بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۱۳۲ 💢
🔸اِنَ لِللهِ مَلکاً یُنادی فی کلِ یومٕ
لِدوا للموت ، واجمِعُوا للفناء، وابنو لِلخَراب
خداوند ملکی دارد که وظیفه ی او در هر روز با صدای بلند فریاد میزند و سه جمله را به فرزندان آدم گوشزد می کند.
- زاد و ولد کنید فرزندان را ولی برای مرگ.
آگاه باشید که نهایت جمعیت مرگ است ، کسی ماندنی نیست.
- هر چه میخواهید از اموال ، شهرت ، سرمایه ، استعداد ،هوش جمع کنید ولی بدانید همه یک روز فانی میشود.همه سرمایه های مادی روزی گرفته خواهد شد.
- بسازید و آباد کنید ولی برای خرابیها .
این آبادیها روزی به خرابی میرود.
خانه های فرسوده و ویرانه کنونی ، روزی خانه امید افرادی بوده خانه اشرافی عده ای بوده که با رنج و زحمت سالیانه بنا کرده بود .
آنقدر به آبادی این خانه ها نپردازید گویا که ابدی در آن خواهید بود.
عدهای قائلند که فریاد ملک الهی، با زبان حال است گویا فریاد میزند.
طبیعت عالم اینست رفتنی ها ، خراب شدنیها را روزانه میبیند.
عده ای هم قائلند زبان حال نیست زبان قال است بواقع ملکی هست، ما نمی شنویم دلیل بر نبودن نیست.
آنانکه گوش شنوا دارند می شنوند.
« ما سمیعیم و بصیریم و هُشیم/
« با شما نا محرمان ما خامُشیم /
💢 حکمت ۱۳۳ 💢
🔸الدنیا دارُ مَمَرٕ لا دارُ مَقَرٕ والناسُ فیها رجلان ،
دنیا داریست تمام شدنی ، و باید از آن عبور کرد و گذشت .
هیچکس در آن ماندگار و مستقر نخواهد بود.
چه با میل باشد و چه اکراه باشد حتما رفتن در کار است.
دار مقر ثابت و ابدی ست، چه علاقه باشد و چه نباشد اراده الهی بر اینست که دنیا محل رفتن و مردن ،و آخرت محل ابدیت باشد.
مردم هم نسبت به دنیا دو دسته اند.
🔸رجلٌ باعَ نفسَهُ فَاَوبَقَها
گروه اول عده ای که دیدگاه آنها در دنیا اینست که اگر در معامله ای قرار گرفتند ،
نفس ، حقیقت وجود ، عمر، استعداد، ظرفیت صعود خود را بفروش می گذارند و در قبال آن لذت ، خوشگذرانی ، شهرت دنیا را میگیرند .
ونتیجه این معامله هلاکت است .
گرچه در دنیا این هلاکت خود را نشان ندهد چون با لذت زود گذر سرخوش است ، اما صدای هلاکت در قیامت بلند میشود.
🔸و رجلٌ اِبتاعَ نفسَهُ فَاِعتَقَها
دیدگاه دوم از آنِ عده ای است که در معاملهٔ دنیا خود را می خرند.
لذت ، منیت، شهوات ، تکاثر را می فروشند.
اما حقیقت جان خود را می خرند.
نتیجه کار پر سود آنها میشود حریت و آزادگی.
💢 حکمت ۱۳۴ 💢
🔸لا یَکونُ الصدیقُ صَدیقاً حتیٰ یَحفظَ اَخاهُ فی ثلاث ، فی نَکبَتهِ و غَیبتهِ و وفاتِهِ
هیچ دوستی بمقام والای دوستی نمیرسد مگر اینکه رفیق خود را در سه موقعیت حفظ کند.
رفاقت تبعاتی دارد وباید از رفیق حفاظت کرد در این سه جایگاه:
۱- در سختی ، تلخی و ناکامی دنیا وقتی که دنیا به او پشت میکند، در غصه و درد در کنارش باشد ،شریک او باشد ، او را یاری کند.
۲- در غیاب او حامی او باشد.
در برابر دوست خود از روی حیا حفظ ظاهر میکند حالت دفاع دارد اما در پشت سر چنین دفاع و حمایتی ندارد .
خود را موظف نمی کند که چنین حمایتی داشته باشد.
رفاقت مد نظر امام ، در ظاهر و باطن محبت رفاقت باشد و حال رفیق خود را مراعات کند.و حافظ منافع و اسرار او باشد.
۳- در وفات او حامی باشد.این مرحله شاید سخت تر باشد.
در زنده بودن احتمال این هست که در دفاع و حمایت یک روزی هم رفیق جبران کند ،[ بده بستانی هست] اما در وفات دیگر چنین امید و انتظار و جبرانی در کار نیست.
موظف است اهل و عیال او را مراعات و متکفل امورات خانوادهٔ او باشد.
رفع و رجوع مشکلات ، قرض ، طلب ، حلالیت ، رسیدگی به اولاد او جزو وظایف رفاقت است.
💢 حکمت ۱۳۵ 💢
🔸مَن اُعطیَ اربعاً لَم یُحرَم اربعا
اگر خدا به کسی توفیق داد چهار کار را انجام دهد از چهار نتیجه آن اعمال محروم نمیشود.
این عمل ملازم با نتیجه است و حتما اثر را خواهد گذاشت.
🔸مَن اُعطیَ الدعاءَ لم یُحرَمِ الاِجابةِ
۱- توفیق دعا کردن به کسی داده شود ، با حسن نیت ، اخلاص ، خضوع دعا کرد ممکن نیست که دعای او به اجابت نرسد.
« اُدعونی استَجب لکم. بقره - ۶۰ »
آیه دلالت دارد بر اینکه هر دعایی اجابت آن حتمی ست.
چرا دعای ما اجابت نمیشود.
نکته :
الف ) حضرت فرمود دعا ، نفرمود لقلقهٔ زبان
دعا شروط و آدابی دارد.یکی از مهمترین رکن دعا اینست که دعا موحدانه باشد نه مشرکانه.
در دعا باید موحد بود ،توحید در دعا یعنی( یا الله) واقعا الله باشد، نه غیری در گوشهٔ ذهن مانده باشد.
ب) فرمود دعا باجابت میرسد اما زمان آن گفته نشده ،گاهی فی الفور است گاهی زماندار.
همان لحظه دعا مهر خورده ،اما دادن آن به حکمت خدا بستگی دارد.
اگر دعا با حکمت الهی جور در نیاید و به ضرر بنده باشد داده نمیشود.
خدا تحت تأثیر گریه و ناله قرار نمیگیرد که دست بکار غیر حکیمانه بزند.
اجابت دیگری در پرونده ثبت میشود.
دفع بلایی، یا ثواب و پاداشی ثبت میشود.
🔸ومَن اُعطیَ التوبةَ لَم یُحرَمِ القبول
۲- کسی توفیق توبه پیدا کند اصلا ممکن نیست از قبول توبه محروم گردد.
توبه بمعنای واقعی حتما بخشش در پی دارد.
« انمَا التوبةُ علی اللهِ للذینَ یَعمَلونَ السوءَ بجَهالةٕ ثم یَتوبونَ مِن قریبٕ فاولئک یَتوبُ اللهُ علیهِم و کانَ اللهُ علیماً حکیما توبه - ۱۷ »
پذیرش توبه بر خداست نسبت به کسانیکه از روی جهالت خطایی کرده سپس متذکر شده توبه می کند حتما خدا آنها را می بخشد چرا که توبه پذیر علیم و حکیم است.
🔸و مَن اُعطِیَ الاستغفارَ لم یُحرَمِ المغفرة
اگر خداوند به کسی توفیق استغفار داد او را هرگز از مغفرت محروم نمی کند.
بند ۲و۳ شباهتی دارند
و تفاوت در اینست :
ذکر توبه، با هر روشی که باشد خالص باشد پذیرفته ست
استغفار، یکی از راه توبه استغفار است.
ذکر استغفار ، ذکر خاص بعد از عام است
« ومَن یَعمَل سوءً اَو یَظلِم نفسَهُ ثم یستَغفِرِ اللهَ
یَجدِ اللهَ غفوراً رحیما نساء - ۱۱۰ »
هر کسی عمل سوء امام داده و یا بنفس خود ستم کرده سپس پشیمان شده طلب مغفرت کند خدا را غفار می یابد.
🔸و مَن اُعطیَ الشکرَ لم یُحرَمِ الزیادة
اگر خدا توفیق شکر گذاری به کسی داد . او را عادت داد که شاکر باشد، هرگز رزق شاکر را کم نمی کند.
پیوسته رزق مادی و معنوی در حال افزایش است.
« لَئن شَکرتُم لاَزیدَنَکم اسری - ۵ »
اگر شاکر باشید هم نعمت زیاد ، و هم وسعت درونی شما زیاد میشود.
اللهم الرزقنا رزقاً طیباً ظاهراً وافراً
چند نکته ناب در حکمت۱۳۲تا۱۳۵:
- سخن حضرت درباره فرشته ای که هر روز ندا میدهد به خلق الله ؛
زاد و ولد کنید برای مردن ،جمع کنید مال و ...را برای از بین رفتن و بسازید خانه و...را برای خرابی.
-دنیاسرای گذر است نه سرای ماندن.
-دو دسته مردم در دنیا داریم :۱_دسته ای که هلاک می کنند خود را (که فروخته اند خود را به خواهشهای نفس).۲_دسته ای که از عذاب رستاخیزبرهدکه خودراخریدبه اطاعت و بندگی)
_سه شرط دوستی؛ ۱_مراعات در گرفتاری و نکبت ۲_ حفظ و حمایت از او در غیبتش.۳_ طلب استغفار و یاد کردن او در هنگام وفاتش
-چهار عملی که با چهارنتیجه توام هستند ؛۱ دعای واقعی با اجابت پروردگار ۲_توبه واقعی با قبول کردن پروردگار ۳_استغفار (یک راه توبه)با آمرزش پروردگار .۴_شکر نعمت با فزونی نعمت از سوی پروردگار
الحمدالله رب العالمین
خدارا شکر که ما مولاعلی داریم 🌺
گریه ی عاشقان بی اثر نیست مهدی از حال ما بی خبر نیست