💢 حکمت ۱۶۶ 💢 🔻لا یُعابُ المَرءِ بتاخیرِ حقهِ انما یُعابُ مَن اخذَ ما لیسَ لهُ عیب گرفته نمیشود از انسانی که گرفتن حق او بتاخیر افتاده.[ حق او را نداده اند] آن کسی باید مورد عتاب قرار بگیرد، چیزی که حق او نبود بناحق و بزور گرفت.
شأن صدور این حکمت: شخصی از امیرالمومنین سوال کرد چرا در جریان سقیفه از حق خود دفاع نکردید؟ فرمود: « لا یُعابُ المرء بتاخیر حقه»
گویا یک سرزنشی برای حضرت باشد. در حالیکه تمام سعی و کوشش خود را کرد تا جایی که متهم به حب ریاست نباشد. تمام زحمت خود را کشید اما از طرف مردم خیانت شد.
سرزنش از آن کسی باشد که غصب خلافت کردد و بنفع خود مصادره کرد. مرا مظلومانه کشاندند و بردند و این برای من ذلت نیست و عزت است
در نامه ۲۸ به معاویه مشروحاً آورده شده.
آنگونه زندگی کنید و به سمت خدا بروید در حالیکه مظلوم باشید نه ظالم.
💢 حکمت ۱۶۷ 💢
🔻الاِعجابُ یَمنَعُ منَ الاِزدیاد انسان معجب ، خود پسند ی او مانع از ارتقا و رشد او میشود. خودپسند و صاحب عجب همیشه در جای خود مانده و سقوط در پی دارد.
آثار عجیبی در زندگی دارد که در روایات آمده: ۱- خودپسند به ارتقا نمیرسد چون هیچ نقصی در خود نمی بیند بنابراین هیچ تلاشی هم برای جبران و رفع کاستی ندارد ترقی نمیکند.
۲- در مرحله دوم نه تنها نقص نمیبیند کارهای خود را معیار حُسن میداند عملکرد خود را درست میداندکه دیگران مطیع او باشند. چون خود را کامل میداند رشد نمیکند.
۳- انسان معجب مانند آب راکد متعفن است رودی از او جاری نمیشود، در مرداب خود ساختهٔ خود دست و پا میزند.
امام صادق علیه السلام : خدای متعال میداند که عجب برای بندگان بسیار خطر ناکتر است از گناه. انسان گناه کند بهتر است از گرفتار شدن به عجب.و این تشویق به گناه نیست دلیل بر زشتی عجب است. «انَ اللهَ عَلِمَ اَنَ الذنبَ خَیرٌ للمومنٕ منَ العُجب»
💢 حکمت ۱۶۸ 💢
🔻الاَمرُ قریب والاِصطِحابُ قلیلٌ امر، قیامت و مرگ نزدیک است و مصاحبت و همراهی با دنیا قلیل است.
طرز ادارهٔ زندگی شما به گونه ایست گویا مرگ فقط برای دیگران است برای شما نیست.در حالیکه الامرُ قریب.
غررالحکم فرمود: زندگی را آسان بگیرید دچار زرق و برق دنیا نشده ،راحت بگذرید. مرگ نزدیک و همراهی شما با دنیا قلیل و توقف شما در دنیا کوتاه است.
سبکبار باشید تا راحت ملحق شوید « تَخَفَفوا تَلحَقوا » عبور از گردنه های سخت با سبکباری، راحت میتوان گذر کرد.
💢 حکمت ۱۶۹ 💢
🔻قد اَضاءَ الصبحُ لِذیٖ عینَینِ قطعا صبح و آفتاب روشن است برای کسی که صاحب دو چشم سالم باشد.
افتاب همان حق و حقیقت است که واضح و مشخص است اگر چشم دیدن باشد. چشم هست اما با دست پوشانده شده چشم هست اما پیشروی در مسیر باطل چشمان را کور کرده حقیقت را نمیبیند .آنچه که میبیند ، تلخی ، سیاهی ، ضعف است.
« اَلا آنهم یَثنونَ صُدورَهُم لِیَستَخفُوا منهُ اَلا حینَ یَستَغشونَ ثیابَهُم هود - ۵ » بدانید که روی دل های خودرا برمیگردانند سر در لباس خود فرو میبرند تا خود را پنهان کنند.
چندین چراغ دارد و بیراهه میرود / بگذار تا بیفتد و بیند سزای خود/
💢 حکمت ۱۷۰ 💢
🔻ترکُ الذَنبِ اَهوَنُ مِن طلبِ التوبه ترک کردن گناه بسیار آسانتر است از طلب کردن توبه.
برای رساندن مردم به راه توبه، و امید گنهکاران استغفار خوب است و پاکی در پی دارد. ولی توبه ی حقیقی بسیار مشکل است و دست نیافتنی. اینکه عزم و اراده قوی داشته باشد بر ترک لذائذ و از آنهمه لذت صرفنظر کند ، برگرداندن حق و حقوق مردم بسیار سخت است.
رابطه بین آسان بودن ترک گناه چند دلیل دارد. ۱- گناه میکند شاید توفیق توبه بدست نیاید.
۲- توبه کردن سخت است ترک لذت و دل کندن از طعم گناه سختر است.
۳- باید تمام عبادات جبران، حق و حقوق برگردانده شود.باید همه چیز به حال اول برگردد. « تابوا و اصلحوا» اصلاح کردن مشکل است.
۳- اثر عمل زشت در وجود میماند. پاک کردن اثر وضعی گناه بسیار مشکل است. اثارمخرب جرات پیدا کردن بر خدا را چگونه میتوان پاک کرد.
اللهم نعوذ بک من همزات الشیاطین
نامه ۲۸ در جواب معاویه در مورد غصب خلافت 👇👇
• قلتَ اِنی اَقادُ کما یُقادُ الجملُالمَخشوش.. معاویه تو گفتی در روز بیعتِ با خلیفه، مرا کشاکشان می بردند مانند شتری که افسار او میکشند به اختیار صاحب هر طرف میرود .
من علاقه و قبول به این بیعت نداشتم دست مرا بزور در دست او گذاشتند، گفتند بیعت حاصل شد. تو این را استدلال کردی مرا مذمت کنی ،که چرا نرفتم با خلیفه بیعت کنم!!
• لَعمرُ الله لقد اَرَدتَ اَن تَذُمَ فَمَدَحتَ واَن تَفضَحَ.... این سخن تو برای من یک مدح است.برعلیه من حرف زدی اما بنفع من شد. خواستی مرا مفتضح کنی خود رسوا شدی.
• وما علیَ المَسلمِ مِن غَضاضَةٕ .... بر هیچ مسلمانی عیب نیست که مظلوم واقع بشود.،ظلم کردن عیب است. در مظلوم بودن مذمتی نیست ،بشرطی که در دین شک نکند و در یقین او تردید ایجاد نشود. آنها به من ظلم کردند و مرا کشان کشان بردند.
• وهٰذهِ حجتی الیٰ غیرِکَ قصدُها معاویه تو مسیر لجاجت با من را انتخاب کردی این حرفها را نمی پذیری. این سخن نه برای تو، بلکه برای آیندگان میزنم آنان که می شنوند و دنبال حقیقت هستند.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۱۶۶ 💢
🔻لا یُعابُ المَرءِ بتاخیرِ حقهِ انما یُعابُ مَن اخذَ ما لیسَ لهُ
عیب گرفته نمیشود از انسانی که گرفتن حق او بتاخیر افتاده.[ حق او را نداده اند]
آن کسی باید مورد عتاب قرار بگیرد، چیزی که حق او نبود بناحق و بزور گرفت.
شأن صدور این حکمت:
شخصی از امیرالمومنین سوال کرد چرا در جریان سقیفه از حق خود دفاع نکردید؟
فرمود: « لا یُعابُ المرء بتاخیر حقه»
گویا یک سرزنشی برای حضرت باشد.
در حالیکه تمام سعی و کوشش خود را کرد تا جایی که متهم به حب ریاست نباشد.
تمام زحمت خود را کشید اما از طرف مردم خیانت شد.
سرزنش از آن کسی باشد که غصب خلافت کردد و بنفع خود مصادره کرد.
مرا مظلومانه کشاندند و بردند و این برای من ذلت نیست و عزت است
در نامه ۲۸ به معاویه مشروحاً آورده شده.
آنگونه زندگی کنید و به سمت خدا بروید در حالیکه مظلوم باشید نه ظالم.
💢 حکمت ۱۶۷ 💢
🔻الاِعجابُ یَمنَعُ منَ الاِزدیاد
انسان معجب ، خود پسند ی او مانع از ارتقا و رشد او میشود.
خودپسند و صاحب عجب همیشه در جای خود مانده و سقوط در پی دارد.
آثار عجیبی در زندگی دارد که در روایات آمده:
۱- خودپسند به ارتقا نمیرسد چون هیچ نقصی در خود نمی بیند بنابراین هیچ تلاشی هم برای جبران و رفع کاستی ندارد ترقی نمیکند.
۲- در مرحله دوم نه تنها نقص نمیبیند کارهای خود را معیار حُسن میداند عملکرد خود را درست میداندکه دیگران مطیع او باشند.
چون خود را کامل میداند رشد نمیکند.
۳- انسان معجب مانند آب راکد متعفن است رودی از او جاری نمیشود، در مرداب خود ساختهٔ خود دست و پا میزند.
امام صادق علیه السلام : خدای متعال میداند که عجب برای بندگان بسیار خطر ناکتر است از گناه.
انسان گناه کند بهتر است از گرفتار شدن به عجب.و این تشویق به گناه نیست دلیل بر زشتی عجب است.
«انَ اللهَ عَلِمَ اَنَ الذنبَ خَیرٌ للمومنٕ منَ العُجب»
💢 حکمت ۱۶۸ 💢
🔻الاَمرُ قریب والاِصطِحابُ قلیلٌ
امر، قیامت و مرگ نزدیک است و مصاحبت و همراهی با دنیا قلیل است.
طرز ادارهٔ زندگی شما به گونه ایست گویا مرگ فقط برای دیگران است برای شما نیست.در حالیکه الامرُ قریب.
غررالحکم فرمود: زندگی را آسان بگیرید دچار زرق و برق دنیا نشده ،راحت بگذرید. مرگ نزدیک و همراهی شما با دنیا قلیل و توقف شما در دنیا کوتاه است.
سبکبار باشید تا راحت ملحق شوید « تَخَفَفوا تَلحَقوا » عبور از گردنه های سخت با سبکباری، راحت میتوان گذر کرد.
💢 حکمت ۱۶۹ 💢
🔻قد اَضاءَ الصبحُ لِذیٖ عینَینِ
قطعا صبح و آفتاب روشن است برای کسی که صاحب دو چشم سالم باشد.
افتاب همان حق و حقیقت است که واضح و مشخص است اگر چشم دیدن باشد.
چشم هست اما با دست پوشانده شده
چشم هست اما پیشروی در مسیر باطل چشمان را کور کرده حقیقت را نمیبیند .آنچه که میبیند ، تلخی ، سیاهی ، ضعف است.
« اَلا آنهم یَثنونَ صُدورَهُم لِیَستَخفُوا منهُ اَلا حینَ یَستَغشونَ ثیابَهُم هود - ۵ »
بدانید که روی دل های خودرا برمیگردانند سر در لباس خود فرو میبرند تا خود را پنهان کنند.
چندین چراغ دارد و بیراهه میرود /
بگذار تا بیفتد و بیند سزای خود/
💢 حکمت ۱۷۰ 💢
🔻ترکُ الذَنبِ اَهوَنُ مِن طلبِ التوبه
ترک کردن گناه بسیار آسانتر است از طلب کردن توبه.
برای رساندن مردم به راه توبه، و امید گنهکاران استغفار خوب است و پاکی در پی دارد. ولی توبه ی حقیقی بسیار مشکل است و دست نیافتنی.
اینکه عزم و اراده قوی داشته باشد بر ترک لذائذ و از آنهمه لذت صرفنظر کند ، برگرداندن حق و حقوق مردم بسیار سخت است.
رابطه بین آسان بودن ترک گناه چند دلیل دارد.
۱- گناه میکند شاید توفیق توبه بدست نیاید.
۲- توبه کردن سخت است ترک لذت و دل کندن از طعم گناه سختر است.
۳- باید تمام عبادات جبران، حق و حقوق برگردانده شود.باید همه چیز به حال اول برگردد.
« تابوا و اصلحوا» اصلاح کردن مشکل است.
۳- اثر عمل زشت در وجود میماند.
پاک کردن اثر وضعی گناه بسیار مشکل است.
اثارمخرب جرات پیدا کردن بر خدا را چگونه میتوان پاک کرد.
اللهم نعوذ بک من همزات الشیاطین
نامه ۲۸ در جواب معاویه در مورد غصب خلافت 👇👇
• قلتَ اِنی اَقادُ کما یُقادُ الجملُالمَخشوش..
معاویه تو گفتی در روز بیعتِ با خلیفه، مرا کشاکشان می بردند مانند شتری که افسار او میکشند به اختیار صاحب هر طرف میرود .
من علاقه و قبول به این بیعت نداشتم دست مرا بزور در دست او گذاشتند، گفتند بیعت حاصل شد.
تو این را استدلال کردی مرا مذمت کنی ،که چرا نرفتم با خلیفه بیعت کنم!!
• لَعمرُ الله لقد اَرَدتَ اَن تَذُمَ فَمَدَحتَ واَن تَفضَحَ....
این سخن تو برای من یک مدح است.برعلیه من حرف زدی اما بنفع من شد.
خواستی مرا مفتضح کنی خود رسوا شدی.
• وما علیَ المَسلمِ مِن غَضاضَةٕ ....
بر هیچ مسلمانی عیب نیست که مظلوم واقع بشود.،ظلم کردن عیب است.
در مظلوم بودن مذمتی نیست ،بشرطی که در دین شک نکند و در یقین او تردید ایجاد نشود.
آنها به من ظلم کردند و مرا کشان کشان بردند.
• وهٰذهِ حجتی الیٰ غیرِکَ قصدُها
معاویه تو مسیر لجاجت با من را انتخاب کردی این حرفها را نمی پذیری.
این سخن نه برای تو، بلکه برای آیندگان میزنم آنان که می شنوند و دنبال حقیقت هستند.