پخش و دانلود صوت
دستورات حضرت برای تامین غذای سپاهیان+هیچ کسی حق ظلم ندارد+اعلام برائت امیرالمومنین از ظالمان+تصرف اموال مردم بدون رضایت آنها در یک صورت مجاز است+نقش حاکمان در جلوگیری از تنش+حضور حاکم در بین مردم برای بررسی شکایت ها+وظیفه حاکم در برخورد و تغییر کارگزاران ظالم
سمیرا دلاویز
یا علی جان من برایت جان دهم
با کلامت عقل را یاری دهم
یار علی
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح نامه ۶۰ :
نامه به دو گروه فرمانداران و مسئول بیت المال
در دوران‌های گذشته وقتی حکومت اسلامی تصمیم به جنگ می گرفت بهر سمتی که لشکر حرکت می کرد ،بطور طبیعی وبا توجه به حمل و نقل ، امکان حمل آذوقه همراه لشکر برای مدت طولانی مقدور نبود.
یک قاعده ای جاری بود. وقتی سپاهیان در حال حرکت به سمت مرزها ،به هر شهری می‌رسیدند فرماندار آن شهر موظف بود آذوقه افراد و علوفه دام و مرکب آنها را از بیت المال تامین کند.
این قاعده یک آفتی هم داشت.
بعضی از سپاهیان زیاده خواهی می کردند.
به بهانه سپاه اسلام و دفاع از مردم بهترین آذوقه را طلب می کردند.
باغ در مسیر را از آن خود دانسته و دست درازی می کردند.
این نامه به مسئولین بیت المال و فرماندار که مراقبت کنند کسی به بهانه مجاهدت ، در اموال شخصی مردم حق دخالت و مصرف ندارد مگر در یک صورت :
💠اما بعد، فانی قد سَیَرتُ جنوداً هی مارَةٌ بکم
بعد حمد و ثنای الهی ، یک لشکری بسوی جنگ روانه کردم که از سرزمین شما عبور خواهد کرد.
💠وقد اَوصَیتُهُم بما یَجِبُ للهِ علیهِم مِن ..
به لشکریان دو توصیه کردم که بر شما واجب است در این مسیر مردم را اذیت نکنید.خود نگهدار باشید [ کفِ الاَذیٰ]
ومباداکه شر شمابه مردم برسد.[ صرفِ الشَذیٰ]
💠وانَا اَبرَءُ الیکم الی ذِمَتِکم
من خود را بری الذمه میکنم از شمایی که در مسیر قرار دارید.و از کسانیکه اهل ذمه شما هستند.[ اهل کتابی که جزیه میدهند و در سایه حکومت شما زندگی میکنند.]
اگر مشکلی پیش آمد به عهدهٔ من نیست.
وظیفه را متذکر شدم
💠مِن مَعَرَةِ الجیش
خطای لشکریان به عهده خودشان است.
در مورد خطاکار مماشات نکنید وباید بر خطای خود پاسخگو باشد.
💠الاّٰ مِن جُوعَةِ المضطَر لا یَجدُ عنها مذهَباً الیٰ شِبَعِهِ
مسئولین بیت المال در یک صورت می‌توانند اموال مردم را تصرف کنند، برای رفع گرسنگی خود مجاز به استفاده اموال هستند ولو صاحب آن ناراضی باشد.
زمانیکه اقامت سپاه در شهری طولانی میشود و هزینه آنها از بیت المال سبب تمام شدن پول و امکانات میشود.
در اینصورت برای رفع گرسنگی لشکر که راه برگشت ندارند و از مقابل هم دشمن از راه می‌رسد.
برای سیری نیروها در حد زنده ماندن، مجازهستند از مال مردم استفاده کنند. أنهم نه تصرف اموال و حیف و میل و افراط.
💠فَنَکِلوا مَن تَناوَلَ ظلماً عن ظلمهِم
در این یک مورد استثنایی ، یک نفر زیاده روی کرد، بیش از حق سیری برداشت کرد [ حق بریان کردن گوسفند مردم ندارد] شما مسئولین باید با خطای او برخورد کنید.
💠وکُفُوا اَیدیَ سُفَهائَکم عن مُضارَتِهِم والتَعَرُضِ لهم فیما اِستَثنَیناهُ منهم
اگر جوانهای شهر خامی کرده معترض شدند و برخورد کردند.
چرا باید آذوقه لشکر از اموال یکساله ما باشد!!!
مسئولین حکومت باید از اغتشاش جلوگیری کنند. خاطی باید مواخذه شود.
در مورد استثنا کسی حق خطاو زیاده روی ندارد.
💠 واَنَا بینَ اَظهُرِ الجَیش فَارفَعُوا الیَّ مَظالِمَکم
من خود [ امام] در پشت سر قافله در حرکت هستم بشما خواهم رسید.
هرکسی شکایتی دارد بمن عرضه کند.
[ باید مسئول در میان مردم باشد و بدون واسطه حرف و مشکل آنان بشنود.]
💠وما غَراکُم لما یَغلِبُکم مِن اَمرِهِم
آنچه از ظلم سپاهیان بشما غلبه کرد، بیان کنید شنوا هستم .
در یک صورت وارد میدان قضاوت میشوم که کار از دست فرماندار بیرون باشد.
💠ولا تُطیقُونَ دَفعَهُ الا بالله وبیٖ
در اموری که کار دشوار و پیچیده شد وتوسط خدا و من حل میشود وارد بر قضاوت و مشکل را حل می کنم.
وگرنه رسیدگی به شکات و خاطی با مسئولیت فرماندار است.
💠فاَنَا اُغَیِرُهُ بِمَعُونةِ الله ان شاء الله
من در این ماجرا تغییر ایجاد می کنم.
فرمانداری که نتواند شهر خود را مدیریت کند باید تغییر و عزل شود.
نیروی خاطی را با توبیخ زیر و رو می کنم.
به عون و کمک الهی مشکل حل میشود.ان شاءلله
اللهم اجعل النور فی بصرنا
نکات قابل تامل از عتاب فرماندار
🔸فقد صِرتَ جِسرَاً لِمن اَرادَ الغارةَ من اعدائکَ علی اولیائک
کمیل تو یک پل شدی که دشمن از تو عبور کرد و به روی دوستان و شیعیان ما حمله ور شد.در حالیکه تو مسئول آنجا بودی.
🔸غیرَ شدید المُنکَِبٕ
تو هیچ قدرتی از خود نشان ندادی .
نشان قدرت در این حادثه ندیدیم.
۱- [عدم نیرومندی ]
🔸ولا مَهیبَ الجانِب
تو ابهتی از خود نشان ندادی که دشمن از آن ابهت بترسد.
۲- [عدم شوکت و هیبت]
🔸ولا سٰادٕ ثُغرَةً
تتو راه مرزی ، گلوگاه و راه نفوذ دشمن را سد نکردی ،براحتی وارد شد ضربه زد و رفت.
۳- [عدم مسدود سازی نفوذ دشمن ]
🔸ولا کاسرٕ لعدُوٕ شوکة
نتوانستی شوکت دشمن را در هم بشکنی.
و نه توانستی همینه ایجاد کنی که دشمن بترسد.
۴- [عدم شکست همینه پوشالی دشمن]
🔸ولا مُغنٕ عن اهلِ مصرِهِ
نه توانستی اهل شهر را بی نیاز کنی و نه توانستی بعنوان امیر و حاکم رضایت مرا جلب کنی.
۵- [ عدم وجود امنیت مردم ]
🔸ولا مُنجِزٕ عن امیرِهِ
پایان کار این مشکلات بپای من وبپای ضعف حکومت علی نوشته شد.
۶- [عدم رضایت امیر]
دوباره قبله دل ، مایل است بسوی نجف /