موضوع: نامه مولا به اهل مصر+تمجید از غیرت دینی اهل مصر+عبدالله ابن ابی سرح+چه کسانی در فتح مکه شامل عفو عمومی پیامبر قرار نگرفتند؟+پنج ویژگی ممتاز مالک اشتر از نگاه امیر المومنین+اطاعت از نائب امام، اطاعت از امام است+علاقه ی شدید امیرالمومنین به مالک اشتر
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح نامه ۳۸ :
مخاطب نامه مردم مصر
این نامه را بنده خدا علی امیرالمومنین ع می نویسد.
▪️ *الیَ آلقومِ الذینَ غَضِبوا للهِ حینَ عُصیَ فی ارضِه*
خطاب به مردمی که خشمناک می شوند برای خدا ، زمانیکه در زمین عصیان صورت می گیرد.
خدا اطاعت نمی شود این مردم ناراحت میشوند.
وقتی که حق خداوند ضایع میگردد مردم مصر خشمناک هستند.
▪️ *فضَرَبَ الجَورِ سُرادقُهُ علیَ البَِّرِ والفاجِر ...*
وقتی ظلم خیمه زد و گسترده شد ،بر انسان نیکوکار و فاجر، انسان مقیم و کوچ کننده، ظلم شد ،مردم مصر این ظلم نپذیرفتند و در
مقابل ظلم بشدت غضبناک شده واکنش نشان دادند.
ویژگیهای یک جامعه دینی و ایده آل هست.
وقتی جامعه بیدار و پویا باشد در برابر نا امنی و اختلال بوجود آمده در جامعه ، فریاد آنها بلند میشود.در برابر گناه بی تفاوت نمی مانند.
نشانه یک قوم طراز امیرالمومنین اینست.
که مردم و حکومت خود را با آن نکات مطابقت بدهند.
▪️ *فلا معروفٌ یُستَراحُ .... منکرٌ یُتَناهیٰ عنهُ*
اگر نیکی در جامعه از بین میرفت بگونه ای که نتوان آسایش و آرامش برقرار کرد .
وقتی منکرات اجتناب نمیشد و جامعه غرق گناه بود ،اهل مصر نسبت به گناه ناراحت بودند
مصر آنروز نسبت به مکه و مدینه ام القری فاصله زیادی داشت،ولی یک اسلام راستین داشتند.
دشمن بعد از تسلط بر آن ، مصر با عظمت را به مصر امروزی همکار ظالم و سر سپرده استکبار تبدیل کرد.
این زمان مصر را که امام معرفی میکند چه زمانی هست.!!
اکثر شارحان این فضای مصر را زمان عثمان میدانند.
عثمان یک والی بنام عبدالله آبی صرح بر مصر گماشت که ظلم بسیار روا داشت.
این عبدالله از کاتبان وحی بود بعد از مدتی از اسلام مرتد شد.وبه مکه برگشت.
در جریان فتح مکه به فرمان عمومی پیامبر یکسری آزادشدگان بودند [طلقاء]
اما در همان عفو چند نفر استثنا و مهدور الدم شدند یکی از آنان همین عبدالله آبی صرح برادر رضاعی عثمان بود.
پیامبر ص فرمود هرکه عبداله را دید بکشد.
مدتی عثمان اورا پنهان کرد ،بعد مدتی اورا نزد پیامبر آورد برای او تقاضای عفو کرد.پیامبر رو برگردانید
برای بار دوم عثمان گفت به شما رو می اندازم که او را عفو کنید.پیامبر رو برگردانید.
برای بار سوم عثمان تقاضا کرد بخاطرمن واسلام عفو کنید پیامبر او رابخشید.
وقتی آن دو رفتند، پیامبر خطاب به جمع سرتکان داد و فرمود چرا نشسته اید.!
فرمان دادم باید به قتل برسد ،دوبار هم سر برگرداندم که یکی از شما کار او را تمام کند.
اما شما نشستید و مجبور شدم او را عفو کنم.
یک نفراز جمع گفت ،با چشم اشاره می کردید من او را می گشتم.
فرمود از مقام انبیا بدور است که کار سخیفی کرده با چشم اشاره کنیم ،من فرمان صادر کردم، فرمان را نشنیده گرفتید الان اشاره چشمی میخواهید.
یک گروهی به شکایت از ظلم عبدالله ابی صرح به مدینه مستقیم نزد عثمان آمدند، اما عثمان پنهانی نامه نوشت به عبدالله با اسامی افراد که به هنگام برگشت آنها را تبعید ،حبس و اعدام کن تا اعتراض نکنند.
نامه رابا غلام خود روانه کرد ،در میانه راه مردم مصر غلام را دیده نامه گرفتند بعد از متوجه شدن قضیه به سمت مدینه برگشتند و به محاصرهٖ خانه عثمان و بعد به کشته شدن او منجر شد.
این غیرت دینی مردم مصر را امام تایید کرد نه عثمان کشی را.اصل غیرت دینی درست و صحیح بود.
در ادامه نامه، مالک والی مصر را معرفی میکند که ،چه جایگاهی دارد.
هرچند مالک اشتر هیچگاه به مصر نرسید. در میان راه توسط عمال معاویه به شهادت رسید.
▪️ *بُعثْتُ عبداً مِن عبادالله*
یک بنده خدا را بسمت شما فرستادم که چندین صفت اورا بیان میکند.
۱- عبد خداست.
▪️ *لا یَنامُ ایام الخوف*
در ایام ترس و زمان سخت خواب به چشم ندارد.دشمن نمیتواند او را غافلگیر کند چون بیدار، هوشیار و آماده باش است.
▪️ *لا یَنکُلُ عنِ الاَعداءُ ساعاتِ الرَوع*
۳- مالک هیچگاه به دشمن عقب نشینی نکرده ،
نه در حالت عادی و نه در ساعات شدت جنگ ،پشت نمیکند.
▪️ *اَشَدَ علیَ الفُجارِ منَ حریقِ النار*
۴- مالک شدیدتر و سوزنده بود نسبت به دشمنان از شعله های آتش.
▪️ *فانهُ سیفُ مِن سیوفِ الله*
۵- شمشیر او شمشیر خداست.
▪️ *فاسْمَعوا لهُ و اَطیعوا امرَهُ فیما طابَقَ الحق*
برشما وظیفه است حرف او بشنوید اطاعت کنید تا جاییکه حرف او مطابق با سخن حق باشد.
▪️ *لا کَلیلَ الظُبٌَه ولا نابیَ الضریبَه*
۶- تیزی شمشیر او کند نمیشود، قدرت ، برش و همینه او همیشگی ست.
ضربه شمشیر او بی اثر بر نمی گردد.
▪️ *فاِنه امرُکم تقیم لا یَقدِم ولا یهجِمُ و لا یُوَخر*
اگر مالک دستور به توقف داد بمانید .
دستور به پیشروی داد اطاعت کنید.
دستور به حمله و عقب نشینی داد مطیع باشید.
همه فرمان مالک فرمان علی [ علیه السلام ] است.
او هر حرفی زد مطابق با اصول کلی و دستورات من است که به او گفتم پس حرف او حرف من است.
▪️ *وقد اٰثَرتُکُم علیٰ نفسی*
به شدت به مالک علاقه مند وبه قدرت شمشیر او نیازمندم .
اما شما را بر خودم مقدم کردم از حق خود گذشته و مالک را بسمت شما روانه کردم .
چون مالک بشدت دلسوز است ومصر را مثل خانه خود میداند.
مالک بشدت سرسخت است، به هیچ وجه افسار حکومت را به دست دشمن نمیدهد.
اللهم لا تُسلط علینا من لا یَرحمنا