موضوع:نامه ای دیگر در جواب معاویه+انذار مهاویه از حساب و کتاب بعد از مرگ+دنیا گرایی مهمترین عامل گمراهی معاویه+تاثیر هم نشین در گمراهی+بهره ی بیش از حد از دنیا، راهی برای نفوذ شیطان+آلودگی های اخلاقی آتش زیر خاکستر هستند+دعوت امیر المومنین از معاویه برای جنگ رو در رو+چه کسانی در مواجهه با مولا لباس از تن به در آوردند؟+تنها جایی که فرار ننگ نیست، فرار ار علی است!!!+دو پیش گویی امیر المومنین در نامه به معاویه
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح نامه ۱۰:
پاسخ به معاویه در خونخواهی عثمان:
معاویه یک نامه توهین آمیز به امام نوشته که در آن جایگاه خاصی برای خود قائل بوده.
امام در جواب یاوه گویی معاویه ابتدا با جملاتی او را انذار می دهد.
*• کیفَ انتَ صانعٌ اذا تَکَشَفَت عنک* *جلابیب*
در آن لحظه ای که لباس دنیا از روی تو بیفتد و پرده کنار رود ،سرای آخرت تو آغاز شود،چه خواهی کرد.
*• ما انت فیه من الدنیا قد َتَبَهَجَت* *بزنتِها*
در حالیکه دنیای تو زینت داده شده،دنیا با خوش گذرانی برای تو لذت آرایی کرده وبا همین ها تو را فریب داده.
*• دَعَتَکَ فَاَجَبتَها*
دنیا تورا دعوت کرد و تو آنرا اجابت کردی
*• وقادَتکَ فاَتبَعَتها و اَمَرَتکَ* *فاَطَعَتها*
تو پیرو دنیا بودی و او تو را رهبری میکرد.
وقتی امر میکرد او را اطاعت کردی،آنچنان غرق بودی که حساب و کتاب آخرت نکردی..
دنیا ابتدا دعوت میکند وقتی اجابت شد ،جلوه نمایی میکند که رهبری دنیا پذیرفته شود.
پذیرفته که شد امر میکند تا اطاعت شود.
• *انهُ یُوشَکُ اَن یَقِفَکَ واقفٌ*
بدان ،بزودی کسی تورا نگه میدارد و آن مرگ است ،این امر خیلی نزدیک است.
*علیٰ ما یُنجیکَ منهُ مُنجٕ*
در آن لحظه هیچکس نمیتواند تورا نجات دهد.و هیچ سپری برای عذاب آتش بعد از مرگ وجود ندارد.
* فَاقْعَس عن هذاَ الاَمر*
با توجه به دنیا گرایی و رفاه طلبی تو ،برای اینکه آخرت خود را آباد کنی ،از امر حکومت عقب نشینی کن.آن چنان خیزی برداشتی که به حکومت برسی، خود را از آن عقب بکش.
*• خُذ اُهبَةَ الحساب*
وسایل حساب و کتاب و رفتن خود را آماده کن.
وسائلی که روز حساب بتوانی به آنها تمسک بجویی و وزنهٔ اعمال تو را سنگین کند.
*• و شَمِّر لِما قد نَزَلَ بِک*
دامن همت به کمر زن و برای اتفاقات ناگواری که در آینده برای تو رخ خواهد داد.آماده باش
باید پاسخگو باشی به جرم و جنایت خود.
*• ولا تُمَکِنُ الغُواةَمِن سَمعِک*
در این مسیر همنشین و همراهان بدی داری که تورا بیشتر تحریک و سرعت می بخشند.
به سخنان گمراهان اطراف خود گوش نکن.
[ عمرو عاص و حکم بن مروان ]
با این صفت دنیا طلبی که داری حکومت را هم برای کسب قدرت می خواهی .
اگر نصایح و انذار مرا اجرایی نکنی تورا از آن غفلتی که در آن فرو رفته ای آگاه خواهم کرد.
*• فاِنَکَ مُترَفٌ قد اَخذَ الشیطانِ منک مَاخَذَه*
آن باتلاق فرو رفته ی تو ،مترف طغیانگری هستی که شیطان برتو مسلط شده و آنچه را که میخواسته از تو بگیرد گرفته.
*• وبَلَغَ فیکَ اَمَلَهُ*
و شیطان به آنچه آرزو داشت در مورد تو، به آن رسیده.
- شیطان برای عده ای دام پهن میکند اما نمیتواند بدام بیندازد.
- عده ای را بدام می اندازد و فرار میکنند، مدام در جنگ و گریزند.
- عده ای کاملاً پیرو شیطانند
- عده ای آرزوی باطل شیطان را عملی میکنند و هیچ حد یقفی در انحراف و فساد برای خود قائل نیستند.بلغَ فیکَ اَملُه
*•وجریٰ منکَ مَجریَ الرُوحِ والدَّم*
بعد ازهشدار و انذار درون تو را آشکار میکنم.
با عملیاتی کردن آرزوهای شیطان چنان در وجود تو شیطان جاری شده همانگونه که روح و خون در تمام پیکرهٔ وجود تو جاریست ،تمام پیکر تورا شیطان تسخیر کرده.
• متیٰ کنتم ساسَةَ الرعیه و وُلاةَ الاَمرِ الاُمةِ*
تو ادعای حکومت و خلافت داری شما خاندان را چه به حکومت و سیاستمداری.
چگونه خودرا شایسته ی حاکم و ولایت مداران می دانی که بر امت حکومت کنی.
*• لغیرِ قدَمٕ سابقٕ ولا شرَفٕ باسِقٕ*
شما هیچ گذشته درخشان و سابقه ی پر فروغی ندارید .
هیچ شرافت و بزرگی نداری که به آن افتخار کنی. نه از پدر ، نه از مادر ،و نه از طایفه که به آن فخر کنی.
*• نعوذُ بالله من لزومِ سوابقِ الشِقاء*
بخدا پناه می بریم از گرفتار شدن به شقاوتهای دیرینه.
پناه می بریم بخدا از اخلاق زشتی که در نهان انسان مخفی و کم فروغ است.امادر موقعیت خاص و شرایط بحرانی مانند خاکستر زیر آتش دوباره گر می گیرد. و اخلاق رذیله سر برون می آورد.
*• اُحَذِرُکَ اَن تکونَ مُتمادیاً فی غِرَةِ الاُمنیة*
تورا بر حذر میدارم از اینکه مداومت کنی در حرکت بسوی غفلتها که در اثر آرزوهای طولانی پیش آمده.
از دو چیز بر امت میترسم *اتباعُ* *الهویٰ و طولُ الاَمل*
و هریک آثاری هم دارد .
۱- پیروی هوای نفس دسترسی و دستیابی حق را کوتاه می کند.
۲- و آرزوهای طولانی آخرت و مرگ را از یاد خواهد برد.
تورا برحذر میدارم از غفلتی که در آرزوهای طولانی فرو روی که آثار آن فراموشی از مرگ و قیامت است.
• معاویه مرا دعوت بجنگ کردی اگر مرد میدانی ،و راست میگویی مردم را کنار بگذار و خود تنها بیا باهم بجنگیم
• مرا دعوت به جنگ میکنی ،بدان من ابوالحسن قاتل جد ،برادر،ودایی تو هستم .
روز بدر من بودم اقوام کافر تورا بر زمین زدم .
• از یاد تو که نرفته ،مرا امر به جنگ می کنی.در جنگ بدر بعلت ناتوانی و تو خالی بودن طایفه ی تو آنها را گرفتار و نابود کردم.
• با همان قلب و قدرت شجاعت که در بدر داشتم امروز هم به ملاقات دشمنان میروم
*وبذالکَ القلبِ اَلقیٰ عَدوی*
• نه دین خود عوض کردم و نه پیغمبر جدیدی انتخاب کردم بر همان مسیری که بودم ،هستم
*واِنیٖ لَعَلَی المِنهاج*
• شما آنروز مقابل اسلام بودید امروز هم هستید.
من مدافع اسلام بودم امروز هم هستم.
همان اسلامی که امروز با اختیار از آن خارج شدید.
*الذی تَرَکتُموهُ طائعین*
• با بدعتها از دین خارج شدید در حالیکه داخل شدن شما از روی اجبار و ترس بود.
*و دَخَلتُم مُکرِهین*
در جریان فتح مکه از شدت ترس اسلام آوردید.
• معاویه آیا انتظار داری باور کنم که تو خونخواه عثمان هستی ،در حالیکه به یقین میدانی که خون عثمان در کجا ریخته شد ، و چه کسانی خون ریختند،
• تو خود یکی از عاملان قتل عثمان هستی اگر راستگویی و خونخواه عثمان،
قاتلان را پیگیری کن ،برای احقاق حق از خود و مروان شروع کن
دو پیشگویی برای معاویه دارد. هر دو در جریان جنگ صفین بوقوع پیوست ،قبل از صفین در این نامه اورا از خبر آگاه میکند.
*• فکَاَنی راَیتُکَ تَضِجُ منَ الحربِ اذ* *عَضَّتکَ*
تو را میبینم که ضجه و ناله میزنی در روزی که جنگ تورا گاز گرفته .
زمانیکه شدت و سختی جنگ بالا کشیده و از پس جنگ بر نمی آیی و وضجه تو بلند است .
*• ضَجیجَ الجِمالِ بِالاَثقالِ*
ناله ی تو مانند ضجه شتران بارکش که از سنگینی بار عظیم و طاقت فرسا در زیر بار ضجه میزنند.
این اتفاق در شب لیلة الهریر آخرین شب از جنگ صفین را تاریخ ثبت کرده.
پیشگویی دوم :
*• کَاَنی بجَماعتِکَ تَدعونیٖ الیٰ* *کتاب الله*
می بینم روزی را که تو و اطرافیان، مرا به کتاب خدا دعوت می کنید
[ جریان قرآن به نی و حکمیت قرآن بین دو طرف ]
• این جماعت اطراف تو انسان کافر و انکار کننده ی اصل بیعت با من هستند.
*وهیَ کافرةٌ جاحِدَه*
• یا گروهی که بیعت کردند اما قول و قرار خود زیر پا گذاشته بیعت را شکستند.
*اَو مُبایِعَةٌ حائدَه*
πاللهم نعوذ بک من شرور انفسنا π