بسم الله الرحمن الرحیم شرح نامه ۳۲ که : خطاب به معاویه : تذکر انحرافات معاویه در جامعه
🔹 *و اَردَیتَ جیلَاً کثیراً منَ الناس* معاویه تو جمع کثیر و نسلهایی را، با انحراف خود به هلاکت کشاندی.
نقش حاکمان در جامعه آنقدر تاثیر گذار هست که نسلی را ،نه تنها در حیات بلکه بعد از ممات خود، اثر عمل را باقی می گذارد.
🔹 *خَدَعْتَهُم بَغیِکَ* به سبب گمراهی خود مردم را فریب دادی و آنها هم دنباله روی تو شده و منحرف شدند.
🔹 *اَلقَیتَهُم فی موجِ بَحرِک* تو خود دریایی از فساد بودی مردم را در این موج فتنه ها در این دریا غرق کردی.
🔹 *تَغشٰیهُمُ الظُلُُماتُ و تَتَلاطُمُِ الشُبهات* دو گرفتاری سخت بر مردم روا داشتی. ۱- در ظلمت نادانی وارد کردی ، که حقیقت و معارف دین را نفهمند، باب میل خود دین را به مردم عرضه کردی. ۲- و در دریای متلاطم شبهه انداختی، یکی از شبهات، جریان علم کردن پیراهن عثمان بود. دیگری شبهه عدم رسمیت حکومت امام امیر المومنین ع که در منابر اشکارا لعن علی گفتند.
🔹 *فَجازوا عَن وِجَهتَهُم و نَکَصُوعلیٰ اَعقابِهِم* نتیجه انحراف و نادانی تو، مردم از راه درست باز ماندند. بجای حرکت بسمت جلو به اعقاب خود ، جاهلیت برگشتند.
🔹 *و تَوَّلَو علیٰ اَدبارِهِم و عَوَلُوا علیٰ اَحسابِهِم* مسیر دین را از حقیقت خود تغییر دادی ،مردم سر از جاهلیت در اوردند، وبه حقیقت پیش رو پشت کردند. تکیه کردند بر افتخارات حسبی و نسبی خود.
مهمترین رکن در جاهلیت این بود که افراد خود و عملکردخود را بحساب نمی آوردند و نسب و اجداد خودرا به رخ می کشیدند.و به آن مباهات می کردند. معاویه سبب شدی دوباره سنت پست جاهلی زنده شد. 🔹 *الا مَن فأءَ مِن اَهلِ البََصائِر* از میان گروه به انحراف کشیده شده ،فقط یک گروه نجات پیدا کردند. وآن اهل بصیرت بودند که از مسیر اشتباه و فضای نادانی معاویه باز گشتند به سبب تقوا و اطاعتی که از خداوند داشتند.
🔹 *فاِنَهُم فارَقُوکَ بعدَ معرفَتِک* بعد از اینکه تو را شناختند از تو و راه تو جدا شدند.
محبت فرع بر معرفت است، تا کسی شناخته نشود نسبت به او محبت هم نیست. بعداز شناخت افراد، نوع مواجهه و برخورد متفاوت تر می شود تا قبل از شناخت. و همینطور شناخت افراد شرور ، بعد شناسایی نسبت به آنان انزجار پیدا می شود.
🔹 *و هَرَبُوا الیَ اللهِ مِنذ مُوازَرَتِک* از اینکه با تو معاونت و همکاری داشته باشند بسمت خدا فرار کردند
🔹 *اِذ حَمَلَتهُم علیَ الصََّعبِِ* مردم وارسته را به کارهای سخت وادار می کردی و آن مخالفت با خدا و امام و احکام قطعی دین بود. اما آنان به سبب بصیرت خود زیر بار حرف ناشایست تو نرفتند.
🔹 *فَاتقِّ اللهَ یا معاویةُ فی نفسَِک* معاویه، زمانی که بحث تظاهر نیست بین خود و خدای خود تقوا داشته باش، تقوای تو منافق صفت نباشد از درون متقی باش.
🔹 *و جاذِبِ الشیطانَ قیادَک* افسار را از دست شیطان پس بگیر ، خود را در اختیار شیطان قرار دادی.، از چنگ او رها شو.
🔹 *فاِنَ الدنیا مُنقَطِعةٌ عنکَ* *والاخرةُ قریبةٌ منکَ* تو در حالی هستی که دنیا از تو قطع میشود ،و مرگ و قیامت بتو نزدیک میشود. تو در شُرف ارتحال هستی باید تغییری در خود ایجاد کنی.،همین تذکر مرگ برای سربراهی تو کفایت می کند.والسلام
💢 اللهم نعوذ بک من شرور انفسنا 💢
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح نامه ۳۲ که :
خطاب به معاویه :
تذکر انحرافات معاویه در جامعه
🔹 *و اَردَیتَ جیلَاً کثیراً منَ الناس*
معاویه تو جمع کثیر و نسلهایی را، با انحراف خود به هلاکت کشاندی.
نقش حاکمان در جامعه آنقدر تاثیر گذار هست که نسلی را ،نه تنها در حیات بلکه بعد از ممات خود، اثر عمل را باقی می گذارد.
🔹 *خَدَعْتَهُم بَغیِکَ*
به سبب گمراهی خود مردم را فریب دادی و آنها هم دنباله روی تو شده و منحرف شدند.
🔹 *اَلقَیتَهُم فی موجِ بَحرِک*
تو خود دریایی از فساد بودی مردم را در این موج فتنه ها در این دریا غرق کردی.
🔹 *تَغشٰیهُمُ الظُلُُماتُ و تَتَلاطُمُِ الشُبهات*
دو گرفتاری سخت بر مردم روا داشتی.
۱- در ظلمت نادانی وارد کردی ، که حقیقت و معارف دین را نفهمند، باب میل خود دین را به مردم عرضه کردی.
۲- و در دریای متلاطم شبهه انداختی،
یکی از شبهات، جریان علم کردن پیراهن عثمان بود.
دیگری شبهه عدم رسمیت حکومت امام امیر المومنین ع که در منابر اشکارا لعن علی گفتند.
🔹 *فَجازوا عَن وِجَهتَهُم و نَکَصُوعلیٰ اَعقابِهِم*
نتیجه انحراف و نادانی تو، مردم از راه درست باز ماندند.
بجای حرکت بسمت جلو به اعقاب خود ، جاهلیت برگشتند.
🔹 *و تَوَّلَو علیٰ اَدبارِهِم و عَوَلُوا علیٰ اَحسابِهِم*
مسیر دین را از حقیقت خود تغییر دادی ،مردم سر از جاهلیت در اوردند، وبه حقیقت پیش رو پشت کردند.
تکیه کردند بر افتخارات حسبی و نسبی خود.
مهمترین رکن در جاهلیت این بود که افراد خود و عملکردخود را بحساب نمی آوردند و نسب و اجداد خودرا به رخ می کشیدند.و به آن مباهات می کردند.
معاویه سبب شدی دوباره سنت پست جاهلی زنده شد.
🔹 *الا مَن فأءَ مِن اَهلِ البََصائِر*
از میان گروه به انحراف کشیده شده ،فقط یک گروه نجات پیدا کردند. وآن اهل بصیرت بودند که از مسیر اشتباه و فضای نادانی معاویه باز گشتند به سبب تقوا و اطاعتی که از خداوند داشتند.
🔹 *فاِنَهُم فارَقُوکَ بعدَ معرفَتِک*
بعد از اینکه تو را شناختند از تو و راه تو جدا شدند.
محبت فرع بر معرفت است، تا کسی شناخته نشود نسبت به او محبت هم نیست.
بعداز شناخت افراد،
نوع مواجهه و برخورد متفاوت تر می شود تا قبل از شناخت.
و همینطور شناخت افراد شرور ، بعد شناسایی نسبت به آنان انزجار پیدا می شود.
🔹 *و هَرَبُوا الیَ اللهِ مِنذ مُوازَرَتِک*
از اینکه با تو معاونت و همکاری داشته باشند بسمت خدا فرار کردند
🔹 *اِذ حَمَلَتهُم علیَ الصََّعبِِ*
مردم وارسته را به کارهای سخت وادار می کردی و آن مخالفت با خدا و امام و احکام قطعی دین بود. اما آنان به سبب بصیرت خود زیر بار حرف ناشایست تو نرفتند.
🔹 *فَاتقِّ اللهَ یا معاویةُ فی نفسَِک*
معاویه، زمانی که بحث تظاهر نیست بین خود و خدای خود تقوا داشته باش،
تقوای تو منافق صفت نباشد از درون متقی باش.
🔹 *و جاذِبِ الشیطانَ قیادَک*
افسار را از دست شیطان پس بگیر ، خود را در اختیار شیطان قرار دادی.، از چنگ او رها شو.
🔹 *فاِنَ الدنیا مُنقَطِعةٌ عنکَ* *والاخرةُ قریبةٌ منکَ*
تو در حالی هستی که دنیا از تو قطع میشود ،و مرگ و قیامت بتو نزدیک میشود.
تو در شُرف ارتحال هستی باید تغییری در خود ایجاد کنی.،همین تذکر مرگ برای سربراهی تو کفایت می کند.والسلام
💢 اللهم نعوذ بک من شرور انفسنا 💢