بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۵۳ 💢
🔹السَخاءُ ما کانَ اِبتَدَاءً فاَمّا ماکانَ مساَلَةٕ فَحیاءٌ و تَذَمُم
سخاوت بمعنای بخشش در ابتداست .اگر کسی درخواست کرد شما از روی حیا و خجالت ویا از ترس مذمت توسط دیگران بخشش می کنید.
تفاوت بین سخاوت و بخشش :
سخاوت مرتبه ای بالاتر از کمک کردن و انفاق است.
ارزش سخاوت ماورای این کمکهای عادیست
در سخاوت ، اصل بر آنست که قبل از درخواست نیاز کسی برطرف شود.اگر سائل اظهارو تقاضا کند آن سخاوت نیست.یک نوع کمک است.
نکته :
۱- در سخاوت ، بدون اظهار و عرض حاجت نیازمند باید او را دستگیری کرد.
بعد از عرض حاجت آن معامله است معامله بین آبروی شخص و پول کمک کننده.
[ آبرو گرفته شده پول داده شده ]
۲- کیفیت انفاق و بخشش :
اولویت در بین فقرای ساکت و آبرومند است که در نزد هرکس عرض حاجت نمی کنند.
« یَحسَبُهُمُ الجاهلُ اَغنیاءَ منَ التَعَفُف تَعرِفُهُم بسیماهُم لا یَسئلونَ الناسَ اِلحافاً بقره - ۲۷۳ »
فقرایی که از روی حیا و عفت اهل رو زدن به مردم نیستند کسی که آنها را نمی شناسند گمان میکند که او غنی ست.
۳- جایگاه انسان فقیر : حکمت ۳۰۴ فرمود:
انسان فقیر را یک فرد مفلوک نپندارید و خود را از موضع قدرت و بالا دستی نبینید که به او کمک کنید .چنین نگاه تحقیری به زیر دست نداشته باشید.
امام سید الساجدین علیه السلام :
مسکین فرستاده ی خداست ، دست فقیر دست خداست که کمک اهدایی را برمیدارد.
امام خود به هنگام کمک دست خود را باز نگه میداشت در زیر بماند ، تا نیازمند پول را بردارد. دست سائل بالا باشد ،میفرمود دست خداست بعد دست خود را می بوسید.
۴- قرآن از همه انتظار احسان و عدل دارد.
« اِنَ اللهَ یَامُرُ بالعدلِ و الاحسانِ نحل - ۹۰ »
عدل و احسان دو مرتبه متفاوت هستند.
« هل جزاءُ الاِحسانِ الاَ الاِحسان الرحمن - ۶۰»
در زندگی اگر دیگران از شما دستگیری کردند عدالت آنست که یک در مقابل یک رفتار کرده دستگیری کنید.
ولی احسان حداقل باید دو برابر نیکی در جواب انجام بگیرد تا احسان حساب شود.
«هل جزاء الاحسانِ الا الاحسان»
یک در مقابل یکی عدالت هست اما حق احسان ادا نشده.
💢 حکمت ۵۴ 💢
🔹لا غِنیٰ کَالعقلَ
هیچ ثروت و بی نیازی باندازه ی عقل و عاقل بودن نیست. .
میزان محاسبه فقر و غنی بهیچوجه به مال نیست.
عقل دونوع:
۱- عقل معاش ، چگونه زیستن، چگونه معامله کردن و برنامه چیدن.
۲- عقل مورد نظر در این حکمت ، صرف زیرک بودن نیست.دانشکندان بزرگی از نبوغ فکری و عقلی برخوردار بودند اما ملحد از دنیا رفتند.
عقل بمعنای صِرف آن قوه نیست. آن عقل نظریست.عقل محاسبه گری.
این عقل ،عقل عملی، عقلی که به عبودیت برساند.
فرمود: عقل ما عُبِدَ الرحمن عقلی که فرد را به تقرب و عبد بودن نزدیک کند.
🔹ولا فقرَ کَالجهل
هیچ فقری باندازه جهل دردناک نیست.
چه بسیار پولداری که فقیر و چه بسا فقیری که ثروتمندند.
🔹ولا میراثَ کالاَدَب
هیچ ارثیه ای باندازه ی ادب نیست.
ادب در لغت بمعنای دعوت است.
ادب چیزی ست که دیگران را دعوت میکند.
ادبیات فارسی ،شعر چون جذاب است دیگران را بخود جلب می کند.
ادب آن اخلاق حسنه ایست که دارنده ی آن دیگران جذب می کند.
هیچ ارثیه ای باندازه ی اخلاق برای انسان سودمند نیست.
🔹و لا ظَهیرَ کالمُشاورةِ
هیچ یاور و پشتیبانی برای انسان به اندازه مشورت سودمند نیست.
مشورت دل را قرص و پشت رامحکم و ورود به میادین را سهل می کند.
الف) در مشاوره امکان خطا کمتر است .بقدر یک گروه اندیشه در مشورت باشد خطا کم میشود.
ب) چگونه مشاوره پشتوانه میشود !!
بدون فکر و خود سر کار کردن ،اگر منجر به شکست شد کسی او را یاری نمیکند همانطور که در مشورت از کسی یاری نخواست.
از طرف دیگر تلاش بر بهترین و صحیح ترین راه ، اگر سبب شکست شد مشاورین موظف به همکاری و دستگیری هستند.
💢 حکمت ۵۵ 💢
🔹الصبرُ صبران ،صبرٌ علیٰ ما تَکرَه و صبرٌ عَما تُحِبّ
صبر به دو گونه ، صبر بر آنچه مورد پسند نیست و صبر در مقابل آنچه که محبوب است و کشش دارد.
در روایات [ صبر بر طاعت ، مصیبت ، معصیت آمده] با تقسیم بندی این دو صبر ، با هم منافاتی ندارند.
صبر مکروه : صبر در مصیبت و صبر در طاعت سختی و ناراحتی دارد تلخ است.
هر دو باهم شدند صبر علی ما نکره .
صبر بر معاصی ، میل درونی و نفس کشش دارد. صبر نمودن بر آن صبر علی ما تحب هست.
از جهت مضمون با هم تفاوتی ندارند گرچه از نظر الفاظ دسته بندی جدید است.
💢 حکمت ۵۶ 💢
اَلغنیٰ فی الغربةِ وطنٌ و الفقرُ فی الوطن غُربة
انسان از نظر مالی در غنا باشد اگرچه در شهر غریبه باشد، آن شهر مانند وطن اوست.
با پول ، رفت و امد، دعوت ، حل مشکل ، عده ای گرایش پیدا می کنند و اطراف او زود جمع میشوند.
سرمایه خوب ، غربت را فی الفور وطن و احساس امنیت می آورد.
اما فقیر در شهر خود هم غریب است.مغفول و تنها میماند گویا غریبه است.
نه دعوتی دارد ، نه جایی حاضر میشود، نه هدایایی ، آرام از اذهان پاک میشود.
امام علیه السلام از یک طرف اِخبار میدهد که جامعه اینگونه است از طرف دیگر یک انذار است.
فقیر را دریابید ، او که مقصر نیست فقر بر او عرضه شده ، او را در جمع حاضر کنید
تشریح وضعیت است و انتظار حضرت از شیعیان.
اگر غنی را جدای از پول و مال بدانیم :
لا غنی کالعقل ؛ غنا را در عاقل بودن و فقر را در جهل میداند.
طبق این نکته معنا چیز دیگریست.
عاقل در شهر غریب ، آن شهر بمثابه وطن او میشود.با عقل میتواند افراد را گرد خود جمع کند با خوشرویی ، با احسان، با مردمداری ،
مدارای با مردم نصف عقل است.
« مداراةُ الناس نصفُ العقل »
به اندازه ی فهم و سواد مردم با آنان مدارا کن، با عرف مردم همراه باش.خلاف شرع که نیست عرف مردم است همراهی و مدارا با مردم سبب شلوغ شدن در اطراف اومیگردد گرچه در شهر غربت باشد.
اما جهل فقر ، با فقر اخلاقی در شهر خود هم غریب است .با تند مزاجی دور او خلوت میشود.
غنا هم مال است و هم عقل ، و آنچیزی که مال را هم همراه می آورد عقل است.
عاقل نباشد ،مال هم که باشد از دست خواهد داد.
💢 حکمت ۵۷ 💢
🔹القِناعةُ مالٌ لا یَنفَد
قناعت یک سرمایه ایست که فانی نمیشود.
مال یعنی داشتن چیزی ، خانه ، طلا ، ماشین.
اما از نگاه امام قناعت یعنی نداشتن، به حداقل راضی بودن ، اینکه حرص و طمع نباشد، چشم به دست و مال دیگران نچرخد ، به ضروریات زندگی اکتفا کردن ، از منظر امام داشته ها هستند.
بنا نیست همه مردم حد کفاف و قناعت آنها یک نوع باشد.توصیه شده زیاده طلب نباشید ، چیزی که رفع نیاز و رفع سختی می کند به همان اکتفا کنید.
خطبه ۱۹۲ : عده ای هستند که قناعت قلب و چشم آنها را پر کرده.
حداقل زندگی دارند اماچشم آنها پر از بی نیازیست.
بدلیل چشم پر بودن به اطراف ، به داشته مردم چشم نمی چرخانند.اصلا چیزی به چشمشان نمی آید.
چشم اگر پر باشد هر چه را هم نشان بدهند اصلا چشم نمی بیند چون گنجایش آن پر است.
مانند کاسه پر هر چه ریخته شود نمیپذیرد و سر ریز میگردد.
« مَن عمِلَ صالحاً ..و هو مومنٌ فلَنُحییَنَهُ حیوٰةً طیبةً نحل - ۹۷ »
از معصوم سوال شد این حیات طیبه چیست و از آن چه کسانی هست!!
کسانی که از پوسته زندگی نجات پیدا کردند به حیات رسیدند آنهم به حیات طیبه دست یافتند.
همان قناعت است ، آنهایی که به حد کفاف راضی شدند.
اللهم اجعل الیقین فی قلوبِنا
صبر بر طبق حکمت ۵۴دو دسته است:صبر بر آنچه کراهت داریی (صبر بر طاعت .صبر بر بلا)
صبر بر آنچه دوست داری (صبر در نعمت و صبر در گناه)
صبر بر طبق جمع بندی حکمت ۵۵و روایات دو دسته است:صبر بر آنچه کراهت داریی (صبر بر طاعت .صبر بر بلا)
صبر بر آنچه دوست داری (صبر در نعمت و صبر در گناه)
یا علی دستم بگیر تو دستگیر عالمی