_دوری مردن از کاری که می ترسی سخت تر از ترس از آن است .
_از چیزی که می ترسی در آن واقع شو تا ترس از بین برود .
_اکر کسی خواست به ریاست برسد باید توجه به ابزار سعه صدر کند
_با پاداش دادن به نیکوکار ،گنهکار را تنبیه کنید.
_دور کنید شر نسبت خود را از سینه دیکران،با بیرون کردن سر نسبت به آنها از سینه خودتان
__لجاجت اندیشه درست را ازبین میبرد
_طمع کردن یک نوع بردگی همیشگی است.
_بدبخت و خوار کسی است که لباس طمع بر تن کرد
_ثمره تفریط و کوتاهی کردن در امور و بی برنامگی ،ندامت و ثمره ی حرم و دور اندیشی ،سلامت است .
یا علی علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۱۷۶ 💢
🔸اٰلَةُ الریاسةِ سِعةُ الصَدرِ
ابزار و وسیلهٔ ریاست سعهٔ صدر است.
برخلاف آنچه عده ای فکر میکنند ریاست به قدرت ، ثروت داشتن و سن است.
ریاست به ابزار لازم نیازمند است و آن توان روحی و تحمل حل مشکلات ، و وسعت سینه است.که گزینه خوبی برای ریاست است.
ارتباط ریاست با سعهٔ صدر در اینست:
با متعهد شدن به مسئولیت، بر علیه حسادت ، کار شکنی ، عقده گشایی شروع میشود،
واز طرفی بار سنگین خود مسئولیت ،
راه مقابله با انها داشتن وسعت سینه و تحمل است.
مسئولیت با بیحوصلگی ، بی نظمی ، وعدم تدبیر کاری پیش نمیبرد.
با علَم شدن انتظارات مردم هم زیاد میشود گرچه بناحق و بدون قانون و ضوابط باشد انجام نشود تا مهربانی میکنند.
دست بدست دادن همه ناملایمات مشخص میکند که ابزار ریاست هست یا نه !!!
بسیاری از گلایه ها و تندی و درخواستها بحق نیست ولی باید گنجایش و تحمل آن باشد.
چون مسئول است. مسئولیت مشکلاتی بوجود می آورد.
قرآن میفرماید.وقتی خطاب به موسی بن عمران شد بسوی فرعون حرکت کن .
« اِذهَب الیٰ فرعونَ انهُ طَغیٰ »
بلافاصله از خدا درخواست سعهٰ صدر کرد.
« ربِ اشرَح لی صَدری ویَسِرلی اَمری طه -۲۵»
سعه صدر ی که متناسب با سنگینی مسئولیت باشد. سعهٔ صدر قبلی باید گنجایش پیدا کند.
💢 حکمت ۱۷۷ 💢
🔸اُزجُر المُسئُ بالثوابِ المحسِن
تنبیه کن انسان گنهکار را با پاداش دادن به نیکوکار.
گرامی داشتن انسان نیکو و تقدیر کار خوب دیگران زجر و تنبیه خطا کار است. متوجه اشتباه خود میشود.
سه دسته تنبیه در دین اسلام است.
۱- یک سلسله از تنبیه های جسمی شلاق ، تعزیر، اعدام ، تبعید، احکام قطعی و حتمی دین است.
۲- عده ای پرونده سازی و شلاق خوردن را مباهات هم میکنند.یک ابهتی برای خود تصور میکنند او را باید بی آبرو کرد.
با انواع مختلف پخش تصویر او از سطح جامعه مطرود شود و حتی عبرت دیگران گردد.
۳- وسیله مجازات مانند این حکمت تحویل نگرفتن خطا کار و تشویق و تجلیل رقیب او بدترین تنبیه است برای خاطی. اگر بفهمد.
💢حکمت ۱۷۸ 💢
🔸اُحصُد الشَرَّ مِن غیرِ صدرِه بقَلعِهِ مِن صدرِک
درو کنید شر [ رذائل اخلاقی] را از سینهٔ دیگران بواسطهٔ قلع و قمع کردن شر از سینهٔ خود.
برای از بین بردن هر گونه رذیله [ حقد، سوء ظن ، حسد ] ابتدا در وجود خود ریشه کنی را شروع کنید همهٔ جامعه خوب خواهد شد.
اول نسبت به خلق خدا خوشبین باش تا دیگران برتو سوء ظن نکند. دیگران هم قلب خوبی نسبت بتو خواهند داشت.
دو تعبیر در این حکمت:
الف) حسد رذیله ای نیست که نمایان باشداما نوع گفتار و چینش کلمات نشان دهندهٔ حسادت است.
برخورد اعمال ، از نگاه کردن مردم مهربانی را درک میکنند از اعمال نیکی را می فهمند.
برای بازتاب اعمال دیگران با تو، ابتدا تو خود را به خیر ظاهر کن.
درون هر خیری یا شری باشد با گفتار و اعمال نمایش داده میشود و دیگران نسبت به همان موضع می گیرند.
ب) ضرب المثل دل به دل راه دارد.
در دل تو هر خیری یا شری باشد، دل رفیق از آن خبر دارد.بدون اینکه کلامی از تو بشنود. دل می فهمد ناخود آگاه با تو بد میشود ،واکنش نشان میدهد.
دل تو صاف و صادق باشد، دل او هم حسن ظن ، انرژی مثبت را دریافت می کند.
فال الصادق علیه السلام :
سوال شد که ابراز ارادت و علاقهٔ دوست را از کجا متوجه شویم که صادقانه است!!!
فرمود، به قلب خود نگاه کن، ببین موضع تو نسبت به او چیست.
قلب تو به او کشش و علاقه دارد ، بدان او هم صادقانه می گوید
اگر قلب تو کشش را ندارد بدان که فقط گفتار و بازی الفاظ است.
قال الرضا علیه السلام :
اگر می خواهید بدانید جایگاه شما در میان ما اهل بیت چگونه است ، تصویر هر فرد در ذهن امام چیست !!!
بنگرید به خود ، که اهل بیت در نزد شما چگونه است.
ما در قلب شما چه جایگاهی داریم .
رابطه ایست که میشود هر دو طرف را تشخیص داد.
💢 حکمت ۱۷۹ 💢
🔸اَلَلجاجَةُ تَسُلُ الرأی
لجاجت از بین میبرد رای را .
اندیشه درست را نابود می کند.
دچار تعصب شدن و پافشاری بر آن [ تعصب قومی ، تعصب دینی ]یک سلسله امور جلوی دید را می گیرد.
بدون هیچ دلیل پافشاری کردن تعصب است.
با تحقیق دین را یاد گرفتن بی تعصبی است.
در جایی که علم ، قطعیت ،حجیت پیدا شود تعصب نیست ،باید بر روی حق پایداری کرد.
اما لجاجت اندیشه درست را ازبین برده یک جهل و انحراف ایجاد می کند.
علت : انسان لجوج از طرفی به مشورت تن نمیدهد.از طرف دیگر فکر او کامل و جامع نیست، علم به همه جوانب امور ندارد ،نوعاً دچار خطا میشود.
قال الرسول صلی الله علیه وآله:
از لجاجت پرهیز کنید که ابتدای آن جهل و پایان آن پشیمانی ست.
مراقب باشید دچار صفت لجاجت نشوید که آتش جنگها را شعله ور می کند.
💢 حکمت ۱۸۰ 💢
🔸الطمَع رِقٌّ مُوَبَّد
طمع یک بردگی همیشگی است.
طمع حالت طلب و حس سیری نا پذیری و مدام نگاه به دست دیگراناست.
زهد مقابل طمع است.
یاس در همه جا بد است اما یاس از مردم خوب است. اینکه پیوسته هوش و حواس به روزی خود در دست دیگران باشد یک بردگی است.
در احکام فقه دو نوع بردگی :
الف) رقٌ موَبّد، برده ی همیشگی که هیچگاه از بردگی نمیتواند خارج شود.
ب) رقٌ مؤجّل ، بردگی موقت و مدت دار.
طمع از آن مدلی هست که طوقی بر گردن انداخته تا زنده است باید چشم به دست دیگران بدوزد و از بند آن رهایی نخواهد داشت.
قال الباقر علیه السلام :
بدترین آدم کسی ست که طمع دارد و طمع او را به هر کاری وادار می کند.بر همه کس و همه چیز کرنش میکند و آزادگی ندارد.
💢 حکمت ۱۸۱ 💢
🔸ثمرةُ التفریط الندامة و ثمرةُ الحَزمِ السلامة
میوهٔ درخت بی برنامگی و کوتاهی کردن پشیمانی است.
و ثمرهٔ شیرین درخت دور اندیشی سلامت است .سلامت روح ، فکرو روان.
دور اندیشی عاقلانه و برنامه ریزی ، هدف داشتن سختی های زیادی در پیش دارد،اما انتهای آن آرامش روان و سلامت روح است.
قال الهادی علیه السلام :
هر گاه دچار بی برنامگی و تفریط شدی یاس بر تو غالب شد با خود فکر کن.
پشیمانی های آینده را با خود محاسبه کن.
بر اثر بطالت عمر، نگرانی و سختی آینده را به خودیاد آوری کنی.
بطور ناخود آگاه برنامه ریز و دور اندیش میشوی.
تذکر حاصل شود در مورد کسانی که انتهای درس نخواندن آنها به کجا انجامید نهایت کارشان چه شد!!
تذکر این موضوع تو را اهل تدبیر خواهد کرد.
اللهم اکرمنا بنور الفهم