بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۲۳۳ 💢
🔸خیارُ خصالِ النساءِ شرارُ خصالِ الرجال
الزَّهو ، و الجُبن ، و البخل
افضل ترین ویژگی و صفت زنان ، بدترین صفت است برای مردان.
از جهت روحیه تفاوتهایی وجود دارد لذا بعضی صفات برای زن خوب است برای مرد رذیله است.
حضرت راجب ویژگی زنان صحبت میکند ،اگر یک زن احساس او بیشتر و عقل او کمتر باشد این ضعف و نقص نیست روانشناسی ست.
روان زن یک صفاتی را نیاز دارد.که آن زینت اوست مانند طلا در حالیکه زینت مرد محاسن اوست نه طلا.
هر دو زینت است ولی مصداق هر دو در مرد و زن متفاوت است.
کبر ، بخل و ترس سه صفتی که برای زنان خوب است.اما برای مردان نه !!!
🔸فاذا کانتِ المرأةُ مَزهُوَةً لم تُمَکِّن من نفسِها
هنگامیکه یک زن متکبر باشد در مقابل اغیار اجازه نمیدهد از او بهره مند شوند.
غیر همسر در مقابل کسی کرنش ندارد.
زن بخاطر جمال در معرض اغیار است ، این صفت او را تکبر جبران میکند.اگر نقصی هست طرف دیگر جبران کننده ای هم هست.
🔸و اذا کانت بخیلةً حَفظَت مالَها و مالَ بعلِها
اگر زن بخیل باشد مال خود و همسر را حفاظت می کند.
توجه به یک ضعف اینست که زنان در اموال همسر مسلط هستند، راحت میتواند همه را انفاق کند و یا خیانت کند. یک آسیب برای زن است.
اما از طرفی بخل او مانع از ریخت و پاش و باعث رهایی است.
🔸و اذا کانت جِبانةً فَرِقَت من کلِ شیئً یَعرِضُ لها
اگر زن ترسو باشد صفت خوبی ست که از هر چیزی که بر او عارض شود می ترسد.
از بی آبرویی و عِرض که در خطر است ترس دارد.
نکته :
این سه صفت بطور مطلق نیست. که کبر مطلقاً برای زن خوب باشد.
میفرماید در چه شرایطی بخل ، ترس خوب است.
نه اینکه زن باید ترسو باشد. شجاعت زن در شیر او مرد شجاع تربیت می کند.
باید جایگاه خاص آنرا شناخت و در آن مقام بخل یا کبر کرد.
وگرنه در مقابل محارم و پدر و مادر تکبر معنا ندارد.
در حفظ مال نه اینکه مطلقا انفاق نکند.ولی در جایی که اموال همسر تضییع شود بخل بورزد.
ترس هم مطلق نیست در جایی که مخاطره هست باید ترس باشد ، بهیچ وجه نباید از امور اجتماعی بخاطر ترس باز بماند.
💢 حکمت ۲۳۴ 💢
🔸وقیلَ له، صِف لنا العاقل فقال،
الذی یَضَعُ الشیَ مواضِعَهُ ...
کسی از امام سوال کرد عاقل را توصیف کن.
فرمود: عاقل هر چیزی را در موضع خود قرار میدهد.
هر تصمیم ، هر امری و کاری را در جای مناسب با آن قرار میدهد .
دوباره سوال کرد جاهل را هم توصیف کن.
فرمود: جاهل را هم توضیح دادم جاهل معنای مستقلی ندارد هر جا عقل نباشد جهل است ،هرکس عاقل نباشد جاهل است.
ظلمت ، جهل ، خود تعریف ندارد ، عدم نور میشود ظلمت.
عدم علم میشود جهل.
نکته:
در حکمتی دیگر همین جمله را در رابطه با عدل بکار بردند.
از این دو تعبیر معلوم میشود که عقل و عدالت کاملا با هم مرتبطند.
عقل یعنی عدالت و عدالت یعنی عقل.
جامعه ای که عدالت مدار باشد باید عاقلانه کار کند. عقل محوری به عدالت محوری گرایش پیدا می کنند.
اگر تصمیمات ، قانونها جاهلانه بود، جهل در عمل و جهل در قانون به بی عدالتی ختم میشود.
در بعد فردی ، اجتماعی ، خانوادگی رابطهٔ عمیق بین عقل و عدالت وجود دارد.
روایت : عقل چیزی است که تو را به میانه روی می رساند. اسراف بی عقلی و بی عقلی بی عدالتی ست.
💢 حکمت ۲۳۶ 💢
🔸والله لَدنیاکم هذِهِ اَهونُ فی عینیٖ من عِراقِ خنزیرٕ فی یدٕ مَجذوم
والله این دنیای پر زرق و برق که برای شما جذابیت دارد در چشم من ناچیز تر از استخوان بدون گوشت خوک که در دست انسان جذامی باشد.
ارزش آن برای من کمتر است و دلبستگی به آن ندارم.
نهایت تشبیه را از دنیا و عدم دلبستگی با چندین تأکید قسم ، لام تاکید ، لفظ خوار ، استخوان بی گوشت دور ریختنی آنهم از حیوان نجسی چون خوک، و این جنس بی مقدار دست جذامی که بیماری او مسری هم هست.
چه کسی رغبت میکند آن استخوان آلوده را از بیمار جذامی بگیرد.
در خطبه شقشقیه فرمود، دنیا برای من از آب بینی بز کمتر است
ابن ابی الحدید: بخدا قسم علی ذره ای به دنیا دل نبست، و به سمت دنیا حرکت نکرد.
💢 حکمت ۲۳۷ 💢
🔸انَ قوماً عَبَدواللهَ رغبَةً فتلک عبادةُ التجار
عبادت از جهت نیت به سه بخش تقسیم شده.
قومی که عبادت کردند به اشتیاق بهشت و آن عبادت تاجرانه است.
تاجر شی یی به میدان می آورد و در پایان انتظار سود دارد.
عبادت آنها مقبول است و سود آنرا بهشت می دانند و خدا هم می دهد.
🔸و انَّ قوماً عبَدواللهَ رَهبةً فتلک عبادةُ العبید
گروه دوم عبادت را از ترس جهنم انجام میدهند، مانند عبید است که از صاحب خود می ترسد.
🔸و آن قوماً عبَدواللهَـ شکـراً فتـلک عبادة الاحـرار
گروه سوم خدا را شایسته پرستش و عبادت میدانند و این عبادت آزاد مردان است که نه در بند این و نه در بند آنند. آزادانه کار می کنند.
نکته:
عده ای به این تصور هستند که نماز به نیت بهشت باطل است.و حرف درستی نیست. از نظر فقهی اشکال ندارد.
قرآن سرتا سر وعدهٔ بهشت است.
این حکمت از نظر فقهی نیست. اما درجه بندی ایمان است..هر سه قبول و هر سه به هدف میرسند و لی درجه بندی هر کدام متفاوت است.
اللهم وفقنا لما تحبّ و ترضی
یا علی
خدا خیرتان دهد
بی نگاهت قبله را گم میکنم
یا علی
4
انشاالله الحمدلله رب العالمین