نه می گویم که مقدادم نه می گویم که عمارم
صریح و ساده میگویم علی جان دوستت دارم 34995
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۶۲ 💢
🔸اذا حُییّتَ بتَحیَةً فَحَیئ باَحسنَ منها
اگر تحیت و اکرامی از طرف کسی بشمارسید ، تکرار آن تکریم را به قید احسن بر او برگردان.
« فاذا حییتُم بتحیَة منها او رُودوها بقره - ۳ »
کلمات اخلاقی قرآن با حکم و تفصیل بیشتری بیان میدارد.
🔸واذا اُسدٖیَت الیکَ یدٌ فَکافِئها بما یِربیٖ علیها
اگر بشماعطایی شد دستی به کرامت بسمت شما دراز شد و دستگیری کرد ، در عمل لطفی و هدایایی رساند او را به چیزی که زیادتر هست تلافی کن.
🔸والفضلُ معَ ذالکَ لِلبادیٖ
در جمع بین این دو، اول شروع کننده [سلام یا هدیه] با اینکه مختصر بود از نفر دوم که بهتر برگرداند آجر و فضل اولی بالاتر است.
نکته:
۱-:احترامات را در احترام قول و عمل بدانیم.
در لسانی تحویل گرفتن کمتر ارج نهاده میشود.
هر چیزی که بعنوان اکرام و احترام باشد حضرت در این حکمت گنجانده که باید به احسن جبران شود.
امام مجتبی علیه السلام در مقابل شاخه گلی که کنیز به ایشان هدیه داد او را آزاد کرد.و در جواب سوال دیگران فرمود « هذا ادَبَنیَ الله » خدا ما را چنین ادب کرده در مقابل اعطای کوچک بزرگ پاسخ داده و بزرگ اکرام می کنیم.
۲- چرا فضیلت شروع کننده بالاتر است!!!
کسیکه شروع به خدمت و محبت میکند.
الف) تواضع بیشتری دارد نفس زیر پا گذاشته جلو آمده اقدام میکند
ب) کسیکه پاسخ او را بهتر میدهد همه با هم با اضافات پاسخ تلافی کردن است
همیشه ابتداءً اکرام کننده بالاتر از جواب دهنده است.
در معادلات ما اینگونه است کسی را بهتر می دانیم که بیشتر ببخشد اما از نگاه امام برتری با اقدام اولیه است.
محبت او گرچه خیلی کم باشد از ارزش و آجر بیشتری برخوردار است.
💢 حکمت ۶۳ 💢
🔸الشفیعُ جناحُ الطالِب
شفاعت کننده بال پرواز انسان طالب است.
رسیدن انسان به مقصد با حرکت پا بیشتر زمان بر است تا بال پرواز،
که با بال سریعتر میرساند.
نکته:
۱- شفاعت هر کس بال اوست.
شفاعت دنیایی و آخرتی هر دو مورد اگر شامل کسی باشد باعث دلگرمی ، پشتوانه و مددکار اوست تا رسیدن به منزل مقصود.راحتر گردد.
۲- منظور از شفیع : در حکمت ۳۷۱ فرمود:
« لا شفیعَ اَنجِح منَ التوبه »
هیچ شفیعی نجات بخش تر از توبه نیست.
در سفر طولانی به سمت آخرت ،توبه دستگیر و شفیعی هست اگر طالب باشد.
قابلیت داشته باشد.
مانند بذر قابل و سالم که استعداد رشد را دارد زارع هم طول بهره وری او را با ایجاد شرایط کمتر میکند تا به رشد قابل برسد .
بذر ناسالم چنین قابلیتی ندارد.هر زحمتی بر روی او بی نتیجه است.
در جریان شفاعت ، شفاعت حتمی ست.اما بشروطها.
انسان باید طالب باشد ،شفاعت بخاطر نیکی و محبت و حرکت ، ضعفها را جبران ، شکستگی را ترمیم و نقصان را تکمیل میکند. همین جبران کردنها شفاعت است.
در انتخاب شفیع باید طالب بود به اتکا اهل بیت بعمد ورود در گناه نباشد ، روابط و مسیر درست انتخاب شود ، اهل بیت جبران کننده و سرعت دهند هستند.
اصل قابلیت باشد اهل بیت قابلیت را در قالب شفاعت پرورش داده به ظهور و بروز میر سانند.
💢 حکمت ۶۴ 💢
🔸اهلُ الدنیا کَرَکبٕ یُسارُ بهِم و هو نیامٌ
غالب اهل دنیا مانند مسافرانی هستند که با مرکبی آنان را میبرند در حالیکه آنان خوابند.
در گذشته سفرها باشتر و امکان خواب بر روی شتر میسرنبود .
اما امروزه با وسایل نقلیه در سفرها مسافر تمام مسیر میتواند در خواب باشد.
انسانها در طول عمر غالباً اینگونه اند.
ماشین عمر باسرعت زیاد در حال حرکت است [ از طرفی تو بسوی مرگ از طرف دیگر مرگ بسوی تو در حال حرکت. تلاقی چه زود صورت میگیرد]
وعده ای در خواب غفلتند. زندگی منتظر و متوقف کسی نمی ماند.
« اَلیوم عملٌ و غداً حسابٌ» امروز که وقت عمل است خواب باشد ،خواب آلود توشه و ذخیره ای ندارد، روزی که بیدار میشود وقت حساب است دست او خالیست.
تشبیه زیبایی دارد، غفلت را به خواب تشبیه کرده.تعبیر لطیف آن ، نوعاً انسان در خواب رویاهای دست نیافته را میبیند بعد از بیداری باور ندارد که عدم و هیچ بود. مجدد بدنبال سیر در همان حال و رویاست.
طول عمر هم چنین حالتی دارد سوار بر مرکب عمر همانست که در خواب دیده میشود. آنچه وابسته، ودلبسته به آن ، تا در خواب هست معنا پیدا می کند.همین که بیدار شود می بیند همه رویا بوده و هیچ نیست.
پس زندگی ساخته شده دنیاو آنچه که از حقایق زندگی شناخته شده است، یک پوسته و یک ظاهر است همه در خواب ، در وقت بیداری [ مرگ]همه گرفته و تمام میشود.
💢 حکمت ۶۵ 💢
🔸فقدُ الاَحِبَةِ غُربَةٌ
از دست دادن دوستان غربت بزرگی ست.
فقدان دوست گاهی با مرگ ، یا جابجایی و قطع ارتباط ، و یا فراق بهم خوردن دوستی همراه است.
در هر سه وجه دوست خوب برای رفع مشکلات ، قوت قلب ، و آرامش است.
درنامه ۳۱ نهج : « الغربب مَن لیسَ له حبیب »
غریب کسی ست که دوست ندارد.
روایت نبوی: انسان به سبب دوستان خود ، زیاد میشود. دوست سبب کثیر و بزرگ شدن میشود
مانند شکر گذاری که وجود انسان را بزرگ میکند [لازیدَنَکم ]. دوست خوب هم باعث بزرگی وجود،
در کنار بزرگ شدن ، اخلاق ، قدرت و احترام هم بزرگ میشوند .
دوست خوب از همه جهات بالا میبرد.
« علیک الرفیق ثم الطریق »
به جاده در آمدن اول انتخاب رفیق راه،
دوم حرکت در جاده است.
در جاده تقوا ، بندگی ، سلوک، هم باید با دوستانی همراه و همراز بود. در مسیر از هم کمک گرفت.
💢 حکمت ۶۶ 💢
🔸فوتُ الحاجَةِ اَهوَنُ مُن طلَبِها الیٰ غیرِ اهلِها
از دست دادن حاجت خود، خیلی راحتر است از طلب کردن آن از نا اهل.
اجتماعی بودن انسان طبیعی و جزء ذات انسان است. اما برای رفع حاجت از یک نا اهل صرفنظر بهتر است.
نکته :
۱- تا اهل کیست و معیار شناخت نا اهل چیست!!!
پیامبر فرمود علی جان صلوات الله علیهما :
در دعا از خدا بخواه ما را محتاج به اشرار خلق نکند.
این اشرار خلق کسانی هستند که بخل دارند و اگر کمکی هم کردند در برابر اعطای کم منت گذاری دارند .
آبرو را با چنین درخواستی معاوضه نکن.قید حاجت بزن اما آبرو را نه !!
۲- امام سید الساجدین : اگر توانایی داشتی اینکه بین تو وخدا صاحب نعمتی واسطه نباشد حتما اینکار را انجام بده .
بدون واسطه در خانه خدا برو و از او بخواه.
واسطه اهل بیت چیست ؟
در اموری که میشود مستقیم به در خانه خدا رفت به توصیه امام سجاد مستقیم برو .
اما در اموری که « یا ولی الله اِنََ بینی و بینَ الله ذنوباً لا یأتی الا برضاکم »
اموری که خدا اختیار آنرا به اهل بیت داده ، ممکن نیست و اجازه ی ورود نمی دهند ،
در این موارد باید با توسل و واسطه و در امور عادی بر پای خود ایستاد.
در ۲۹ فتح مومنین را توصیف میکند به شدت و حدت رفتار با کفار و مهر محبت با دوستان .
«مثلِهم فی التوراة و الانجیل» قبل از قرآن مثَل آنها در کتاب تورات و انجیل بیان شده که مسلمانها چنین صفتی دارند .
با مثالی آنرا بیان می دارد.
«کزرعٕ اَخرجَ شَطئَهُ »بذر گندم در دل خاک ، در قوه رشد او این توان هست که بعد مدتی سبز شود سر بیرون آورد ، ابتدای ظرافت آن در برابر باد و طوفان تحمل ماندن ندارد.
اخرج شطئه وقتی جوانه زد برای اینکه در برابر دشمنی چون باد سر پا بماند «فازَرَهُ» احتیاج به وزیر و کمککار دارد .
خوشه های گندم هر چند سانتی یک گره گندمی دارد که با خودِچوب ، یک کمر بند محکم و ضخیم تشکیل میشود که همان کمک حال خوشه گندم میشود تا در برابر باد نشکند.
خوشه گندم این ا می فهمد که برای روی پا ایستادن به دیگری تکیه نکند ،بر باد، دشمن خود باید غالب شود در هر رشد کوتاه کمر بند محکم می کند ، تا جایی که یک خوشه گندم بلند قد میشود که در حال عادی باید شکننده باشد.
« فاستَویٰ علیٰ سوقِهِ» روی پای خود ایستاده اِستویٰ پیدا کرده ، آنگونه ای میشود که« یُعجِبُ الزُراعَ » زارع تعجب می کند.
مثل مومنین مانند این گندم است.
جامعه مومن اسلامی نگاه به بیرون ندارد ، به توان و قدرت خود ، به نیرو و جوان خود، تکیه داده ، دست به زانوی خود می گذارد.
واین موضوع وصف حال مسلمان مومن در تورات و انجیل قبل از قرآن بیان شده.
و امام در نهج توصیه می کند که اگر مسلمان مردد شد بین درخواست نیاز و رو زدن به نا اهل ، قید حاجت را بزند اما رو زدن به نا اهل هرگز.
اللهم لا تسلط علینا من لا یرحمُنا
با کلامت عقل را یاری دهم یا علی مولا مدد