الحمدلله رب العالمین
_ بر شما باد اطاعت از کسانی که هیچ عذری در قبال نشناختن آنها ندارید
(وجوب شناخت خدا و رسول و اولی الامر و اطاعت از آنها در قرآن هم آمده)
باید خدا را شناخت که یک دلیل وجوب شکر منعکس می باشد
_همه وسایل هدایت مهیا است(عقل .فطرت .تجربه .هدایت رسل...)اگر خودتان اراده هدایت شدن
داشته باشید .
_اگر خواستی برادرت را سرزنش و پند کنی با تندی و انتقام نه بلکه با احسان تنبیه انجام بده .(بدی را با خوبی عوض بده )
_به کسی سوء ظن نداشته باشیم و کاری نکنیم که خود را مورد سوء ظن دیگران قرار دهیم
_تا انسان خودساخته نشده نباید سراغ مسیولیت برود .غالب افرادی که به قدرت میرسند دچار استبداد میشوند .
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۱۵۶ 💢
🔻علیکم بطاعةِ مَن لا تُعذَرونَ بجهالَتِهِ
برشما باد مطیع بودن و پیروی کردن نسبت به کسانیکه هیچ عذری از شما پذیرفته نیست در مورد نشناختن آنها و جهالت شما.
باید خدا و رسول را بشناسید ، با دست خالی از دنیا رفتن ، در قیامت عذر ادعای نشناختن پذیرفته نیست.
ابزار فهم و شناسایی به اندازه کافی و وافی در اختیار همگان قرارداده شده باید همه بدانند.
« اطیعو اللهَ و اطیعوا الرسول و اولیِ الامر منکم نسا. - ۶۹ »
اطاعت خدا و رسول و اهل بیت واجب است وباید بشناسیم.
هم معرفت واجب است هم اطاعت .
اطاعت فرع بر معرفت است.
ممکن نیست از کسی اطاعت شود مگر اینکه او شناخته شود.
وجوب معرفت خدا دلیل از وجوب شکر منعم است.هر کس به منعم خود یک ارادتی دارد.قدردان خوبی و داده های اوست.
تمام نعمتهایی را که خدا مهیا کرده، عقل به این قائل است که باید شاکر آن منعم بود.
این موضوع نعمت و عقل را یک کافر هم می داند که در برابر یک نعمت دنیایی از دوست خود تشکر و ارادت دارد و در مقابل او خم و راست و تواضع می کند.
اما در برابر خدا مخالفت و گردنکشی میکند.چون نمی شناسن.و آن معرفت را ندارد.
💢 حکمت ۱۵۷ 💢
🔻قد بُصِرتُم اِن اَبصَرتُم ، و قد هُدِیتُم اِنِ اهتدَیتُم ، و اُسمِعتُم آنِ استَمَعتُم
بشما بینایی و حقایق نشان داده شده اگر چشم باز کنید و ببینید. امور عالم تاریک نیست همه حقایق بوضوح و روشن است.
بدرستیکه اسباب هدایت در اختیار شما قرار گرفته اگر خود ارادهٔ هدایت کنید.
راه برای هدایت باز است اگر بپذیرید.
آنچه که باید در گوش شما گفته میشد ،به سمع شما رساندند برای رسیدن به مدارج باید اموری را کشف می کردید و هر آنچه برای فهم نیاز بود در اختیار شما قرار گرفته بشرطی که گوش را باز و بشنوید.
یکی از همین ابزار بصیرت عقل ، فطرت ،عبرت آموزی .ارسال رسل یکی از همان هدایتها ست. هدایت ازوحی و کتب را کسی نپذیرد کور است.
یک حقایقی هم در عالم قرار دارد که با کتاب و کلاس آشکار نمیشود، بلکه چشم دل باید باز شود، طهارت نفس باید حاصل شود.
روح پاک به مرتبه طهارت برسد در وجود هدایتی خاص قرار می دهند.
💢 حکمت ۱۵۸ 💢
🔻عاتِب اَخاکَ بالاِحسانِ الیهِ وارْدُد شرَهُ بالاِنعامِ علیهِ
سرزنش کردن برادر خود با احسان و محبت کردن توام باشد.
اگر شر و اشتباهی پیش آورد شر او را با نیکی کردن به او دور کن.
برای استمرار رفاقت و دوستی بهتر است نیکی ، لطف و تفضل شود تا اشتباهات او فرو کش کند.
اشتباه با اشتباه از بین نمیرود.بین این دو یک حائلی باید باشد و آن خوش اخلاقی ست.
مانند: ماندن دو آجر و دو سنگ در کنار هم یک ملات نرم میخواهد و آن خوش رفتاری و محبت است.
« ولا تَستَویِ الحسنةُ ولا السیئَه اِدفَع بالتی هیَ اَحسَنُ فاِذَ الذی بینَک و بینَهُ عداوَةٌ کاَنهُ ولیٌ حمیم فصلت - ۳۴ »
هرگز نیکی و بدی کردن یکسان نیست عمل شر دیگری را با احسان دفع کن.
پس هنگامیکه بین شما عداوتی پیش آمد با نیکی ومحبت کردن به او گویا که دوست صمیمی را محبت میکنید.
قلب او بسمت تو ، مرام و مکتب تو کشیده خواهد شد.
💢 حکمت ۱۵۹ 💢
🔻مَن وضَعَ نفسَهُ مواضِعَ التُهمة فلا یَلُومَنَّ مَن اَساءَ بهِ الظَن
اگر کسی خود را در جایگاه تهمت و اتهام قرار داد به او سوء ظن پیدا می کنند.نباید کسی را جز خود ملامت کند.
معاشرت کردن با انسانی که مشهور به فسق و فجور است در مظان اتهام قرار میدهد.
اگر چنین پیش آمد نباید دیگران را ملامت کرد.
وظیفه ما آنست به کسی سوء ظن پیدا نکنیم.
وظیفه طرف مقابل آنست که خود را در موضع تهمت قرار ندهد.
« یا ایها الذین امنوا اِجتَنِبوا کثیرإ منَ الظنِ
حجرات - ۷ »
تا هفتاد بار گناه کسی دیده شد آنرا به حسن ظن تاویل برده، تا حسن ظن ترویج داده شود.
💢 حکمت ۱۶۰ 💢
🔻مَن مَلَکَ اِستَأثَر
کسی که به قدرت و حکومتی دست یافت به استبداد و خود رأیی میرسد.
انسان غالبا اینگونه است در جایگاه مقام و قدرت گرفتار بدی و مستبد میشود.
در تاریخ ، عبد الملک مروان قبل از حکومت به کبوتر مسجد مشهور بود از بس در مسجد بود
بعد از رسیدن به حکومت با قرآن خداحافظی کرد.
و خطبه ای خواند که هرکس مرا موعظه کند به تقوا و خوبی، گردن او را میزنم.
« قالت إنَ المُلوکَ اذا دخلوا قریةً اَفسَدوها و جَعَلوا اَعزَةَ اَهلَِها اَذِلةً. نمل - ۳۴ »
ملکه سبا گفت .خصوصیت پادشاهان اینست، «اگر بر نفس مسلط نباشد» وقتی وارد سرزمینی شد فساد کرده عزیزان اهل شهر را ذلیل و خوار میکند.
اللهم اختِم لنا بالسعادة