بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۲۷۸ 💢
قلیلٌ تَدومُ علیه اَرجیٰ مِن کثیرٕ مملُولٕ منه
عمل قلیلی که مداومت بر آن باشد امید بخش تر است از عمل کثیر که در انجام آن دلگیری و دلخستگی باشد.
کار با نشاط و با علاقه گرچه کم باشد اثر آن بیش از کار فراوان است که در آن ملولی، خستگی و بدون نشاط باشد.
شامل امور معنوی و هم شامل امور مادی است.
کیفیت امور مهمتر از کمیت آنست .ارزش بالا در اموریست که دران امیدواری و نشاط بیشتر باشد.
نماز واجب بانشاط ارجیٰ تر است از تمام نوافلی که صرف خم و راست باشد و حضوری دران متصور نباشد.
در امور مادی هم کاری که با عشق و علاقه انجام شود و رضایت و آرامش در آن باشد با ارزشمند تر است از کارهای فراوانی که در آن رضایت نیست.
قال الصادق علیه السلام :
بهترین کار، مداومت در آن ولو قلیل باشد.
معیار کثرت و قلت نیست.استمرار ملاک است.و آن بر اثر اشتیاق بدست می آید.
بهترین کار در نزد خداوند قلیل و مداوم است.
ومداومت روح انسان را شکل میدهد.
استمرار عمل بر روح نقش میزند.
💢 حکمت ۲۷۹💢
🔹اذا اَضَرَّتِ النوافِلُ بالفَرائض فَارفُضُوها
زمانی که نوافل به واجبات ضرر میزند مستحبات را رها کنید.
گاهی هر دو با هم تعارض دارند نمیشود هر دو را انجام داد ، هر جایی که مستحب ضرر رسان بود بطور کلی کنار گذاشته شود و به امور واجب پرداخته شود.
در فقه یک قاعدهٔ اهم و مهم هست .
وقتی بین دو مورد تعارض پدید آمد پا روی مهم گذاشته و اهم را باید گرفت .
مانند نجات یک انسان و ورود در مکان غصبی دیگران..
انسان اهم است و برای نجات او میتوان در زمین دیگران ورود کرد هرچند که به زمین آسیب برسد.
هیچ تقربی در مستحب نیست اگر به واجب ضرر برساند.
💢 حکمت ۲۸۰ 💢
🔹مَن تَذَکَّرَ بُعدَ السَفَر اِستَعَدَّ
اگر کسی متذکر شد به سفر طولانی قیامت، خود را آماده میکند،
شخص متذکر به قیامت میداند که برای چند روز و چند سال خلق نشده ، برای ابدیت خلق شده و چیزی جز اعمال بدرد ابدیت نمیخورد.
این آگاهی را پیدا کرد خودرا مستعد میکند.
آمادگی در گرو آگاهی است.
توجه و تفکر در مورد آخرت بسیار مهم است.
به تجربه بارها دیده هر کس به این سفر رفت با خود چیزی نبرد.
و میداند بعد از قبر هم راه ادامه دارد.
در تفکر و توجه به یقین میرسد که قیامت بر پای اعمال خود ارتزاق میکند. نمیتوان بدون توشه ماند. ابدیت زاد و توشه متناسب با ابد لازم دارد.
لذا خود را برای آن آماده میکند.
اطلاع و آگاهی برای آمادگی یک شرط مهم است.
💢 حکمت ۲۸۱ 💢
🔹لَیسَتِ الرُؤیَةُ معَ الاَبصارِ فقد تَکذِبُ العیونُ اَهلَها ( موضوع عقل و تجربه )
فکر و عقل مانند دیدن با چشم نیست.
چشم ملموس و محسوس است.
فکر محاسبه میکند اما دیدن با چشم هیچگاه مانند فکر نیست.
چشم گاهی دروغ میگوید[ همان خطای دید]
آنچه را که هست نمی بیند طور دیگری برداشت می کند.[ سراب می بیند]
از زاویه ی خاصی به مورد نگاه می کند.
پس معلوم است گاهی دروغ می گوید.
اما عقل اینگونه نیست.
🔹ولا یَغُشُّ العقلُ مَنِ اسْتَنصَحَهُ
اگر کسی از عقل طلب نصیحت کند ، عقل به کسی دروغ نمی گوید کم نمی گذارد آنچه باید بگوید کامل بمعنای حقیقی می گوید.
نکته:
بین علوم تجربی و عقل تعارض بوجود می آید.
در زندگی امروز بشری ،علوم تجربی از جمله طب پزشکی نقش حیاتی دارد
زندگی به علوم تجربی وابسته است جایگاه دارد.
در مواجهه عقل با علوم تجربی نمیتوان آنرا کنار زد.
حضرت میخواهد به دانشمندان علوم تجربی یادآوری کند .در این علوم امکان خطا زیاد هست. چون با حس سرو کار دارد و حس هم اشتباه زیاد دارد.
چشم از دیگر حواس پنجگانه دقیق تر است .
چون در مواجهه با شی خارجی و بیرون را می بیند. با این حال خطای چشم کثیر است
[ برخلاف غربیها که علم را محدود در علوم تجربی میدانند]
می فرماید بالاتر از علم تجربه، علم عقل است که دروغ نمی گوید و گمراهی هم ندارد.
اگر سوال پیش آید که در کاری با چند نفر عاقل مشورت کرده اما نتیجه کار مطلوب نبوده ؟ آیا عقل خطاکرده؟
پاسخ : فرمود عقل گمراه نمیکند ،
نفرمود انسان عاقل .
عقل با انسان عاقل متفاوت است. عاقلان درجه بندی دارند.
ده درصد ، سی درصد ، یک درصد،
در بقیه مردم در صد عقل به تناسب پایین می آید.عقل تام معصومین هستند.که خطا ندارند.
آنچه که هیچ خطایی ندارد عقل کل است.
عصمت و عقل رابطه ی نزدیک بهم دارند.
هر چه طهارت روحی بیشتر ، بصیرت بیشتر میشود. عقل بهتر کار می کند.
لذا گنهکار را دیوانه حساب میکنند.
💢 حکمت ۲۸۲ 💢
🔹بینَکم و بینَ الموعظةِ حجابُ منَ الغِرّةِ
بین شما و بین موعظه حجابی هست.
دیواری کشیده شده بنام غفلت .
آنچه که سبب میشود موعظه را نپذیرید غفلت است.
عوامل پند کثیر است اما پند گیرنده یا حفظ کننده قلیل است.
امام کاظم علیه السلام:
هیچ چیزی نیست که با چشم دیده شود مگر آنکه در بطن آن یک موعظه باشد.
فرد صالح ، دیدن گنهکار ، خانه های ویران، عصمت فرزند کوچک، خمیدگی پیران ، مجلل بودن خانه ها، پرواز پرنده با دست خالی اما شکم پر ، در بطن همه اینها یک حرف و نصیحت وجود دارد.
عوامل پند زیاد است پند گرفتن سخت است.انذار و هشدار فراوان است.سیگنالی که آنرا بگیرد قلیل است.
غفلت در دو موضع خود را نشان میدهد.
۱- در وقت اندرز ، به هنگام شنیدن حرف غافل است، به عمق جان نمی نشیند.
در هنگام دریافت، در هنگام دیدن و شنیدن.غفلت غلبه دارد.
۲- غفلت بعد از پند و اندرز حاصل میشود.
در یک فضای معنوی تحول ، حال خوب ، طلب، ایجاد میشود اما بعد از مدت کوتاهی همه فراموش میشود.
نگه داشتن پند مهم است. از یاد نرود تا در جان به ملکه تبدیل شود.
مومن مانند مرده است در دست غسال ، کاملا بی اختیار ، بدون اعتراض ،
مومن در دستان خدا بمنزلهٔ یک مرده است.
کاملا بی اختیار و تسلیم.
اللهم اجعلنا وقفاً علی طاعتک
ما که برای سفر طولانی بار و چمدان پر بر میداریم برای سفر آخرت ....
یا علی
یا علی مدد