بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۳۰۸ 💢
🔻مودتُ الاباء قرابةٌ بینَ الاَبناء
مودت پدران با یکدیگر در حد رفاقت دیرینه باعث قرابت و خویشاوندی فرزندان خواهد شد.
با مرگ پدر این دوستی و رابطه بین فرزندان آنها ادامه پیدا میکند و تبدیل به خویشاوندی میگردد.
🔻والقرابتُ اَحوجُ الیَ المودّةِ الیَ القرابة
خویشاوندی محتاجتر است به مودت ،
از مودت به خویشاوندی.
چه بسا پسرانی که از یک پدر باشند قرابت خویشی دارند اما مودت در بین آنها نیست.
برادران احتیاجشان به مودت بیش از آنست که دو رفیق دارند.
و چه بسا که قرابتی در میان دو نفر نیست ولی از جهت محبت و مودت بشدت به هم نزدیکترند.
نکته:
نوعا انسان غفلت دارد.صرف خویشاوندی کفایت نمیکند باید مودت در میان باشد.
آنچه اساس و بنیان را محکم میکند.مودت است
ارثیه پدران جدای از اموال یک ارث معنوی بنام دوستی و مودت میگذارند.
بعد از مرگ پدر فرزند ارتباط خود را به دوستان پدر قطع نکند و برقراری ارتباط را محکمتر حفظ کند.
امام رضا علیه السلام: اگر ارتباط دوستی در حکم بیست ساله شد تبدیل به خویشاوندی میشود.
آن مانند ارث میشود و فرزندان باید ارثیه را حفاظت کنند.
هر یک از فرزندان با دوستان پدر ارتباط را قطع کند نور ایمان از قلب او کمرنگ میشود.
مانند قطع صله رحم است.
💢 حکمت ۳۰۹ 💢
🔻اتقّوا ظُنُونَ المومنین ، فانَّ اللهَ جعلَ الحقَّ علیٰ اَلسِنتِهم
بترسید از تیز بینی و فراست مومن.نه تنها ظاهر بلکه باطن هم می بیند.
درون بینی مومن را جدی بدانید.
چون خدا حقایق عالم را به او نشان میدهد.
گناه نکنید اولیای الهی خلوت شما را می بینند.
« اولیائی تحتَ قبائی لایَعرُفهُم غیری »
اولبای من زیر قبهٔ آسمان هستند کسی آنها را نمی شناسد گرچه یک فرد ساده ، کوچک ، و فراموش شده ی باشد.
بحث رسولان الهی در هر شهر هستند که اگر نباشند آن دیار بهم می ریزد
خلوت و جلوت هر دو طیب و طاهر باشد.
از جهت دیگر با اولیای الهی توطئه نکنید قصد فریب آنها نداشته، نسبت به آنها خیانت در وجود خود راه ندهید که آنان باطن را می بینند.
زیرا چشم ، چشم مادی نیست.
در هر دو حالت مراقب باشید.
💢 حکمت ۳۱۰ 💢
🔻لا یَصدُقُ ایمانُ عبدٕ حتیٰ یکونَ بما فی یدِ اللهِ اَوثَقَ منهُبما فی یدِهِ
حد نهایی ایمان با صداقت کامل نمیشود.
کسی راست نمیگوید ایمان دارد مگر اینکه به آنچه نزد خدا هست مطمئن تر باشد تا به آنچه که در نزد خود است.
آنچه نزد خود دارید اطمینان کمتر باشد تا به آنچه که نزد خداست.
همه عالم برای خداست ، اما گاهی اعتماد به پول آماده در بانک بیشتر است تا بوعدهٔ خدا.
حضرت به اباذر فرمود:
اگر درهای آسمان و زمین به روی تو بسته باشد اگر خدا بخواهد چیزی بتو برسد ، همان را می رساند.
حکمت معنای توکل را میرساند.
خمودگی و ایستایی نباشد.
زحمت ، تلاش ، فراهم کردن مقدمات ، تدبیر درست برای انجام کار و مابقی را بخدا سپردن ،
این، توکل بر خدا کردن است.
شارحان به امور معنوی هم اشاره کردند.
به انجام تکالیف عبادی خود اعتماد کمتر باشد .
باید بیشترین امید و اوثق بخدا باشد تا « لعلکم تهتدون » باشید.
امید به رستگاری از طرف خدا بیشتر باشد تا امید بستن به عبادات و انجام تکالیف.
💢 حکمت ۳۱۱ 💢
🔻لاَنَس و قد کانَ بعثَهُ الی طلحه .....
در جریان جنگ جمل وقتی حضرت به بصره رسید. انس بن مالک را به نزد طلحه و زبیر فرستاد که به آنها بکو و یاد آوری کن روایت پیامبر را که دست از جنگ با علی بردارند.
روایتی که پیامبر فرمود، و انَس هم آنرا شنیده بود.
« انَکما فتُقاتِلان علیاً و انتُما له ظالمان»
در آینده شما دو نفر[ طلحه و زبیر] با علی درگیر میشوید و شما در حال ظلم به علی هستید
انس مأمور شد این کلام را به آن دو نفر یادآور شود تا دست از جنگ بکشند.
🔻فَلَویٰ عن ذالک فرجع الیه ..
انس مقداری تعلل و تاخیر کرد بسمت آن دو نرفت برگشت و به امام گفت .
🔻فقال: اِنی اُنسیتُ ذالکَ الاَمر
من این روایت را بخاطر ندارم اگر هم شنیدم فراموش کردم بخاطر همین نزد آن دو نرفتم و پیغام نرساندم.
🔻اِن کنتَ کاذباّ فضرَبکَ اللهُ بها ببَیضاءَ لامِعَةً لا تُواریهَا العِمامَه
فرمود: اگر شنیدی و میدانی آنرا کتمان کرده و دروغ می گویی خدا یک روشنی و سفیدی در چهرهٔ تو قرار دهد که به هیچ وجه با عمامه نتوانی آنرا بپوشانی.
بهر شکل بچرخانی باز نمایان باشد.
در مورد دروغگویی ، او را نفرین کرد که در مدت کمی به پیسی گرفتار شد.
این بیماری ، بواسطه دروغ او را مفتضح کرد.
طوری که بعد از آن مردم اورا بدون نقاب نمی دیدند.
هیچگاه بدون پوشش حاضر نمیشد و همین نقاب، هم حکایت از برص او بود در قبال دروغ خود که به امام گفت.
انس پسر هشت ساله ای بود که مادر اورا بعنوان هدیه تقدیم پیامبر کرد.
در خانه رسولخدا خادم بود.
معروفیت انس به همین خدمتکاری او بود جنگجو و دلاور بود.اما سرانجام شومی داشت.
ارتباط او با خلفا برقرار بود و با امیرالمومنین رابطه خوبی نداشت و در جمل هم حاضر نشد نه در صف حق و نه در صف خوارج.
.سالهای متمادی در محضر پیامبر و در خدمت حضرت میتوانست بعنوان بزرگترین صحابی باشد اما عاقبت او بخیر تمام شد.
💢 حکمت ۳۱۲ 💢
🔻انَّ للقلوبِ اِقبالاً و اِدباراً فاذا اَقبَلَت فَاحمِلوها علیَ النوافِلُ
همانا برای قلب گاهی اشتیاق [ اقبال]هست و گاهی [ادبار] خستگی ، و به نوافل همراهی ندارد.
وقتی شاد و بانشاط هستید خود را بر نوافل وادار کنید.
اگر قلب همراه بود جسم را وادار کنید ،چون به راه می افتد .
🔻و اذا اَدبَرَت فَاقتَصِروا بها علیَ الفرائض
اما هنگامیکه قلب همراه نبود آن نشاط و اشتیاق همراهی نکرد.
فقط بر فرایض اکتفا کنید.
فریضه و یک عمل کوچک که با اشتیاق انجام گیرد بهتر است از عمل بزرگ و زیادی که در آن شوق نیست.
وقتی نوافل به واجبات ضربه بزند قید نوافل را بزنید.
تلاش کنید که قلب با جسم همراه باشد. همراهی این دو باهم از عبادت لذت میبرد.
اما گر همراهی هر دو نباشد جسم زود خسته و از خستگی تنفر ایجاد میشود.
انجه از انسان خواسته شده، در هر حالت واجبات انجام شود.
و در مستحبات اکتفا کردن به حداقل ولی با کیفیت .
هر چه میزان مستحبات بیشتر شد کیفیت آن هم بیشتر باشد.
« لیبلَوَکم ایُّکم اَحسنَُ عملاً هود - ۸ »
شما آزموده میشوید برای احسن عمل نه برای اکثر عمل.
سعی کنید جسم بر قلب غالب نشود.
اللهم اجعلنا من المتقین بالقران
حضرت در بخشی از ۳۰۸فرمود :«خویشاوندی به دوستی نیازمندتر است تا دوستی به خویشاوندی .»
چه بسا امید لطف و هدایای اخروی که برای زندگی پس از مرگ ، ما از دوستان که خویشاوندان نیستند داریم .