🔸لا خیرَ فی الصَمتِ عنِ الحکم کما اَنَهُ لا خیرَ فی القولِ بالجَهلِ هیچ خیری نیست در سکوتی که بنا باشد سخن حکیمانه ای گفته شود. و هیچ خیری نیست در سخن گفتنی که جاهلانه باشد و هیچ پشتوانه علمی نداشته باشد.
حتی در جایگاه سخن گفتن هرگاه کلام را موثر نمیدانی سکوت پیشه کن. اما در فضای غبار. آلود و شکل گیری بدعتها باید سخن گفت و سکوت جایز نیست.
یک بیسواد بهرهٔ علمی او ،تجربه ی اوست سخن گفتن او از تجربیات عبرت است باید سخن بگوید. اما یک تحصیلکرده مغز تو خالی سخن گفتن او عامل انحراف میشود، حتماو باید سکوت کند.
قال الرسول صلی الله علیه وآله: سکوت طلا و کلام نقره است. در گپ و گفتگوی عادی و روزمرگی سکوت طلاست. در بین امر مشکوک سکوت اختیار کنید که با ارزش تر از کلام شبهه دار است. سکوت یکی از راههای رسیدن به کمال است. حرف زدن دلیل میخواهد اما سکوت دلیل لازم ندارد. اصل بر سکوت است مگر دلایل لازم باشد برای سخن گفتن.
امام سید الساجدین علیه السلام : سوال شد کلام بهتر است یا سکوت!!! فرمود: حرف زدن آفاتی دارد سکوت هم آفاتی. اگر هیچ آفتی بین حرف و سکوت نبود ، ومردد بودید بین سخن و سکوت. کلام افضل است بر سکوت. زیرا خداوند انبیا و اولیا را با حرف زدن مبعوث کرد نه با سکوت. مشکلات با حرف زدن حل میشود. همین که در مورد فضل سکوت بخواهی بیان کنی باید با کلمات این فضا ادا شود.
💢 حکمت ۱۸۳ 💢
🔸ما اَختَلَفَت دَعوَتانِ الّا اِحدیٰهُما ضَلالة هیچگاه دو قول ،دو دعوت ، دو فکر به اختلاف نمیرسد مگر اینکه یکی از آن دو اشتباه باشد.
حقیقت در عالم یک چیز است.حتما یک قول درست است. دو قول مقابل هم قرار نمی گیرد مگر اینکه یکی باطل باشد.
💢 حکمت ۱۸۴ 💢
ما شَکَکتُ فیِ الحقِ مُذُ اُریتُهُ هیچگاه من در مورد حق شک نکردم از زمانی که حق بمن نشان داده شد. از زمانی که حقیقت را دیدم لحظه ای در آن شک نکردم حقایق عالم را با یقین صد در صدی بودم. نکته: معرفت انسان و رسیدن به یقین گاهی از طریق درس و تحقیق [ علم الیقین] گاهی با باز شدن چشم باطنی و دیدن آثار ، به توحید و یقین آن رسیده [ عین الیقین ] وگاهی رسیدن به توحید با شهود است و حق را می بیند نه فقط آثار را.[ حق الیقین]
یقین و اعتقاد امام از نوع سوم است به حق الیقین است. چون بهشت و جهنم را دیده ، اثر گناه و نتیجه آنرا دیده فقط شنیدن انها نبوده . ودیدنی ها دچار شک نمیشود.
نکته دوم ، از زمانی که حق را دید آن زمان کی بوده ؟ در خطبه ۱۹۲ بیان فرموده: مانند بچه شتری بدنبال پیامبر می دویدم مربی و استادمن بود. از کودکی در دامان پیامبر پرورش یافتم. در نزول وحی نور وحی را می دیدم . بوی نبوت را استشمام می کردم. نبوت بو ندارد اما حضرت می بیندجسم نیست حقیقت است. صدای آه جانسوز شیطان را در نزول وحی می شنیدم. از همان وقتی که بدنیا آمد ،ابتدای تولد برای حضرت زمان دیدن حق بود که در آن شک نکرد.
💢 حکمت ۱۸۵ 💢
🔸لا کَذِبتُ ولا کُذِبتُ ولا ضَلَلتُ ولا ضُلَّ بیٖ هیچگاه به شما در امر حکومت دروغ نگفتم وکسی که بمن خبر داد هیچگاه خبر دروغ نداد[ پیامبر] در مسیر انحراف و گمراهی نبودم و هیچکس بواسطهٔ من منحرف نشد.
در جریان جنگ نهروان حضرت پیشگویی هایی داشتند وقتی زمان دیدن آن بر مردم طولانی میشد مردم پرسش می کردند و دنبال دیدن نتیجه کلام حضرت بودند. بعد از وقوع کامل ماجرا و عیان شدن حضرت می فرمود پیامبر بمن خبر داده چنین اتفاقی رخ خواهد داد و پیامبر خبر دروغ نمیدهد. مانند شکست خوارج در این جنگ، و کشته شدن یکی از سران خوارج، که خبر آنرا به مردم داد.
فرمود: بخدا قسم هیچگاه به اندازهٔ یک خال کوچک از شما چیزی را پنهان نکرده و دروغ نگفتم فقط یک امر پنهان کردم وان امور نظامی و امنیتی بود.که مخفی نمودم.
💢 حکمت ۱۸۶ 💢
🔸للظالمِ البادیٖ غَداً بِکَفِهِ عَضُدة کسی که ابتدا شروع کننده ظلم باشد فردای قیامت از شدت ناراحتی دست خود گاز می گیرد.
« و یَومَ یَعَضُ الظالِم علیٰ یَدَیهِ یقولُ یا لَیتَنی اتَّخَذتُ معَ الرسولِ سبیلا فرقان - ۳۰ » از شدت ندامت ظالم دست خود گاز گرفته میگوید ای کاش مسیر پیامبر را طی کرده بودم. تاسف خوردن چیزی از بار او نمی کاهد.
امام کاظم علیه السلام : شروع کننده دعوا و ناسزا گویی هم گناه خود را به دوش می کشد و هم گناه نفر دوم را که تحریک کنندهٔ او بود تا ناسزا بگوید.
امام باقر علیه السلام : هیچ کس در دنیا نیست که ظلم کند مگر اینکه در دنیا سزای آنرا یا در مال ، یا زندگی ... می بیند .خدا گوش او را در دنیا می پیچاند.
💢 حکمت ۱۸۷ 💢
🔸اَلرحیلُ و شَکیکٌ کوچ کردن از دنیا خیلی نزدیک است. « کَم لَبِثتَ عدَدَ السنین قالوا لَبِثتَ یوماً اَو بعضَ یومٕ » از مجرم سوال میشود در دنیا چقدر درنگ کردید پاسخ میدهد ،یک یا نیم روزدر دنیا مکث کردیم.
« تر یقولُ اَمثَلُهُم طریقةً اِن لَبِثتُم الا یوماً طه - ۱۰۴ » آنقدر زود میگذرد عمر خود در دنیا را یک روز می بیند.
رسولخداصلی الله علیه وآله: همه دنیا [ از ابتدا تا انتهای دنیا]یک ساعت است.این یک ساعت را در راه کسب رضایت خدا بگذرانید.
نوح علیه السلام : با این عمر طولانی ،من تمام دنیا را مانند خانه ای دیدم که دو در دارد. از دری وارد و از در دیگر خارج شدم. حد فاصل این دو در چقدر میتواند باشد. از این در به آن در ، فرصت استراحت نیست.
انسانها مسافرانی هستند در دنیا ، که بسرعت حرکت می کنند و میروند.
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۱۸۲ 💢
🔸لا خیرَ فی الصَمتِ عنِ الحکم کما اَنَهُ لا خیرَ فی القولِ بالجَهلِ
هیچ خیری نیست در سکوتی که بنا باشد سخن حکیمانه ای گفته شود.
و هیچ خیری نیست در سخن گفتنی که جاهلانه باشد و هیچ پشتوانه علمی نداشته باشد.
حتی در جایگاه سخن گفتن هرگاه کلام را موثر نمیدانی سکوت پیشه کن.
اما در فضای غبار. آلود و شکل گیری بدعتها باید سخن گفت و سکوت جایز نیست.
یک بیسواد بهرهٔ علمی او ،تجربه ی اوست سخن گفتن او از تجربیات عبرت است باید سخن بگوید.
اما یک تحصیلکرده مغز تو خالی سخن گفتن او عامل انحراف میشود، حتماو باید سکوت کند.
قال الرسول صلی الله علیه وآله:
سکوت طلا و کلام نقره است.
در گپ و گفتگوی عادی و روزمرگی سکوت طلاست.
در بین امر مشکوک سکوت اختیار کنید که با ارزش تر از کلام شبهه دار است.
سکوت یکی از راههای رسیدن به کمال است.
حرف زدن دلیل میخواهد اما سکوت دلیل لازم ندارد.
اصل بر سکوت است مگر دلایل لازم باشد برای سخن گفتن.
امام سید الساجدین علیه السلام :
سوال شد کلام بهتر است یا سکوت!!!
فرمود: حرف زدن آفاتی دارد سکوت هم آفاتی.
اگر هیچ آفتی بین حرف و سکوت نبود ، ومردد بودید بین سخن و سکوت.
کلام افضل است بر سکوت.
زیرا خداوند انبیا و اولیا را با حرف زدن مبعوث کرد نه با سکوت.
مشکلات با حرف زدن حل میشود.
همین که در مورد فضل سکوت بخواهی بیان کنی باید با کلمات این فضا ادا شود.
💢 حکمت ۱۸۳ 💢
🔸ما اَختَلَفَت دَعوَتانِ الّا اِحدیٰهُما ضَلالة
هیچگاه دو قول ،دو دعوت ، دو فکر به اختلاف نمیرسد مگر اینکه یکی از آن دو اشتباه باشد.
حقیقت در عالم یک چیز است.حتما یک قول درست است.
دو قول مقابل هم قرار نمی گیرد مگر اینکه یکی باطل باشد.
💢 حکمت ۱۸۴ 💢
ما شَکَکتُ فیِ الحقِ مُذُ اُریتُهُ
هیچگاه من در مورد حق شک نکردم از زمانی که حق بمن نشان داده شد.
از زمانی که حقیقت را دیدم لحظه ای در آن شک نکردم حقایق عالم را با یقین صد در صدی بودم.
نکته:
معرفت انسان و رسیدن به یقین گاهی از طریق درس و تحقیق [ علم الیقین]
گاهی با باز شدن چشم باطنی و دیدن آثار ، به توحید و یقین آن رسیده [ عین الیقین ]
وگاهی رسیدن به توحید با شهود است و حق را می بیند نه فقط آثار را.[ حق الیقین]
یقین و اعتقاد امام از نوع سوم است به حق الیقین است.
چون بهشت و جهنم را دیده ، اثر گناه و نتیجه آنرا دیده فقط شنیدن انها نبوده .
ودیدنی ها دچار شک نمیشود.
نکته دوم ، از زمانی که حق را دید آن زمان کی بوده ؟
در خطبه ۱۹۲ بیان فرموده:
مانند بچه شتری بدنبال پیامبر می دویدم مربی و استادمن بود. از کودکی در دامان پیامبر پرورش یافتم.
در نزول وحی نور وحی را می دیدم .
بوی نبوت را استشمام می کردم.
نبوت بو ندارد اما حضرت می بیندجسم نیست حقیقت است.
صدای آه جانسوز شیطان را در نزول وحی می شنیدم.
از همان وقتی که بدنیا آمد ،ابتدای تولد برای حضرت زمان دیدن حق بود که در آن شک نکرد.
💢 حکمت ۱۸۵ 💢
🔸لا کَذِبتُ ولا کُذِبتُ ولا ضَلَلتُ ولا ضُلَّ بیٖ
هیچگاه به شما در امر حکومت دروغ نگفتم
وکسی که بمن خبر داد هیچگاه خبر دروغ نداد[ پیامبر]
در مسیر انحراف و گمراهی نبودم و هیچکس بواسطهٔ من منحرف نشد.
در جریان جنگ نهروان حضرت پیشگویی هایی داشتند وقتی زمان دیدن آن بر مردم طولانی میشد مردم پرسش می کردند و دنبال دیدن نتیجه کلام حضرت بودند.
بعد از وقوع کامل ماجرا و عیان شدن حضرت می فرمود پیامبر بمن خبر داده چنین اتفاقی رخ خواهد داد و پیامبر خبر دروغ نمیدهد.
مانند شکست خوارج در این جنگ،
و کشته شدن یکی از سران خوارج،
که خبر آنرا به مردم داد.
فرمود: بخدا قسم هیچگاه به اندازهٔ یک خال کوچک از شما چیزی را پنهان نکرده و دروغ نگفتم فقط یک امر پنهان کردم وان امور نظامی و امنیتی بود.که مخفی نمودم.
💢 حکمت ۱۸۶ 💢
🔸للظالمِ البادیٖ غَداً بِکَفِهِ عَضُدة
کسی که ابتدا شروع کننده ظلم باشد فردای قیامت از شدت ناراحتی دست خود گاز می گیرد.
« و یَومَ یَعَضُ الظالِم علیٰ یَدَیهِ یقولُ یا لَیتَنی اتَّخَذتُ معَ الرسولِ سبیلا فرقان - ۳۰ »
از شدت ندامت ظالم دست خود گاز گرفته میگوید ای کاش مسیر پیامبر را طی کرده بودم.
تاسف خوردن چیزی از بار او نمی کاهد.
امام کاظم علیه السلام :
شروع کننده دعوا و ناسزا گویی هم گناه خود را به دوش می کشد و هم گناه نفر دوم را که تحریک کنندهٔ او بود تا ناسزا بگوید.
امام باقر علیه السلام :
هیچ کس در دنیا نیست که ظلم کند مگر اینکه در دنیا سزای آنرا یا در مال ، یا زندگی ...
می بیند .خدا گوش او را در دنیا می پیچاند.
💢 حکمت ۱۸۷ 💢
🔸اَلرحیلُ و شَکیکٌ
کوچ کردن از دنیا خیلی نزدیک است.
« کَم لَبِثتَ عدَدَ السنین قالوا لَبِثتَ یوماً اَو بعضَ یومٕ »
از مجرم سوال میشود در دنیا چقدر درنگ کردید پاسخ میدهد ،یک یا نیم روزدر دنیا مکث کردیم.
« تر یقولُ اَمثَلُهُم طریقةً اِن لَبِثتُم الا یوماً طه - ۱۰۴ »
آنقدر زود میگذرد عمر خود در دنیا را یک روز می بیند.
رسولخداصلی الله علیه وآله:
همه دنیا [ از ابتدا تا انتهای دنیا]یک ساعت است.این یک ساعت را در راه کسب رضایت خدا بگذرانید.
نوح علیه السلام : با این عمر طولانی ،من تمام دنیا را مانند خانه ای دیدم که دو در دارد.
از دری وارد و از در دیگر خارج شدم.
حد فاصل این دو در چقدر میتواند باشد.
از این در به آن در ، فرصت استراحت نیست.
انسانها مسافرانی هستند در دنیا ، که بسرعت حرکت می کنند و میروند.
اللهم اقلبنا مفلحین منجحین