🔹الفقیه کلُ الفقیه مَن لم یُقَنِطِ الناس مِن رحمةِ الله سه ویژگی فقیه : فقیه کسیست که مردم را از رحمت خدا ناامید نکند.
فقیه ،مصطلح امروزی اجتهاد در فقاهت نیست بلکه فقیه در این حکمت تعمق و دین شناسی هست.
آیت الله جوادی : عده ای علم دارند اما علم آنها یک علم عادی و بدون تعمق است فقط مقداری علم آموختند که اصلا علم نیست.
علوم در سه بخش است . ۱- علم عقلی [ معقول ] ۲- علوم نقلی [ منقول] حدیث ،قران ، روایت ، سیره. ۳- علوم شهود .حق الیقین است . دیدن حقایق عالم است.
فقیه کل الفقیه فرمود یعنی در معقول ، منقول ، مشهود به حد اعلا رسیده باشد. این فقیه مردم را از رحمت خدا دور نمی کند.
🔹ولم یُویِسهُم عَن روحِ الله فقیه مردم را مایوس نمیکند. در سخت ترین حالات خدا را به مردم نشان می دهد که خدا هست می بیند ، میداند و میتواند.پیوسته مردم را بشارت و در حال تشویق است.
🔹ولم یُومُنهُم مِن مکرِ الله به این معنا نیست که مردم را از کیفر اعمال و عقاب نترساند. فقیه بشارت میدهد در عین حال امنیت نمی دهد. آنها را از مکر و مجازات خدا. در قبال خلاف بدون نوبه هم می ترساند. که خدا « من المجرمین منتقمون » هم هست.
اصل نظام عالم بر رحمانیت اداره میشود ولی در ذیل رحمت آتش جهنم هم دارد. فقیه مردم را در بین خوف و رجا نگه میدارد.
زیاد آموختن علم مهم نیست و دردی را دوا نمیکند. آنچه که مهم است تفّهم در علم است. فهم عمیق در جان و بکار گیری آنست. هیچ خیری در زیاد خواندن قرآن نیست. مگر اینکه در آن تدبر شود و بکار گرفته شود.
💢 حکمت ۹۱ 💢
🔹اِنَ هٰذهِ القلوبَ تَمَلُّ کما تَمَلُ الاَبدان فابتَغوا لَها طَرائِفَ الحِکَم قلوب و دلهای شما بر اثر اموری ملول و خسته میشود همانگونه که بدن خسته میشود. برای رفع خستگی روح ،حکمتهای لطیف و شیرین را به گوش دل برسانید تا روح نشاط خود را پیدا کند.
جسم در برابر فشار و رنج نیاز به استراحت و تقویت دارد طبیعت و روح و ریحان جسم را شاداب می کند. روح هم با اموری دچار پژمردگی میشود به تجدید قوا نیاز دارد.و فقط با فضای سبز دشت و دمن آرام و خستگی مرتفع نمیشود. کتاب خود یک بوستان است.
💢 حکمت ۹۲ 💢
🔹اَوضَعُ العلم ما وَقِفَ علیَ اللسان وارْفَعُهُ ما ظَهَرَ فیِ الجَوارح و الاَرکان پایین ترین درجه ی علم محدود است به زبان. فراتر از زبان نیست [ خوب نوشتن، خوب سخن گفتن]
دانستن علم تکلیف و مسئولیت می آورد.موظف به انجام دانستنیها میشود. چه بسیار جاهلانی که در قیامت محاسبه آنها زود تمام شده و رد میشوند. و بسیار عالمانی که می دانستند و عمل نکرده گرفتار میشوند.
علم افضل است ، عالم افضلیت دارد، برتر از دماء شهداست. اما علمی که سیاه کننده ورق ها نباشد. با دهها جلد کتاب نوشتن و کتاب خواندن کسی عالم نمیشود. معیار علم و عالم در بکار گیری آنست.
پایینترین درجه علم : علم باشد و عمل نباشد آن کفران نعمت است. بالاترین درجه علم : علم در چشم معلوم باشد و تبدیل به عمل شود. مرتبه بالای علم در اعضای او ظاهر و مطابق با دانسته ها عمل شده باشد.
عالمی که علم دارد مطابق علم عمل نکند عین جاهل است. « اللهم انی اعوذُ بک مِن علمٕ لا یَنفَع » علمی که به عمل تبدیل نشود و در حد دانستن بماند علم لا ینفع است.
💢 حکمت ۹۳ 💢
🔹لا یقولَنَ احدُکم اللهم انی اعوذُ بک منَ الفتنه مبادا کسی بگوید خدایا ما را به امتحان [ فتنه مبتلا نکن.]
فتنه معنای مصطلح آشوب و نزاع نیست. بلکه مطلق امتحان است. ذوب شدن طلا، جدا سازی از ناخالصی و عیار سنجی طلا فتن است.
دنیا با همین رنج ، فقر ، درد ، بیماری ، غنا ، تلخی، پیچیده شده و همه مایه امتحان است. اگر این امور از دنیا گرفته شود دیگر دنیا نیست بهشت است.
🔹لاَنه لیسَ احدٌ الا وَ هو مشتمِلٌ علیٰ فتنةٕ هیچ انسانی در دنیا نیست مگر اینکه دچار این امتحانات میشود. اگر هم کسی خواست بخدا پناه ببرد.بگوید.
🔹 ولکن مَنِ اسْتَعاذَ فالیَسْتَعِذ مِن مُضلاتِ الفتن خدایا پناه میبرم بتو از امتحان گمراه کننده. مال ، فرزند ، سلامتی ، بیماری ، فقر، غنی ، هر کدام سبب جدایی ما از دین و آخرت نباشد.
🔹واعْلَموا اَنما اَموالُکم و اولادُکم فتنه کلام حضرت بر گرفته از آیه قرآن است. مال و فرزند امتحان است. اگر دادیم فردا روز، محاسبه دارد. اگر ندادیم باز هم، محاسبه دارد.
فقر و غنی، بیماری و سلامتی، اگر دادیم روزی محاسبه میشود به شکر گذشت یا ناشکری. اگر ندادیم باز پاسخگویی دارد که به صبر یا به ناله گذشت.
خدایی که خود میداند چرا امتحان می کند ؟ خدا برای کشف مجهول امتحان نمیکند. خدا معطل فعل ما نمیماند تا از ما سربزند تازه بفهمد که چه کردیم . این خصوصیت انسان است بعد از انجام فعل همه را میداند.
اراده ی خدا از امتحان شکوفایی استعداد انسان است . ارزیابی ضعف و قوت در هر زمینه و برطرف کردن ضعف و قوی کردن مجدد قوتهاست.
🔹 لیَختَبِرُهم فی الاموال و الاَولاد لِیَتَبَیَنَ الساخِطِ لرزقِه و الراضی بقسمِهِ امتحان می کند تا برای هر بنده ای آشکار شود در برابر رزق کم اهل خشم و سخطند یا به رزق کم راضیند.
🔹واِن کانَ سبحانه اعلَمُ بِهِم مِن انفسَهُم خداوند از خود انسان بر او آگاهتر است. ولیکن خدا ظاهر میکند کدام عمل مستحق ثواب و کدام مستحق عذاب است.
🔹لاَنَ بعضَهم یحبُ الذکور و یَکرَهُ الاِناث بعضی از مردم دوستدار پسر هستند اما خدا دختر می دهد تا رضایت و عدم رضایت بر خود او معلوم گردد.. بر پسر دوست، فرزند ذکور میدهد که آیا شاکر نعمت بوده یا نه! در هر دو حالت امتحان پس می دهند ، سرخوش نباشند که به آنچه دوست داشتند رسیدند.
🔹و بعضَهُم یحبُ تَثمیرِ المال ویَکرَهُ اِنثِلامَ الحال عده ای تنگدستی را دوست ندارند. در کل برنامه ریز عالم خداست، طبق محبوب داشتن انسان، برنامه ریزی نمیکند. نظام دنیا محل امتحان است عده ای پیروز و عده ای شکست خورده هستند.
۵۴۲
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۹۰ 💢
🔹الفقیه کلُ الفقیه مَن لم یُقَنِطِ الناس مِن رحمةِ الله
سه ویژگی فقیه :
فقیه کسیست که مردم را از رحمت خدا ناامید نکند.
فقیه ،مصطلح امروزی اجتهاد در فقاهت نیست بلکه فقیه در این حکمت تعمق و دین شناسی هست.
آیت الله جوادی : عده ای علم دارند اما علم آنها یک علم عادی و بدون تعمق است فقط مقداری علم آموختند که اصلا علم نیست.
علوم در سه بخش است .
۱- علم عقلی [ معقول ]
۲- علوم نقلی [ منقول] حدیث ،قران ، روایت ، سیره.
۳- علوم شهود .حق الیقین است . دیدن حقایق عالم است.
فقیه کل الفقیه فرمود یعنی در معقول ، منقول ، مشهود به حد اعلا رسیده باشد.
این فقیه مردم را از رحمت خدا دور نمی کند.
🔹ولم یُویِسهُم عَن روحِ الله
فقیه مردم را مایوس نمیکند.
در سخت ترین حالات خدا را به مردم نشان می دهد که خدا هست می بیند ، میداند و میتواند.پیوسته مردم را بشارت و در حال تشویق است.
🔹ولم یُومُنهُم مِن مکرِ الله
به این معنا نیست که مردم را از کیفر اعمال و عقاب نترساند.
فقیه بشارت میدهد در عین حال امنیت نمی دهد. آنها را از مکر و مجازات خدا.
در قبال خلاف بدون نوبه هم می ترساند. که خدا « من المجرمین منتقمون » هم هست.
اصل نظام عالم بر رحمانیت اداره میشود ولی در ذیل رحمت آتش جهنم هم دارد.
فقیه مردم را در بین خوف و رجا نگه میدارد.
زیاد آموختن علم مهم نیست و دردی را دوا نمیکند. آنچه که مهم است تفّهم در علم است.
فهم عمیق در جان و بکار گیری آنست.
هیچ خیری در زیاد خواندن قرآن نیست.
مگر اینکه در آن تدبر شود و بکار گرفته شود.
💢 حکمت ۹۱ 💢
🔹اِنَ هٰذهِ القلوبَ تَمَلُّ کما تَمَلُ الاَبدان فابتَغوا لَها طَرائِفَ الحِکَم
قلوب و دلهای شما بر اثر اموری ملول و خسته میشود همانگونه که بدن خسته میشود.
برای رفع خستگی روح ،حکمتهای لطیف و شیرین را به گوش دل برسانید تا روح نشاط خود را پیدا کند.
جسم در برابر فشار و رنج نیاز به استراحت و تقویت دارد طبیعت و روح و ریحان جسم را شاداب می کند.
روح هم با اموری دچار پژمردگی میشود به تجدید قوا نیاز دارد.و فقط با فضای سبز دشت و دمن آرام و خستگی مرتفع نمیشود.
کتاب خود یک بوستان است.
💢 حکمت ۹۲ 💢
🔹اَوضَعُ العلم ما وَقِفَ علیَ اللسان وارْفَعُهُ ما ظَهَرَ فیِ الجَوارح و الاَرکان
پایین ترین درجه ی علم محدود است به زبان.
فراتر از زبان نیست [ خوب نوشتن، خوب سخن گفتن]
دانستن علم تکلیف و مسئولیت می آورد.موظف به انجام دانستنیها میشود.
چه بسیار جاهلانی که در قیامت محاسبه آنها زود تمام شده و رد میشوند.
و بسیار عالمانی که می دانستند و عمل نکرده گرفتار میشوند.
علم افضل است ، عالم افضلیت دارد، برتر از دماء شهداست. اما علمی که سیاه کننده ورق ها نباشد.
با دهها جلد کتاب نوشتن و کتاب خواندن کسی عالم نمیشود. معیار علم و عالم در بکار گیری آنست.
پایینترین درجه علم : علم باشد و عمل نباشد آن کفران نعمت است.
بالاترین درجه علم : علم در چشم معلوم باشد و تبدیل به عمل شود.
مرتبه بالای علم در اعضای او ظاهر و مطابق با دانسته ها عمل شده باشد.
عالمی که علم دارد مطابق علم عمل نکند عین جاهل است.
« اللهم انی اعوذُ بک مِن علمٕ لا یَنفَع »
علمی که به عمل تبدیل نشود و در حد دانستن بماند علم لا ینفع است.
💢 حکمت ۹۳ 💢
🔹لا یقولَنَ احدُکم اللهم انی اعوذُ بک منَ الفتنه
مبادا کسی بگوید خدایا ما را به امتحان [ فتنه مبتلا نکن.]
فتنه معنای مصطلح آشوب و نزاع نیست.
بلکه مطلق امتحان است.
ذوب شدن طلا، جدا سازی از ناخالصی و عیار سنجی طلا فتن است.
دنیا با همین رنج ، فقر ، درد ، بیماری ، غنا ، تلخی، پیچیده شده و همه مایه امتحان است.
اگر این امور از دنیا گرفته شود دیگر دنیا نیست بهشت است.
🔹لاَنه لیسَ احدٌ الا وَ هو مشتمِلٌ علیٰ فتنةٕ
هیچ انسانی در دنیا نیست مگر اینکه دچار این امتحانات میشود.
اگر هم کسی خواست بخدا پناه ببرد.بگوید.
🔹 ولکن مَنِ اسْتَعاذَ فالیَسْتَعِذ مِن مُضلاتِ الفتن
خدایا پناه میبرم بتو از امتحان گمراه کننده.
مال ، فرزند ، سلامتی ، بیماری ، فقر، غنی ، هر کدام سبب جدایی ما از دین و آخرت نباشد.
🔹واعْلَموا اَنما اَموالُکم و اولادُکم فتنه
کلام حضرت بر گرفته از آیه قرآن است.
مال و فرزند امتحان است.
اگر دادیم فردا روز، محاسبه دارد.
اگر ندادیم باز هم، محاسبه دارد.
فقر و غنی، بیماری و سلامتی،
اگر دادیم روزی محاسبه میشود به شکر گذشت یا ناشکری.
اگر ندادیم باز پاسخگویی دارد که به صبر یا به ناله گذشت.
خدایی که خود میداند چرا امتحان می کند ؟
خدا برای کشف مجهول امتحان نمیکند.
خدا معطل فعل ما نمیماند تا از ما سربزند تازه بفهمد که چه کردیم .
این خصوصیت انسان است بعد از انجام فعل همه را میداند.
اراده ی خدا از امتحان شکوفایی استعداد انسان است . ارزیابی ضعف و قوت در هر زمینه و برطرف کردن ضعف و قوی کردن مجدد قوتهاست.
🔹 لیَختَبِرُهم فی الاموال و الاَولاد لِیَتَبَیَنَ الساخِطِ لرزقِه و الراضی بقسمِهِ
امتحان می کند تا برای هر بنده ای آشکار شود در برابر رزق کم اهل خشم و سخطند یا به رزق کم راضیند.
🔹واِن کانَ سبحانه اعلَمُ بِهِم مِن انفسَهُم
خداوند از خود انسان بر او آگاهتر است.
ولیکن خدا ظاهر میکند کدام عمل مستحق ثواب و کدام مستحق عذاب است.
🔹لاَنَ بعضَهم یحبُ الذکور و یَکرَهُ الاِناث
بعضی از مردم دوستدار پسر هستند اما خدا دختر می دهد تا رضایت و عدم رضایت بر خود او معلوم گردد..
بر پسر دوست، فرزند ذکور میدهد که آیا شاکر نعمت بوده یا نه!
در هر دو حالت امتحان پس می دهند ، سرخوش نباشند که به آنچه دوست داشتند رسیدند.
🔹و بعضَهُم یحبُ تَثمیرِ المال ویَکرَهُ اِنثِلامَ الحال
عده ای تنگدستی را دوست ندارند.
در کل برنامه ریز عالم خداست، طبق محبوب داشتن انسان، برنامه ریزی نمیکند.
نظام دنیا محل امتحان است عده ای پیروز و عده ای شکست خورده هستند.
اللهم وفقنا لما تحبُ و ترضیٰ