱۱/۱۴

محمد کاظمی نیا

نظرات (۲)

۱۶ بهمن ۰۰ ، ۰۹:۰۱

یار علی

بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها

💢 حکمت ۳۲۷ 💢

🔻ما ظَفِرَمَن ظَفِرَ الاِثمُ به
بهیچ وجه کسی ظفر پیدا نکرد به سبب گناه،
هرگز با گناه ، پول ، حق و ناحق کردن کسی به پیروزی دست پیدا نمیکند.

🔻و الغالبُ بالشَّرِمغلوبٌ
و هرگز کسی به سبب شر و ستم بر دیگران غالب و فائق نمی گردد.
اگر ظاهراً خود پیروزی می پندارد ، او مغلوبه و شکست خورده است.

غالب کسی ست که پا روی نفس گذاشته و احکام الهی را رعایت کند.

عبدالله بن طلحه مقابل امام سجاد را گرفت و گفت شما پیروزید یا ما پیروز شدیم.
آنها پیروزی را در کشتار می دیدند.

امام فرمود.بوقت نماز بیا.
صدای اذان و اشهد آن محمداً رسول الله بلند میشود.
چه بسیار تلاش کردید و تلاش کردند نام و مرام پیامبر و توحید را بردارند.ما آنرا زنده کردیم.
پیروزی شما مادی بود و ما حقیقت پیروزی را داشتیم که اسلام را نگه داشتیم.

شبیه حکمت ۲۴۰:
اگر یک سنگ ناحق و غصبی در بنای بلندی باشد عاملی ست برای خراب شدن.
حتما آن بنا ویرانه است و ویران خواهد شد.

پیروزی که با اجحاف ، غصب ، بی انصافی باشد شکست خورده است. در همین امروز ویرانه است نه در قیامت.
قیامت که جای خود دارد.یکی از ارکان مهم ایمانی و اخلاقی ماهست.

💢 حکمت ۳۲۸ 💢

🔻انَ اللهَ فرَضَ فی اموالِ الاَغنیاءِ اَقواةَ الفقراء
همانا خداوند ارزاق فقرا را در اموال ثروتمندان واجب کرده.
رسیدگی و تامین فقرا را در پول اغنیا قرار داده است.
حقوق فقرا پرداخت نشود پول بانکی متورم میشود‌.

هیچ شخصی گرسنه نماند مگر اینکه یک انسان غنی حق او را پرداخت نکرده و بناحق خورده باشد.
گرسنگی فقرای جامعه به عهدهٔ مردم است.

🔻فما جاعَ فقیرٌ الا بما مَنَعَ غَنیٌ واللهُ تعالی
جَدُهُ سائلُهُم عن ذالک
امروز راحت هر کاری بخواهند انجام میدهند اما در قیامت بازخواست و مواخذه دارند چرا حق آنها پرداخت نشد.

روایت از رسولخدا صلی الله علیه وآله:
اگر احکام اقتصادی اسلام ، خمس و زکات ، صدقات درست رعایت کنند اصلا فقیری وجود ندارد.
این خمس و زکات که به این میزان و اینگونه تعیین شده ،همه را تامین میکند.فقری پیدا نمی شود.
هیچ گرسنه و برهنه ای محتاج نمی ماند مگر ظالمی حق او را پرداخت نکرده باشد.

💢 حکمت ۳۲۹ 💢

🔻الاِستغناءُ عنِ العُذرِ اَعزُّ منَ الصِّدقِ بهِ
انسان بی نیاز باشد از عذر خواهی ، موجب عزت او میشود.
تا اینکه عملی مرتکب شود وعذر خواهی صادقانه کند و عذر اوهم پذیرفته شود.

مومن خطا نمیکند که موجب عذر خواهی شود.
در صورت عدم توان ، مسئولیت چیزی را نمی پذیرد. پس عزیز تر است تا بپذیرد و در چالشهای آن گیر کند و بعد پوزش بخواهد.

در عذر خواهی کرامت انسان بی ارزش میشود .
[ منَ الصدق به] منظور عذر خواهی صادقانه است، که مورد پذیرش قرار بگیرد عزت انسان پایین کشیده میشود.
نه عذر ی که همراه با توجیه یا دروغ باشد ،قطعا شکست عزت است.

امام حسین علیه السلام :
مومن نه گناه و اشتباه میکند و نه عذر خواهی.
منافق هر روز اشتباه می کند و هر روز عذر خواهی، و هر بار تکرار همان عمل را دارد.
« اِنَ المومن لا یَعصیٖ ولا یَعتَذِر و المنافق کلَ یومٕ یَعصی و یَعتذِر »

بپرهیز، کاری نکن که اگر مچ تو گرفته شد یا آنرا انکار و کتمان کنی یا مجبور به عذر خواهی شوی.
برای کار درست ، خالص ، لله یی، کسی عذر خواهی نمی کند.
مگر کسی برای عبادت معذرت خواهی میکند!!

💢 حکمت ۳۳۰ 💢

اَقَلُّ ما یَلزَمُکم للّه سبحانهُ اَن لا تَستَعینواعلیٰ مَعا صِیهِ
کمترین و کوچکترین چیزی که شما به رعایت آن ملزم شدید در مقابل خدا اینکه از نعمتهای خدا برای انجام گناه کمک نگیرید.

در معرفت الهی بحث وجوب منعم اینست که در برابر نعمات شاکر باشیم.
در این حکمت حضرت آن روی سکه را بیان میدارد.
زشت است انسان با نعمت های داده شده گناه کند.شکر و سپاسگزاری که نکرده در گناه هم بکار برده.با همان نعمت به مخالفت منعم رفته.

گناه همیشه زشت است اما اینکه نعمت در راه معصیت بکار گرفته شود، زشتی مضاعف آن را بیان میدارد.

روایت:
به امام گفت من اهل گناه هستم و توان بر ترک معصیت ندارم چه کنم!!
فرمود:
از رزق الهی استفاده نکن،
در ملک و سرزمین خدا ساکن نباش،
توانستی همراه ملک الموت نروی،
هر گناهی خواستی انجام بده

نعمتی که خدا داده در راه درست بکار بگیر.
هر گناهی که صورت میگیرد با یکی از نعمتهای خداست، همه وجود ما نعمت خداست.
گناهان با نعمت صورت میگیرد.

💢 حکمت ۳۳۱ 💢
🔻انَّ اللهَ سبحانهُ جعَلَ الطاعةَغنیمةَ الاَکیاس عندَ تفریطِ العجَزه [ الفَجرَه]
خدا طاعت خود را غنیمتی برای زیرکان قرار داده است.
طاعت خود غنیمت است نه اینکه مقدمهٔ به غنیمت رسیدن باشد.
طاعت مقدمهٔ بهشت نیست، خود طاعت بهشت و غنیمت است.

اگر توفیق عبادت و طاعت حاصل شد خود آن موفقیت جایزه است. کسی بفهمد جایزه است زیرک است.
همین که بداند منع و طرد نشده ، توفیق حاصل شده به طاعت بپردازد، و این جایزه او بوده دارای کیاست و زیرکی هم هست.

هنگامیکه عده ای ناتوانند و تفریط دارند.
عده ای خود را به بی خیالی زدند،
در هر اتفاقی شانه خالی می کنند.
برای کسی که در همان لحظه موفق به اطاعت خدا شده بزرگترین ارزش است.

حضرت بین طاعت و گناه فرق می گذارد.
جنگ تمام عیار بین عقل و جهل ، اگر در مجاهدت با نفس پیروز میدان شود به او غنائم میدهند .
غنیمت برای پشت جبهه نیست، برای مجاهدان است. هر چه بیشتر شمشیر به نفس بزند غنیمت او بهتر خواهد بود.
غنائم شامل : ارامش، رشد معرفت، روحانیت، قرب به اولیا، بهشت است.

روایت از غرر الحکم :
طاعت غنیمت است.
انسان زیرک طاعت را بعنوان غنیمت بر میدارد.
کسی در مدرسه حکمت درس بخواندغنیمت برداشته.
آمدن بپای علم و حکمت مقدمهٔ غنیمت نیست، بلکه خود علم است.

لحظه ای که گنهکار، به طاعت حواس جمع نیست میدان طاعت برای شما بازتر است.

روایت: اگر مالی از دست شما رفت نگران نباشید غنیمت است برای یک زیرک و حسرت است برای احمق.
زیرک مال را یک امانت می داند اگر از دست رفت خوشحال میشود که بار مسئولیت از دوش او برداشته شد وآرام میشود.
اما احمق مال را از آن خود میداند.رفتن آن هم او را مشوش و بیقرار میکند.

اللهم اجعلنا من الفائزین بولایتکم

۱۶ بهمن ۰۰ ، ۱۳:۳۰

N Kazemi

الحمدلله رب العالمین

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

روزگارم #با_کـــریمان طی شده...

مدد ز غیر تو ننگ است یا علی مددی