موضوع: نامه ای به کمیل+انجام ندادن وظیفه+اشتباهات فاحش در مدیریت+نیروهای نفوذی معاویه در اطراف کمیل+پل شدن برای دشمن+نظر امیرالمومنین در مورد کمیل+جملات علما در مورد کمیل+خطای بزرگان بزرگ است
موضوع: نامه ای به کمیل+انجام ندادن وظیفه+اشتباهات فاحش در مدیریت+نیروهای نفوذی معاویه در اطراف کمیل+پل شدن برای دشمن+نظر امیرالمومنین در مورد کمیل+جملات علما در مورد کمیل+خطای بزرگان بزرگ است
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح نامه ۶۱ :
محتوای نامه با لحن تندی به کمیل بن زیاد فرماندار شهر هیت ا ست. یکی ازشهرهای مناطق شمالی بغداد است.
در سال سی و نه هجری معاویه کروههای ایذایی داشت که به نقاطی از شهرهای حکومت امیر المومنین حمله می کردند،
آتش ، غارت ،رعب و وحشت ،کشتار مردم انجام میدادند و بر میگشتند.
یکی از حملات به شهر هیت وشهر الانبار که نزدیک بهم بودند.صورت گرفت.
به کمیل خبر رسید این گروه مخاصم به شهر قرقیسیا در مرز عراق و شام مستقر شده و بزودی به شهر شما حمله خواهند کرد.
کمیل در این ماجرا پیشدستی کرد و بدون هماهنگی و خبر رسانی به امیرالمومنین صلوات الله علیه سپاهی از نیروی نظامی را آماده کرد بسوی قرقیسیا حرکت کرد.
به محض حرکت او گروه شش هزار نفری معاویه به شهر الانبار و هیت حمله کردند.
داخل شهر کسی نبود تا مانع دشمن شود خسارات سنگینی به شهر و بیت المال و جان مردم وارد شد.
این نامه در چنین فضایی با تندی به کمیل نوشته شده. اورا توبیخ می کند چرا منطقه ماموریت خود را ترک میکند.
🔸فاِنَ تَضییعَ المَرءِ ما وُلِیَ و تُکلِفُهُ ما کُفِیَ
یک شخص آنچه را که به عهدهٔ او گذاشته شده را تشییع کند. مسئولیت خود را که اداره شهر هیت رها کند.
آنچه را مربوط به او نیست، ترک شهر خودو رفتن به مأموریتی که در حیطه او نیست.
🔸لَعَجزٌ حاضِر و رَأیٌ مُتَبَرٌ
این حرکت نشانه یک ناتوانی آشکار و فکر و اندیشه هلاک کننده ایست.
🔸واِن تُعاطیکَ الغارةَ علیٰ اهلِ قِرقیسیا وتَعطیلَکَ مَسالِحَک...
اینکه تو مشغول شدی به حمله قرقیسیا ،
تعطیل و رها کردی پایگاه و نقاط مهم که مسئول آنجا بودی
این حرکت ، خلاف وظیفه عمل کردن ، وافکار پراکنده است[ لِرأیٌ شَعاع]
فکری که در آن تمرکز نباشد نتیجه آن شکست است.
🔸لیسَ بها مَن یَمنَعها ولا یَرُدُ الجیشَ عنها
شهر خالی از نیروی نظامی کسی مانع ورود دشمن نشد و نیروی مستحکمی در شهر نبود که مقابله کند و آنان را رد کند.
تخریب و غارت این همان نتیجه فکر پراکنده و رأی باطل است.
بعد از شرح این نامه دو قول مختلف بوجود آمد.
قول اول : عدهای این نامه را پتکی بر سر مالک فرود آوردند که از جاده ولایت خارج و از هوش و استعداد، مدیریت بیرون است.
قول دوم : حرکت کمیل و تصمیم اشتباه او جای دفاع ندارد. ولی این اشتباه با همه بزرگی آن ،نمیتواند مقامات و ویژگی کمیل را تحت الشعاع قرار دهد.
او همچنین از خواص و یاران نزدیک امام شمرده میشود.
جایگاه والا برای کمیل این ظرفیت را ایجاد کرده که امام دعای خضر نبی دعای کمیل را به او تعلیم بدهد.و دعا بنام او مشهور شود.
مرحوم مجلسی این دعا را مهمترین ادعیه ذکر می کند.و امام ظرفیت کمیل را می سنجد و بعد به او تعلیم میدهد.
با خطای فاحش نمیتوان ویژگی ناب کمیل را نادیده گرفت.
کمیل از اصحاب سرّ امام بوده در بین پانزده یار خاص و شیعه ناب نام یکی از آنها کمیل است.
روایات زیادی از خود امام در مدح کمیل رسیده.
جمع این کلامها:
۱- از حریت و مقام عصمت امام است، حتی نسبت به نزدیکترین شیعیان خالص خود هیچگونه مسامحه ندارد.
اینکه کمیل اشتباه کرده نبیند و خطای اشعث را طوفانی کند.هرگز مماشات نمی کند.
خطا از هر که باشد باید تذکر بگیرد و اصلاح شود.
اینطور نیست که در مجموعه او کسی خطا کرد مصون بماند و به او تعرضی نشود.خود امام انتقاد می کند.
۲- خطای کمیل را در قالب نامه به او منتقل میکندعلنی و در خطبه ها نبوده.و کمیل هم به اشتباه فاحش خود پی میبرد.
۳- اما چرا چنین اشتباهی صادرشد!!!
جریان نفوذ این بلا را بر سر حکومت می آورد.
از شواهد و قرائن بر می آید که کمیل در دایره نفوذیها قرار گرفت .
عده ای که خبر دادند قصد حمله به شما هست و فرصت را از او گرفتند که به امام نامه بنویسد و کسب تکلیف کند، فرصت سوزی حساب کردند و کمیل را تحریک و تهییج کردند که زودتر حرکت کند.
همین که از شهر خارج شد به شهر او حمله ور شدند.
اللهم انصر علی من عادانا
ذکر علی شفاست/ یا علی /