💠لو لَم یَتَوَّعَدِ اللهُ علیٰ معصیتِهِ اگر خداوند شما را وعید نداده و تهدید به دوزخ نکرده بود که گناه نکنید سرانجام آن تلخ و آتش است.
💠لکانَ یجِبُ اَن لا یُعصیٰ شکراً لِنعمِهِ هر آینه واجب بود باز کسی گناه نکند به خاطر شکر نعمتهای خدا. اگر از نعمتهای خدا در راه مخالفت خدا استفاده نشود همان شکر است.
در قاعدهٔ وجوب شکر منعم، عقل حکم میکند شکر منعم و معرفت آن واجب است. همه نعمتهای ظاهری و باطنی در مسیر مخالفت بکار گرفته نشود حداقل شکر گذاری است. نعمتهای او را در مسیر درست بکار ببندید حتی اگر تهدید به جهنم در قبال عمل خود نشدید.
💢 حکمت ۲۹۱ 💢
💠وقدرعَزَیَ الاَشعث بن قیس اشعث پسری را از دست داده بود که حضرت برای عرض تسلیت نزد او رفته و این چند جمله را در این باب فرموده.
اشعث از خاندان پستی هستند. خود او خون به دل حضرت کرد. پسر او محمد بن اشعث در شهادت امام حسین دخیل بود. و دختر او جعده در زهر دادن به امام مجتبی علیهم السلام و در قتل شراکت داشت.
💠 اِن تَحزَن علی ابنِکَ فقدِ استَحَقَت منکَ الرحِم ای اشعث اگر در مصیبت وارده اشک بریزی ایرادی بر تو نیست بحث پدر و فرزندی و عاطفه است. انسانیت مساویست با عاطفه. گریه بی صبری نیست. صبر بمعنای جلوگیری از طغیان عاطفه است.
💠و اِن تَصبِر ففی اللهِ مِن کلِّ مصیبةٕ خَلَف اگر به آن صبر کنی در قبال صبر، خدا یک عوض و پاداشی بتو میدهد. راضی به رضا بودن پاداش دنیوی یا اخروی و یا هر دو را دارد.
💠اِن صبرتَ جَریٰ علیکَ القَدَرُ و انتَ مأجورٌ اگر بر مصیبت صبر کنی ،قضا و قدر جاری میشود و تغییر هم نمیکند. تو مأجور خواهی بود.
💠و اِن جَزِعتَ جَریٰ علیکَ القدَرُ و انتَ مَأزورٌ اگر ناصبری کردی با جزع تو خدا قدررا عوض نمیکند.خدا حکیم است ، میمیراند و متولد میکند. بر اساس جزع و فزع شخصی جابجا هم نمیکند. آنچه تغییر میکند پاداش است.ناسپاسی کردی گنهکار میشوی.
💠یا اشعث ، ابنَک سَرَّکَ و هو بلاءٌ و فتنةٌ و حَزَنَکَ و هو ثوابٌ و رحمة ای اشعث این فرزند در بدو تولد تو را مسرور کرد، در حالیکه با او ابتلائات تو شروع و عامل فتنه شد. « انما اموالکم و اولدُکم فتنه» اگر ناراحتی هم باشد باید آنزمان ناراحت میشدی. در حالیکه رفتن او[حزنک] سبب ثواب و رحمت است.
رسولخدا صلی الله علیه وآله : اگر کسی عزادار را آرام کرد و به او تعزیت گفت[ بشرطی که تعزیت او بر مبنای تعزیت امیرالمومنین باشد] و در غم او شریک شد ، در ثواب او هم شریک میشود. ثواب تحمل یک مصیبت برای او ثبت می گردد.
💢 حکمت ۲۹۲ 💢
💠علیٰ قبر رسول الله ص ساعَةَ دُفِن این حکمت در مورد رحلت رسولخدا و صبر بر مصیبت فرموده:
💠اِنَ الصبرَ لجَمیلٌ الّٰا عنکَ و اِنَ الجَزعَ لَقبیحٌ الا علیک ای رسولخدا بر هر کسی مصیبت وارد شود صبر کردن بر آن زیباست. مگر در مصیبت پیامبر صبر جایز نیست.
در هرجا فریاد ، جزع و فزع بد است مگر در مصیبت پیامبر و جزع کردن خوب است. حکم عمومی آنست ، اما در مورد فقدان پیامبر صبر معنا ندارد.
💠و اِنَّ المُصابَ بک لَجلیلٌ و انَه قبلَکَ و بعدَکَ لَجَلَلً ای رسولخدا مصیبت تو عظیم و جلیل است. قبل و بعد از تو مصیبت کوچک است. هیچ داغی نمیتواند علی را از پا درآورد چون داغ پیامبر دیده.
چند قول وجود دارد: قولی : « الا» استثنا است بر همه مصائب صبر جز بر رسولخدا.
قولی : « الا » کنایه است . گویا مثل آنست که انسان نمیتواند تحمل کند. تشبیه است به عدم تحمل. اصل کلی پابر جاست ولی داغ خیلی عظمیٰ است.
قولی : معنای حقیقی دارد نه کنایی. در حکمت قبل فرمود صبر کنید، آن در مصیبت شخصی بود ولی در شخصیت الهی و درجه یک ،ساکت ماندن سبب پنهان ماندن حق میشود.
سرو صدا ، جزع کردن، گریه و شیون، در این داغ موضوعیت دارد ،داغ شخصی نیست. گریه ها و بر سرزدن سیاسی است.زیرا با آن مکتب زنده می ماند.
کسی که در این دایره نیست باید متوجه بشود چه اتفاقی افتاده ، در ساکت ماندن و صبوری ، حق نمایان نمیشود.
تعزیت ، گریه ، سروصدا ، بر ابا عبدالله زنده نگه داشتن دین است. در مصیبتی که متصل به دین است با جزع کردن دیگران هم می پیوندند. و پویایی مکتب باید با همین فریادها همراه باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۲۹۰ 💢
💠لو لَم یَتَوَّعَدِ اللهُ علیٰ معصیتِهِ
اگر خداوند شما را وعید نداده و تهدید به دوزخ نکرده بود که گناه نکنید سرانجام آن تلخ و آتش است.
💠لکانَ یجِبُ اَن لا یُعصیٰ شکراً لِنعمِهِ
هر آینه واجب بود باز کسی گناه نکند به خاطر شکر نعمتهای خدا.
اگر از نعمتهای خدا در راه مخالفت خدا استفاده نشود همان شکر است.
در قاعدهٔ وجوب شکر منعم، عقل حکم میکند شکر منعم و معرفت آن واجب است. همه نعمتهای ظاهری و باطنی در مسیر مخالفت بکار گرفته نشود حداقل شکر گذاری است.
نعمتهای او را در مسیر درست بکار ببندید حتی اگر تهدید به جهنم در قبال عمل خود نشدید.
💢 حکمت ۲۹۱ 💢
💠وقدرعَزَیَ الاَشعث بن قیس
اشعث پسری را از دست داده بود که حضرت برای عرض تسلیت نزد او رفته و این چند جمله را در این باب فرموده.
اشعث از خاندان پستی هستند.
خود او خون به دل حضرت کرد.
پسر او محمد بن اشعث در شهادت امام حسین دخیل بود.
و دختر او جعده در زهر دادن به امام مجتبی علیهم السلام و در قتل شراکت داشت.
💠 اِن تَحزَن علی ابنِکَ فقدِ استَحَقَت منکَ الرحِم
ای اشعث اگر در مصیبت وارده اشک بریزی ایرادی بر تو نیست بحث پدر و فرزندی و عاطفه است.
انسانیت مساویست با عاطفه.
گریه بی صبری نیست.
صبر بمعنای جلوگیری از طغیان عاطفه است.
💠و اِن تَصبِر ففی اللهِ مِن کلِّ مصیبةٕ خَلَف
اگر به آن صبر کنی در قبال صبر، خدا یک عوض و پاداشی بتو میدهد.
راضی به رضا بودن پاداش دنیوی یا اخروی و یا هر دو را دارد.
💠اِن صبرتَ جَریٰ علیکَ القَدَرُ و انتَ مأجورٌ
اگر بر مصیبت صبر کنی ،قضا و قدر جاری میشود و تغییر هم نمیکند.
تو مأجور خواهی بود.
💠و اِن جَزِعتَ جَریٰ علیکَ القدَرُ و انتَ مَأزورٌ
اگر ناصبری کردی با جزع تو خدا قدررا عوض نمیکند.خدا حکیم است ، میمیراند و
متولد میکند. بر اساس جزع و فزع شخصی
جابجا هم نمیکند.
آنچه تغییر میکند پاداش است.ناسپاسی کردی
گنهکار میشوی.
💠یا اشعث ، ابنَک سَرَّکَ و هو بلاءٌ و فتنةٌ
و حَزَنَکَ و هو ثوابٌ و رحمة
ای اشعث این فرزند در بدو تولد تو را مسرور کرد، در حالیکه با او ابتلائات تو شروع و عامل فتنه شد.
« انما اموالکم و اولدُکم فتنه»
اگر ناراحتی هم باشد باید آنزمان ناراحت میشدی.
در حالیکه رفتن او[حزنک] سبب ثواب و رحمت است.
رسولخدا صلی الله علیه وآله :
اگر کسی عزادار را آرام کرد و به او تعزیت گفت[ بشرطی که تعزیت او بر مبنای تعزیت امیرالمومنین باشد] و در غم او شریک شد ، در ثواب او هم شریک میشود.
ثواب تحمل یک مصیبت برای او ثبت می گردد.
💢 حکمت ۲۹۲ 💢
💠علیٰ قبر رسول الله ص ساعَةَ دُفِن
این حکمت در مورد رحلت رسولخدا و صبر بر مصیبت فرموده:
💠اِنَ الصبرَ لجَمیلٌ الّٰا عنکَ و اِنَ الجَزعَ لَقبیحٌ الا علیک
ای رسولخدا بر هر کسی مصیبت وارد شود صبر کردن بر آن زیباست.
مگر در مصیبت پیامبر صبر جایز نیست.
در هرجا فریاد ، جزع و فزع بد است مگر در مصیبت پیامبر و جزع کردن خوب است.
حکم عمومی آنست ، اما در مورد فقدان پیامبر صبر معنا ندارد.
💠و اِنَّ المُصابَ بک لَجلیلٌ و انَه قبلَکَ و بعدَکَ لَجَلَلً
ای رسولخدا مصیبت تو عظیم و جلیل است.
قبل و بعد از تو مصیبت کوچک است.
هیچ داغی نمیتواند علی را از پا درآورد چون داغ پیامبر دیده.
چند قول وجود دارد:
قولی : « الا» استثنا است بر همه مصائب صبر جز بر رسولخدا.
قولی : « الا » کنایه است .
گویا مثل آنست که انسان نمیتواند تحمل کند.
تشبیه است به عدم تحمل.
اصل کلی پابر جاست ولی داغ خیلی عظمیٰ است.
قولی : معنای حقیقی دارد نه کنایی.
در حکمت قبل فرمود صبر کنید، آن در مصیبت شخصی بود ولی در شخصیت الهی و درجه یک ،ساکت ماندن سبب پنهان ماندن حق میشود.
سرو صدا ، جزع کردن، گریه و شیون، در این داغ موضوعیت دارد ،داغ شخصی نیست.
گریه ها و بر سرزدن سیاسی است.زیرا با آن مکتب زنده می ماند.
کسی که در این دایره نیست باید متوجه بشود چه اتفاقی افتاده ، در ساکت ماندن و صبوری ، حق نمایان نمیشود.
تعزیت ، گریه ، سروصدا ، بر ابا عبدالله زنده نگه داشتن دین است.
در مصیبتی که متصل به دین است با جزع کردن دیگران هم می پیوندند. و پویایی مکتب باید با همین فریادها همراه باشد.
اللهم الرزقنا شهادة فی سبیلک