موضوع: نامه ی حضرت به همه ی بلاد اسلامی+توضیحی در مورد جنگ جمل+اثبات بی دینی معاویه+پیشنهاد صلح از طرف امیرالمومنین+نقش شهادت عمار در آشکار شدن هویت معاویه
موضوع: نامه ی حضرت به همه ی بلاد اسلامی+توضیحی در مورد جنگ جمل+اثبات بی دینی معاویه+پیشنهاد صلح از طرف امیرالمومنین+نقش شهادت عمار در آشکار شدن هویت معاویه
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع به علی ذلک
السلام علیک یا ولیَ الله یا حجةَ الله
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح نامه ۵۸ :
این نامه به فرماندهان شهرها فرستاده شد تا در یک کسترهٔ فراوان تکثیر و بر مردم خوانده شود. تا از حقیقت ماجرایی باخبر شوند
حق مردم است اگر سوالی برایشان پیش آمد و مبهم بود شفاف سازی شود.و ابهام بر طرف گردد.
بعد از جریان صفین برای مردم سوال شد چرا امام با معاویه درگیر و جنگ هیجده ماهه با کشته های زیاد و نهایت هم با نتیجه دلخواه تمام نشد و منجر به حکمیت شد
.
خصوصا کسانی که در اطراف زندگی می کردند و در جنگ صفین دخالت نداشته و از اوضاع بی خبر بودند.
در این نامه شرحی از صفین بیان میدارد.
🔹وکانَ بَدءُ اَمرنا اَنَاالتَقَینا والقومُ من اهلِ الشام والظاهرُ رَبنا واحد و نبیَنا واحد....
ما روبرو شدیم با مردمی از اهل شام که در ظاهر خدای ما و آنها، و پیامبر ما یکی بود.
دعوت ما و آغاز مسلمانی ما با آنها یکی بود .
نه ما از آنها انتظار ی [ ولا تَستزیدُهم ] بیش از ایمان و نبوت داشتیم.
و نه آنها انتظار بیشتری داشتند [ ولا یَستَزیدونَنا]
در ظاهر اصول اعتقادی مشترک بودیم ،
ظاهراً دو قوم همسو بودیم ، اما جنگ بین این دو گروه بر چه اساس بود!!!
🔹والامرُ واحد الا مَااخْتَلَفنا فیه مِن دمِ عثمان
همه امور شبیه بود مگر بخاطر خون عثمان که با اصحاب معاویه اختلاف داشتیم.
🔹ونحنُ منه بَراءٌ
ما از خون عثمان بری بودیم دست ما بخون او آلوده نبود.
[ یک دین ظاهری مثل هم بودیم اما در باطن مانند هم نبودیم ]
به طلحه و زبیر فرمود شما جلابیب دین را بتن کردید و این لباس دین بود که مانع از برخورد من با شما شد.
🔹فقلنا ، تعالوا نُداوی ما لا یُدرَک ....و تسکینِ العامَّه
ای مردمان شهر بدانید ، ابتدا کسی که پیشنهاد صلح داد من بودم .
گفتم بیایید در صلح و دوستی باشیم تا حکومت شکل بگیرد .
بیایید مداوا کنیم دردی را که فردا این درد مداوا نمیشود.
فرصت آن هم اکنون است تا جنگ صورت نگرفته ،اتش جنگ را خاموش کنیم ومردم پریشان نشوند.تسکین و آرامش مردم باشیم.
🔹حتیٰ یَشتَدَ الاَمرُ و یَستَجمِع
هر صلحی اتفاق بیفتد نتایجی دارد ،نتیجه صلح ما حکومت تقویت و پایه های آن محکم میشود.
و دومین نتیجه ، جمعیت مردم ارکان قدرت جامعه بهم فشرده میشود.
در کنار یکدیگر باشیم تا حکومت بهم فشرده و یکدست باشد.
🔹فَنُقویٰ علی وضعِ الحق
در اینصورت قوی میشویم برای احقاق حق.
در قتل عثمان سران اصحاب نقش داشتند حکومت ضعیف نمیتواند طلحه و زبیر را مجازات کند مگر با حکومت قوی صورت بگیرد.
🔹فقالوا: بل نُداویهِ بِالمُکابَره
یاران معاویه در قبال پیشنهاد صلح گفتند:
ما کاری به صلح نداریم دردی و اختلافی که بوجود آمده فقط با دشمنی و جنگ آماده ایم.
🔹فاَبَوا حتی جَنَحَتِ الحَرب و رَکَدَت
پیشنهادصلح را ابا کردند.تا اینکه جنگ بالهای خود را گشود.و جنگ مستقر شد [ رکدت]
🔹 وقَدَت نیرانُها و حَمِسَت...
آتش جنگ روشن و شعله ور شد.
دندان تیز جنگ [ ضَرَسَتنا ] بر پیکر ما خراش انداخت.و چنگال تیزجنگ [ مَخالِبَها ] در پیکر ما و آنها فرو رفت.
🔹اجابت عندَ ذالک الیَ الذیٖ دَعَوناهُم
همان پیشنهاد صلح ما را اجابت کردند.
🔹فاَجَبناهُم الی ما دَعَوا
وما هم اجابت کردیم صلح را.
🔹وسارَعنا الی ما طلَبوا
شتاب و پیشدستی کردیم در آنچه که طلب کردند.
هدف ما جنگ و کشتار نبود.بلکه اصلاح جامعه بود.
🔹حتی اذاَ اسْتَبانَت علیهِمُ الحجةُ وانقَطَعَت منهمُ المعذرة
برای اینکه حجت برای آنها آشکار شود.و عذری نداشته باشند.
🔹فمَن تَمَ ذالک منهم فهو الذی اَنقَذَهُ الله منَ الهَلکَة
کسانیکه از صلح ما بیدار شدند.
برای اینکه حق مشخص شود عده ای هوشیار شوند.
هر کسی از سمت معاویه هشیار شد از هلاکت نجات پیدا کرد.و خدا او را هدایت کرد.
🔹 و مَن لَجَ و تَماریٰ فهو الراکِسُ الذی دانَ اللهُ علی قلبِه
کسی که لجاجت و پافشاری بر مسیر اشتباه خود کند.بخاطر پیمان شکنی خدا زنگار بر قلب او می پیچاند.
🔹وصارَت دائرةُ السوءِ علیٰ رأسِه
این افراد مصر بر گناه ، مجموعه ای از سوء و پیشامدها بر سر آنها می چرخد.
با این نامه عده زیادی از سمت معاویه هوشیار گشته بسمت امام آمدند.
اللهم نعوذ بعفوک من عقابک
یا علی