💢 حکمت ۱۱۷ 💢 💠هَلکَ فِیَّ رجلانِ مُحبٌ غال و مُبغضٌ قال دوگروه در مورد محبت و ولایت علی به هلاکت میرسند. الف)دوستان گمراهی که علی را از حد انسان بالابرده اله کردند و برای علی ربوبیت قائلند. ب) صنفی که بغض علی بدل دارند و در اینراه از هیچ سخن سخیف و توهین کوتاهی نکرده به امام نسبت می دهند. هردو گروه راه را اشتباه طی کردند.
اشاره به میانه روی در همه ی امور دارد حتی در محبت اهل بیت علیهم السلام. محبت از حد اعتدال خارج شود به غلو تبدیل و اگر از حد اعتدال کمتر باشد ناصبی و سلفی گری مطرح میشود.
در خطبه ۱۱۷فرمود: بهترین مردم کسانی هستند میانه رو. علی را بالاتر از خلق و پایینتر از خالق می دانند جایگاه حقیقی مرا می دانند. شما هم به این گروه میانه رو بپیوندید.
حضرت با جریان غلو کنندگان بشدت برخورد کردند بگونه ای که با گروه مخالفین خود چنین برخوردی تند نداشتند . امثال خوارج که بسیار با آنها مماشات کرد. تا زمانیکه دست به شمشیر بردند از باب محارب با خدا بودند با آنها جنگید. اما نسبت به غُلّاة به حدت و شدت برخورد داشتند.
مجازات بعضی از گناهانی که دین معین کرده [ اعدام ، سر زدن با شمشیر ، پرتاب از کوه ، سنگسار ، آتش زدن ] یکی از مجازات سنگین اتش زدن است که در مورد غلو کنندگان از این روش استفاده کردند. خطری که خوارج برای حکومت و اسلام داشت بمراتب خطر بالاتر را این دسته افراد دارند.
💢 حکمت ۱۱۸ 💢
💠اِضاعَةُ الفرصة غُصه از دست دادن فرصتها غصه ناک و تلخ است. جوانی ، فرصتها ، عمری که باید در خدمت صرف شود از بین رفته هدر میشود.بسیار تلخ است.
فرصتها گاه در اصل عمر اطلاق میشود گاه در عمر یک قسمتهای ویژه و زمان خاصی هست که از دست رفت غصه دار میشود.
روایت نبوی : در طول عمر نفحاتی برای شما می وزد فرصت ویژهای قرار داده میشود استفاده نکنید شاید سالیانی طول بکشد تا دوباره یک فرصتی ایجاد شود.
به امام مجتبی علیهما السلام فرمود: فرصتها مانند ابرهای تابستانی زود گذر هستند. به علت سبکی ابرها خیلی تند حرکت می کنند.
فرصت از دست رفته غصه دارد غصه خوردن بمنزله خمودگی ، یخ زدگی ، ناتوانی نیست ما بقیه عمر هم به غصه بگذرد عین خسران است . غصه ای که تحول همراه داشته باشد. غصه ای که بر حرکت، سرعت ببخشد. غصه ای که به مافات گذشته جبران و از هدر رفت جلوگیری کند. سود آنست که غصه خوردن بر گذشته ی هدر رفته ،خوب استفاده کردن فرصتهای آتی می باشد.
💢 حکمت ۱۱۹💢
💠مثلُ الدنیا کمثلِ الحیَّه لَیِنٌ مَسَّها والسَّمُ الناقِعُ فی جَوفِها مثال دنیا مانند یک مار زیبا و خوش خط و خالی که لمس کردن آن بسیار نرم ،اما سم کشنده ای در بطن دارد.
💠یَهویٖ الیِها الغِرُّ الجاهل و یَحذَرُها ذُوا اللُّبِ العاقل تنها کسانی بسمت این مار زیبا میروند که فریب خورده جاهل و کم تجربه باشند. فقط ظاهربین میبینند و ظاهر را مهم میدانند. انسان صاحب عقل و فهم ، بشدت از این مار فراری هست.
در نامه ۶۸ به سلمان فرمود: ظاهر دنیا تو را فریب می دهد از آن بپرهیز باطن دنیا مسموم و زهر آگین است.
💢 حکمت ۱۲۰ 💢
در جمعی که با امیرالمومنین صلواةالله علیه حاضر بودند یک نفر سوال کرد در مورد قریش طایفه ی بزرگی که خاندان نبوت از آن طایفه است توضیح بدهد.
فرمود:یک عشیره مهم در قریش بنی محروم ، وینی عبد شمس و بنی هاشم ،سه خاندان هستند
💠اما بنو مخزوم فریحانةُ قریش تُحبُ حدیثَ رجالِهِم .... بنی مخزوم گروهی که گل های خوشبو در طایفه ی قریش هستند . ما دوست داریم با مردان آنها هم صحبت شویم چون خوش مشربند. وبا زنان این طایفه عقد نکاح ببندیم شأن و قابلیت را دارند که مادر بچه ها از این طایفه باشد.
ابو جهل ، ولید بن مغیره سران مشرک از همین طایفه است . اما امام افراد پست را استثنا کرده و اشاره نفرموده ، قاعده ی تغلیب را بیان میکنند غالب را میگیرد استثنا را رها می کند.
💠 و اما بنو عبدِ شمس فَاَبعدُها رأیَاً و اَمنَعُها .... گروه دوم عشیره بنی عبد شمس که اکثراً دو صفت بد دارند. الف) فکر آنها منفی و بد اندیش هستند. ب) آنچه را که مالک هستند بخل می ورزند حاضر نیستند به دیگران بدهند.
ابوسفیان ، هند جگر خوار ، معاویه و کل طایفه بنی امیه از این طایفه هستند. نوعاً انسانهای منحرف و بد رای هستند گرچه خوبهایی هم در میان آنها هست.ولی غالب درست نیستند.
💠واما نحنُ فاَبذَلُ لِما فی اَیدینا و اَسمَحُ عندَ الموت ِ بنفوسِنا سومین گروه بنی هاشم ، وبخشنده ترین افراد در قریش ما هستیم . آنچه در اختیار داریم همه را در راه خدا می بخشیم. جایی که نیاز باشد جان هدیه کنیم بخشنده ترینیم.
💠وهُم اکثرُ و اَمکرُ و اَنکرُ بین ما و عبد شمس چند تفاوت وجود دارد. الف) تعداد آنها بیشتر ، ب) مکار تر ، ج) و دچار منکرات هستند.
💠و نحنُ اَفصَحُ و اَنصحُ و اَصبحُ الف)خاندان ما فصیح ترین افراد، ب)ودلسوزترین نسبت به دیگران که از حق خود هم می گذریم. ج)وبا همه رنج و مرارت در مواجهه با مردم خوشرو ترین و دارای حسن رفتارهستیم.
اللهم اکرمنا بنور الفهم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۱۱۷ 💢
💠هَلکَ فِیَّ رجلانِ مُحبٌ غال و مُبغضٌ قال
دوگروه در مورد محبت و ولایت علی به هلاکت میرسند.
الف)دوستان گمراهی که علی را از حد انسان بالابرده اله کردند و برای علی ربوبیت قائلند.
ب) صنفی که بغض علی بدل دارند و در اینراه از هیچ سخن سخیف و توهین کوتاهی نکرده به امام نسبت می دهند.
هردو گروه راه را اشتباه طی کردند.
اشاره به میانه روی در همه ی امور دارد حتی در محبت اهل بیت علیهم السلام.
محبت از حد اعتدال خارج شود به غلو تبدیل و اگر از حد اعتدال کمتر باشد ناصبی و سلفی گری مطرح میشود.
در خطبه ۱۱۷فرمود: بهترین مردم کسانی هستند میانه رو.
علی را بالاتر از خلق و پایینتر از خالق می دانند
جایگاه حقیقی مرا می دانند.
شما هم به این گروه میانه رو بپیوندید.
حضرت با جریان غلو کنندگان بشدت برخورد کردند بگونه ای که با گروه مخالفین خود چنین برخوردی تند نداشتند .
امثال خوارج که بسیار با آنها مماشات کرد.
تا زمانیکه دست به شمشیر بردند از باب محارب با خدا بودند با آنها جنگید.
اما نسبت به غُلّاة به حدت و شدت برخورد داشتند.
مجازات بعضی از گناهانی که دین معین کرده
[ اعدام ، سر زدن با شمشیر ، پرتاب از کوه ، سنگسار ، آتش زدن ]
یکی از مجازات سنگین اتش زدن است که در مورد غلو کنندگان از این روش استفاده کردند.
خطری که خوارج برای حکومت و اسلام داشت بمراتب خطر بالاتر را این دسته افراد دارند.
💢 حکمت ۱۱۸ 💢
💠اِضاعَةُ الفرصة غُصه
از دست دادن فرصتها غصه ناک و تلخ است.
جوانی ، فرصتها ، عمری که باید در خدمت صرف شود از بین رفته هدر میشود.بسیار تلخ است.
فرصتها گاه در اصل عمر اطلاق میشود
گاه در عمر یک قسمتهای ویژه و زمان خاصی هست که از دست رفت غصه دار میشود.
روایت نبوی : در طول عمر نفحاتی برای شما می وزد فرصت ویژهای قرار داده میشود استفاده نکنید شاید سالیانی طول بکشد تا دوباره یک فرصتی ایجاد شود.
به امام مجتبی علیهما السلام فرمود: فرصتها مانند ابرهای تابستانی زود گذر هستند.
به علت سبکی ابرها خیلی تند حرکت می کنند.
فرصت از دست رفته غصه دارد
غصه خوردن بمنزله خمودگی ، یخ زدگی ، ناتوانی نیست ما بقیه عمر هم به غصه بگذرد عین خسران است .
غصه ای که تحول همراه داشته باشد.
غصه ای که بر حرکت، سرعت ببخشد.
غصه ای که به مافات گذشته جبران و از هدر رفت جلوگیری کند.
سود آنست که غصه خوردن بر گذشته ی هدر رفته ،خوب استفاده کردن فرصتهای آتی می باشد.
💢 حکمت ۱۱۹💢
💠مثلُ الدنیا کمثلِ الحیَّه لَیِنٌ مَسَّها والسَّمُ الناقِعُ فی جَوفِها
مثال دنیا مانند یک مار زیبا و خوش خط و خالی که لمس کردن آن بسیار نرم ،اما سم کشنده ای در بطن دارد.
💠یَهویٖ الیِها الغِرُّ الجاهل و یَحذَرُها ذُوا اللُّبِ العاقل
تنها کسانی بسمت این مار زیبا میروند که فریب خورده جاهل و کم تجربه باشند.
فقط ظاهربین میبینند و ظاهر را مهم میدانند.
انسان صاحب عقل و فهم ، بشدت از این مار فراری هست.
در نامه ۶۸ به سلمان فرمود:
ظاهر دنیا تو را فریب می دهد از آن بپرهیز
باطن دنیا مسموم و زهر آگین است.
💢 حکمت ۱۲۰ 💢
در جمعی که با امیرالمومنین صلواةالله علیه حاضر بودند یک نفر سوال کرد در مورد قریش طایفه ی بزرگی که خاندان نبوت از آن طایفه است توضیح بدهد.
فرمود:یک عشیره مهم در قریش بنی محروم ،
وینی عبد شمس و بنی هاشم ،سه خاندان هستند
💠اما بنو مخزوم فریحانةُ قریش تُحبُ حدیثَ رجالِهِم ....
بنی مخزوم گروهی که گل های خوشبو در طایفه ی قریش هستند .
ما دوست داریم با مردان آنها هم صحبت شویم چون خوش مشربند.
وبا زنان این طایفه عقد نکاح ببندیم
شأن و قابلیت را دارند که مادر بچه ها از این طایفه باشد.
ابو جهل ، ولید بن مغیره سران مشرک از همین طایفه است .
اما امام افراد پست را استثنا کرده و اشاره نفرموده ، قاعده ی تغلیب را بیان میکنند
غالب را میگیرد استثنا را رها می کند.
💠 و اما بنو عبدِ شمس فَاَبعدُها رأیَاً و اَمنَعُها ....
گروه دوم عشیره بنی عبد شمس که اکثراً دو صفت بد دارند.
الف) فکر آنها منفی و بد اندیش هستند.
ب) آنچه را که مالک هستند بخل می ورزند حاضر نیستند به دیگران بدهند.
ابوسفیان ، هند جگر خوار ، معاویه و کل طایفه بنی امیه از این طایفه هستند.
نوعاً انسانهای منحرف و بد رای هستند گرچه خوبهایی هم در میان آنها هست.ولی غالب درست نیستند.
💠واما نحنُ فاَبذَلُ لِما فی اَیدینا و اَسمَحُ عندَ الموت ِ بنفوسِنا
سومین گروه بنی هاشم ، وبخشنده ترین افراد در قریش ما هستیم .
آنچه در اختیار داریم همه را در راه خدا می بخشیم.
جایی که نیاز باشد جان هدیه کنیم بخشنده ترینیم.
💠وهُم اکثرُ و اَمکرُ و اَنکرُ
بین ما و عبد شمس چند تفاوت وجود دارد.
الف) تعداد آنها بیشتر ،
ب) مکار تر ،
ج) و دچار منکرات هستند.
💠و نحنُ اَفصَحُ و اَنصحُ و اَصبحُ
الف)خاندان ما فصیح ترین افراد،
ب)ودلسوزترین نسبت به دیگران که از حق خود هم می گذریم.
ج)وبا همه رنج و مرارت در مواجهه با مردم خوشرو ترین و دارای حسن رفتارهستیم.
اللهم اکرمنا بنور الفهم