بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۲۵۷ 💢
قال علیه السلام لکمیل بن نخعی :
💠مُر اهلک اَن یَرؤحُوا فی کسب المکارِم
مالک ، خود و خانواده ات را امر کن ،در روز بدنبال کسب مکارم و فضایل حرکت کنند.
روز موضع نشاط و حرکت است. تمام تلاش برای کسب دنیا نباشد. در تجارت ، معاشرت ، داد و ستد همت و توجه شما، برمحور اخلاق و فضایل باشد.
فرمودامر به خانواده: زمانی خانواده گرایش پیدا میکند که شخص آمر خود به آن سمت رفته باشد.
آمر عامل نباشد هیچگاه مورد پذیرش واقع نمیشود.
« لِمَ تقولونَ ما لا تفعَلون صف - ۳»
کاری که خود عمل نمیکنی چرا میگویی!!!
💠و یُدلِجوا فی حاجةٕ مَن هو نائِم
و شبانه حرکت کنند بسوی برآوردن نیاز حاجتمندان. ولو اینکه آنان خواب باشند.
« و هو نائم» گرفتاران را سراغ بگیرید گرچه ملتفت و متوجه هم نشوند.
هنگام شب اخفاء عمل بالا میرود ثانیاً برای حفظ آبرو و عزت دیگران مهم تر است.
💠فوَالذی وَسِعَ سَمعَهُ الاَصواتَ ما مِن احدٕ اَودَعَ قلباً سرورا الاّٰ و خلَقَ اللهُ لهُ من ذالک السُّرورِ لطفاً
قسم به خدایی که همه اصوات را میشنود.
قسم بخدا کسی نیست قلب محتاجی را شاد کند مگر اینکه خداوند بخاطر تداخل سرور به قلب دیگران،محبت و عنایت ویژه ای به او میکند.
💠فاذا نَزلَتْ بهِ نائِبةٌ جَریٰ الیها کالماءِ فی اِنحِدارِهِ
هنگامیکه نائبه و مشکلی بوجود آمد، عنایت و لطف خدا مانند آب که در سراشیبی کوه قرار بگیرد[ انحدار] و بسرعت حرکت کرده هر مانعی را از سر راه برداشته و با خود میبرد.
لطف خدا مشکلات را هضم کرده و از بین میبرد که یکباره اوضاع تغییر می کند.
💠حتیٰ یَطرُدَها عنهُ کما تُطرَدُ غَریبةُ الاِبِل
این لطف سیل آسا که آمد گرفتاری را بدور می اندازد بمانند گله شتری که اگر غریبه ای وارد گله شود [غریبة آلابل ]غریبه را تحویل نگرفته بیرون می کنند.
عنایت خدا در قبال ادخال سرور بر دل مومن تشبیه شد به:
الف) آب سیل آسا
ب) بیرون انداختن بیگانه از گله شتران
کسی که دل بنده خدایی را شاد کند من پیامبر را شاد کرده و کسی که مرا شاد کند خدا را شاد کرده است.
💢 حکمت ۲۵۸ 💢
💠اِذا اَملَقتُم فَتاجِرو اللهَ بالصَّدقه
هنگامیکه به فقر شدید دست پیدا کردید با خدا تجارت کنید.
خدا با کسی شریک میشود که به پول خود ننازد و دست او خالی باشد.
صدقه بدهید که مشارکت با خداست و سود سرشاری را به ارمغان خواهد آورد.
فرموده :« انفِقُوا نما رزَقناهُم » انفاق از هرچه که روزی کردم .
از انسان متوسط انتظار متوسط دارد از کم درآمد انتظار کم دارد.
مبادا بخاطر کم بودن انفاق از آن صرفنظر شود.
رابطه بین انفاق ،صدقه و سود آوری: معادلات آن از نظر ظاهری اصلا با هم همخوانی ندارد.ولی از جهت معنوی امری مسلم است.
هرچه بخشش انسان در نداری بیشتر باشد از طرفی عنایتی که میشود بیشتر است.
صدقه دو اثر دارد:
الف) بدهکاری انفاق کننده را جبران میکند.
ب) برکت را بمال وارد میکند.
گرچه همان درآمد باشد ولی بعد از انفاق برکت در مال دارد.
💢 حکمت ۲۵۹ 💢
💠اَلوفاءُ لاَهلِ الغَدرِ غَدرٌ عندَالله
[ رابطه بین وفا و خیانت بخدا]
کسی با پیمان شکن قراردادی بسته ،با شکستن قرارداد ،باز بر سر این پیمان ننگین بماند بخدا خیانت کرده و پیمان خود را با خدا شکسته است.
💠والغَدرُ باَهلِ الغَدرِ وفاءٌ عندَ الله
اگر کسی از معاهده خار ج شد، تو هم آنرا باطل و از آن عهد خارج شو که اینکار وفاداری به پیمان خدا هست.
خداوند قوانین و مقرراتی دارد که رعایت آنها از دستورات موکد اسلام است.
کما اینکه مقابله با پیمان شکن هم از دستورات صریح قرآن است.
زیر حرف خود زد مقابله بمثل کنید.
« و اِن نَکثُوا اَیمانَهممِن بعدِ عهدِهِم و طَعَنُوا فی الدین ....
اِنهم لا اَیمانَ لَهم لعلَهم یَنتَهون توبه - ۱۲»
در مقابل نقض پیمان و طعنه زدن به دین شما با آنها مقابله و کارزار کنید که بر هیچ پیمانی استوار نیستند.
نشستن بر پای پیمان شکسته شده خیانت به عهد خدا و عهد خدا ابطال کردن است.
قرب و بُعد به افراد ، پیمانها ،اشخاص باید بر محور احکام الهی باشد.
قرب و بعد از خدا سبب میشود که از خاندان وحی دور باشد یا مانند سلمان از آن خاندان بحساب آید.
💢 حکمت ۲۶۰💢
عیناً حکمت ۱۱۶
💠کم من مستَدرِجٕ بالاحسان الیه
چه بسیارند افرادی که خدا به آنها احسان کرد تا دچار عذاب استدراج کند.
انسان فقط ظاهر را توجه میکند به باطن امور عمیق نیست.
فکر میکندخدا نعمتها را مخصوص و دائمی برای او قرار داده که هیچگونه سختی و رنج در آن نیست . در واقع این انسان فریب خورده و در یک آزمایش سخت قرار گرفته.
این عذاب استدراج است و چه بسیار که گرفتارند و غرق در احسان ، تا مرگ را فراموش کنند ،اما ناگهان گلوگاه آنها گرفته میشود.
« فلما نَسُوا ما ذُکِّرُوا فتَحنا علیهم ابوبَ کلِ شیئ حتیٰ اذا فَرِحوا بما اُوتوا اَخَذناهُم بَغتَةً فاِذا هم مُبلِسون آنعام - ۴۴ »
💠و مغرورٕ بسِترِ علیه
چه بسیار افرادی که بخاطر پرده پوشی بر خطای آنها فریفته شدند.
خدا برای آنان آبرو داری کرده، اما هنوز مورد بخشش قرار نگرفتند و حساب و کتاب باقیست.
آنقدر پرده پوشی میکند گویا که بخشیده شده ،ولی بخششی در کار نیست فردا آنچنان حساب می کشد.
💠و مفتونٕ بحُسنِ القولِ فیه
چه بسیار افرادیکه در برابر تمجید و تعریف دیگران مفتون میشوند.
حسن قول دیگران را در مورد خود واقعی می بیند.
تعریف مردم دو دلیل دارد.
الف) برای دل بدست آوردن و سوء استفاده از پول و مقام طرف مقابل است.
ب) تو را نمی شناسند ، خیر تو را نمی دانند.
به ظاهر آراسته کفایت کرده و تعریف و تمجید میکنند.
فرد مورد ستایش میداند گنهکار است اما حسن قول دیگران را بحساب بخشش گناه خود می بیند.
💠و مَا ابتَلیَ اللهُ احداً بمثلِ الاِملاء لهُ
خدای متعال هیچ بنده ای را باندازهْ مهلت دادن امتحان نکرده.
سخت ترین امتحان امهال ،مهلت دادن است.
مهلت دادن خدا برای توبه و برای سر براه شدن و در مسیر درست قرار گرفتن است.
در بسیاری از موارد از این نعمت هم سوء استفاده میشود.
« ولا یَحسبَنَ الذین کفروا اَنما نُملی لَهم خیرٌ لاَنفُسهِم اِنما نُملیٖ لهم لِیَزدادُ اِثماً ولهم عذابٌ مُهین آل عمران - ۱۷۸ »
کافران خیال نکنند که مهلت دادن برای آنها خیر است .قطعا به آنان مهلت داده شده تا بر گناهان خود بیفزایند و در نهایت این گناه عذاب سنگین خوار کننده در پی دارند.
اللهم اجعلنا من شیعته و توَفّنا علیٰ دینِه
یا علی خیلی خوب بود