موضوع: آموزش مقابله با خوارج+با سنت به جنگ خوارج برو+قرآن ذو وجوه است+پنج شبهه مهم خوارج
موضوع: آموزش مقابله با خوارج+با سنت به جنگ خوارج برو+قرآن ذو وجوه است+پنج شبهه مهم خوارج
با کلامت عقل را یاری کنم یا علی مولا
نهج البلاغه کار شاگرد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم است.
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح نامه ۷۷ :
مخاطب نامه : عبد الله بن عباس
عبدالله بن عباس مامور مواجهه با خوارج بود.
خوارج از لشکر امام جدا شده و علت جدایی خود را وجود شبهاتی که در ذهن خود تراشیده بودند، می دانستند.
امام عبدالله را فرستاد و فرمود تو به قرآن استدلال نکن ،استدلال تو به سنت و روایات نبوی باشد.
خوارج کاملا به قرآن آگاهند، آیات متشابه و محکمات را می دانند.احتجاج تو قرآن نباشد.
♻️ لا تُخاصِمُهُم بالقران فان القران حَمالٌ ذُو وجوهٕ
تو با خوارج احتجاج به قرآن نداشته باش
حمالٌ = ظرفیت معانی مختلف دارد
بعضی از آیات به چند نحو میشود ترجمه کرد.
، بعضی درست بعضی اشتباه.
آیات را بصورت مجموع بنگریم یک کتاب است و چیزی بنام متشابهات نیست.
همه آیات یکدیگر را تفسیر و توضیح می دهند
ولی اگر نگاه ما به آیات قرآن آیه محور باشد ،هر آیه ای را مستقل از آیات بنگریم متشابهات هستند.
الرحمن علی العرش استوی
ظاهر آیه معنای جسمانیت خداست که بر روی عرش ایستاده.
اما بقیه آیات در کنار این آیه مقصود چیز دیگری ست.
♻️تقولُ و یقولون
تو آیه ای میخوانی آنها هم آیه ای دیگر،
آنها کفر علی را با یک آیه ثابت می کنند.
بعد هر آیه ای تو بخوانی نمی پذیرند.
♻️ولکن حاجِبُهُم بالسنة فانهم لا یَجِدونَ عنها مَحیصاً
احتجاج تو به روایات نبوی باشد
اگر از سنت دلیل آوردی راه فرار و چاره ندارند.
نمیتوانند باب میل خود تاویل کنند.
مجبور به پذیرش قول پیامبر هستند.
تفاوت قرآن و کلام نبوی :
قرآن مسئول ترسیم خطوط کلی ست.
قرآن قانون اساسی ست و در قانون اساسی مطالب مهم و کلی گفته میشود.
ولی در سیره پیامبر بحثهای جزئی، مصداقی، و نمونه ایست.
اگر پیامبرقضیه ای را قبول یا رد کرد همان برای ما حجت میشود.و بحث هم کلی نیست.
اللهم افتح لنا خزائنَ علومِک
پنج شبهه خوارج و پنج پاسخ امام با سنت پیامبر:
عبدالله عباس با این دیدگاه بسمت خوارج رفت و حرفهای آنان شنید و سوالات آنها را خدمت امام آورد و پاسخ گرفت.
شبهه ۱ : چرا علی اجازه داد در صلح نامه عنوان امیرالمومنین حذف شود؟
در صلح نامه علی و معاویه توافق شد دو نفر بعنوان نماینده حکمیت کنند عمرو عاص معترض شد که نام امیر المومنین نباشد فقط نام علی بن ابیطالب ثبت شود.
حضرت به این امر اجازه داد و حذف شد ،خوارج این مورد را ایراد میدانستند اگر امیر المومنین هست چرا زیر بار رفت؟
پاسخ ۱ : جریان من مانند صلح حدیبیه است.
در امضای صلح پیامبر با مشرکین ، مشرکان معترض شدند در ابتدای نوشتن صلح نامه ، نام رسول الله را نمی پذیریم فقط محمد بن عبدالله باشد.
و پیامبر قبول کرد و به علی که کاتب صلح نامه بود فرمود علی جان در آینده برای تو هم چنین اتفاقی خواهد افتاد.
با این سنت نبوی استدلال کرد که پیامبر با اینکه رسول الله بود و همه می دانستند. اما اجازه داد.
من هم به همان دلیل اجازه دادم .
شبهه ۲ : چرا علی گفت بین من و معاویه هر کدام اصلح هستیم انتخاب شویم ؟؟
در حکمیت امام فرمود طبق قرآن و سنت تحقیق و بررسی کنید هر کدام به حق بودیم حق را به او بدهید
خوارج شبهه کردند که چرا علی با وجود اینکه حق با او بود چنین گفت ، گویا برای معاویه هم یک حقی قائل است.
پاسخ ۲ : قرآن به پیامبر خطاب میکند در احتجاج با مشرکین بگو:
« و اَنا اَو ایاکم لَعَلیٰ هُدیً اَو فی ضلالٕ مبین »
هر کدام از ما و شما در راه راست ویا در مسیر باطل باشیم .
این جملات را پیامبر به مشرکین کفت دستور قرآن بود و اجرا کرد.
آیا پیامبر نمی دانست حق با او ست و در مسیر سعادت است ولی آن جمله را گفت.
یعنی هیچ تعصبی ندارم ، پیگیری و جستجو کنید میبینید حق با من است ولی راه برای تحقیق باز است.
در این مورد دلیل من هم همان است راضی شدم که نوشته شود.اکر از علی بهتر پیدا کردید او حاکم شود.
این دو جواب را وقتی خوارج شنیدند پذیرفتند.
شبهه ۳ : علی خود بهترین قاضی و صلاحیت قضاوت داشت چرا خود را کنار کشید و حکمیت را به دو نفر دیگر سپرد ؟؟
در حالیکه کسی به مبانی دینی آگاهی ندارد و وظیفه علی بود قضاوت را بعهده بگیرد.
پاسخ ۳ : استشهاد می کند به سنت نبوی که پیامبر زنده بود و در جریان حکمیت یهود بنی قریظه فرمود من حکم نمی کنم ،حکم بعهده سعد بن معاد باشد.
آیا اشکالی داشت قضاوت را به دیگری داد.
پیامبر بنا بر مصالحی با اینکه استحقاق قضاوت را داشت به شخص ثالث واگذار کرد.
.
من هم صلاح دیدم قاضی نباشم و دیگری قضاوت کند.
خوارج این پاسخ را هم پذیرفتند.
شبهه ۴ : چرا علی اسرای جنگی جمل را تقسیم نکرد ؟؟ فقط اموال و غنائم تقسیم شد اما اسرا نه ؟؟
پاسخ ۴ : فرمود تامل کنید
کدامیک از شما حاضر بود عایشه همسر پیامبر که به توصیه قرآن آم المومنین است
او را کنیز خود کند !!
تامل کرده و این استدلال را پذیرفتند.
شبهه ۵ : چرا علی سکوت کرد تا دیگران حکومت را عصب کنند.اگر بحق بود چرا قیام نکرد ؟؟
پاسخ ۵ : اشاره به مطلب مهمی می کند.
تفاوت نبی و وصی در اینست, که پیامبر می آید و مردم را دعوت می کند و برای اثبات خود معجزه نشان میدهد.
در هر کوی و برزن میرود و اعلام نبوت می کند.
اما اوصیای نبی نباید بدنبال مردم رفته و دعوت کنند.وظیفه مردم است که بسمت او بروند.
روایت معروف «مثلُ الامام کمثلِ الکعبه» را فرمود.
هر کس خواست طواف کعبه کند باید حرکت کند برود تا به آن برسد. خانه کعبه بسمت کسی حرکت نمی کند.
اگر غصب خلافت شد مشکل از جانب شما بود که بسمت علی نیامدید.
من وظیفه ای برای اعلام نداشتم.
وقتی این شبهات پاسخ داده شد از لشکر ۱۲ هزار نفری خوارج ، ۸ هزار نفر متوجه اشتباه خود شده و برگشتند ، امام آنها را پذیرفت.
اما ۴ هزار نفر در مسیر باطل خود پافشاری کردند که منجر به جنگ نهروان شد.
بلاگت عالیه