موضوع:شریح قاضی+نظارت حضرت بر کار مسولین+خرید خانه ای زیبا توسط شریح+علت توبیخ شریح چه بود؟+قباله ای که امیر المومنین تنظیم کردند+راه ورود خانه ها کجاست؟+پنج اصل مهم در نوشتن قرار دادها+خیانت شریح در جریان کربلا+شرط امیر المومنین برای قضاوت شریح چه بود؟
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح نامه ۳ نهج البلاغه
موضوع : مبارزه با اشرافی گری
امیرالمومنین صلوات الله علیه به یکی از کار گزاران خود، جهت خرید خانه گران او را توبیخ میکند.
کسانیکه در جامعه اسلامی مسئولیت پذیرفتند. ِمنصب آنها وجههٔ دینی دارد ،باید خود را در قید و بند و شرایط آن مسئولیت را پذیرا باشند.
نمیشود هم مسئول بود و هم آزادانه زندگی کرد.
نامه به شریح قاضی که از قضات خلفای قبل بوده و تا عصر حکومت حضرت ، بر سمت خود باقی بود.
خانه هشتاد دیناری خرید. وقتی خبر به حضرت رسید.
اورا احضار کرد یعنی نظارت بر عمال حکومتی.
اورا مورد سوال قرار میدهد چنین خبری بمن رسیده که خانه خریدی ،سند محکم کردی ، شاهد گرفتی ،
از مقام قضاوت با او برخورد نکرد بلکه از او پاسخ خواست.
اینگونه نیست که عمال حکومت به سبب منصب مصونیت داشته و کسی نتواند با آنان برخورد کند .نباید مملکت و حکام مستقل باشند.
چون سمت حکومتی دارد برخورد شدیدتر خواهد بود.
با تایید شریح بر این معامله، نگاه غضبناکی براو داشت.و فرمود
تو امروز خانه خریدی از جهت اصول محکم کاری کردی ،اما بزودی کسی نزد تو خواهد آمد که به سند تو نگاه نمی کند و از تو سوال نمی کند شهود تو چه کسانی هستند
*سَیَاتیکَ مَن لا یَنظُرُ الیک*
ملک الموت که آمد سند محکم تو سبب نمی شود که جان تورا نستاند ،و شاهدان تو مانع از بردن به خانه قبر نمی شود.
*ولا یَسئلُک عن بَیِنَتِک*
ملک الموت که آمد تو را از این خانه خارج میکند در حالیکه به این خانه دلبسته خیره شدی و با حسرت تو از آن خانه جدا می کند.
تورا تسلیم خانه مرگ میکند در حالیکه تنها هستی.
*حتیٰ یَخرُجَکَ منها شاخصا و* *یُسَلِمَکَ الیٰ قبرکَ خالصا*
فانظُر یا شریح آیا به این مطالب دقت داری ،دنیا را نظر می کنی یا فراق از دنیا را هم مد نظر داری
مبادا این خانه را از غیر مال حلال خریده باشی ،غیر مالک باشد[ حق الناس ] در بیت المال دست برده باشی ،چون به آن دسترسی داری.
یا با پول نقدی که متعلق بتو نیست ،
در دست تو هست اما حق تصرف نداری [ رشوه ] در هر دو صورت از راه حرام، دنیا و آخرت خود را خسارت وارد کردی.
*لا تکونُ اِبتَعْتَ هذِهِ من غیرِ مالِک*
*او نَقَدتَ الثمنَ من غیرِ حلالک*
در آخرت خسران تو دوزخ است
در دنیا خسارت تو ، رو شدن دست توست.
خسران دنیای تو ویرانی آن خانه بر سر اهل خانه است.
اهل خانه روی آرامش و شادی نمی بینند.
بی قراری بر صاحبان خانه حاکم است.
*انتَ قد خَسِرَت دارَ الدنیا و *دارَ* آلاخره*
قول جوادی آملی حفظه الله
این عالَم عالم ریاضیات است.
اگر از دیوار خانهای آجری برداشته شود جای آن با چیز دیگری در میشود اتفاقی نمی افتد.
اما در عالم ریاضی اینطور نیست.
عدد پنج برداشته شود در هیچ جایی بین اعداد بینهایت ریاضی نمیتوان جا داد مگراینکه در جای خود قرار بگیرد.
قبل. آن چهار است و بعد آن شش ، در جایی ،جا ندارد مگر در جای خود.
چون عالَم عالم ریاضی ست ،هر اشتباهی روزی رسوا خواهد شد چون جایگاهی ندارد.
شریح اگر لحظه خرید خانه نزد من آمده بودی ،قراردادی بر تو می نوشتم که حاضر نباشی حتی یک درهم بابت آن خانه پرداخت کنی.
*لو کنتَ اَتَیتَنی عندَ شِرائکَ مَا* *اشْتَرَیتَ*
*وَالنَسخةُهذِه*
در هر قرار داد رسمی چند مورد باید مشخص باشد.
۱- خریدار
۲فروشنده
۳- محدودهٔ ملک از هر سمت به کجا محدود میشود.
۴-قیمت ملک
۵- در ضر و زیان معامله چه کسی متعهد و جبران کننده است.
۶- شاهدان بر این قرارداد چه کسانی هستند.
این شش مورد در معامله را حضرت بنحوی دیگری بیان می دارند.
۱- خریدار، این ملک را بندهٔ ذلیلی خریداری کرده.
*هذا مَاشْتَریٰ عبدٌ ذلیل*
۲- فروشنده ، یک شخصی که بزودی رانده میشود و مرگ او را با خود میبرد.
*مِن میتٕ قد اُذعِجَ لِلرَحیل*
شریح تو جا پای آن گذاشتی ،قبل از تو اشخاص رفتند ،تو هم رفتنی هستی.
مبادا تصور کنی صاحب ملک و مسند حکومتی شدی بقای تو حتمی ست.
۳- مشخصات خانه ، خرید خانه ای که در محلهٔ فریب واقع شده ،و از هر جانب خانه ، خانه هافانی و از بین رفتنی هستند.و این خانه در سرزمین هالکین قرار دارد.
*اشتریٰ داراً مِن دارِ الغرور ...و* *خِطَةِ الهالکین*
۴- محدودهٔ ملک، از چهار طرف به چهار سمت برخورد میکند.
از یک طرف منتهی میشود به اسباب آفات [ بیماری ،سیل ،زلزله ]
*الحَدُ الاول ینتهی الیٰ دَواعیِ* *الاٰفات*
از طرف دوم منتهی میشود به مصیبت و اندوه [ از دست دادن ها ]
*و الحدُ الثانی ینتهی الیٰ دَواعیِ* *المصیبات*
از طرف سوم ملک منتهی میشود به هوا و هوس هلاک کننده
*والحدُ الثالثُ ینتهی الیَ الهَویَ* *المُردیٖ*
سمت چهارم خانه، دیوار بدیوار و همسایه شیطان است
*والحدُ الرابع ینتهی الیَ الشیطانِ* *المُغویٖ*
درب این خانه از جهتی باز می شود که رو به همسایگی شیطان است.
*وفیهِ یُشرَعُ بابُ هذهِ آبدار*
محدوده خانه از چهار سمت در کمر بند آتش و اطراف آنرا مصیبت و آفت فرا گرفته است.
۵- قیمت ملک ، بایداز عزت قناعت خارج شوی .
و ذلت طلب ، خواهش و التماس را داخل شوی.
*هذه الدار بالخروجِ من عزِ القناعة* *و الدخولِ فی ذُلِ الطلب*
۶- جبران کنندهٔ ضرر و زیان فریب ،
کسی عهده دار است که اجسام پادشاهان نابود کرد.
*فَعَلیٰ مُبَلبِلٕ اجسامِ الملوک*
گیرنده جان جبابر و گردن کلفتان است.
*سالِبِ نفوسِ الجبابره*
ازاله کننده تخت و تاج فراعنه است
*مُزیلِ ملکِ الفراعنه*
ملک الموتی که از فرعون و کسری و قیصر ، پادشاهان یمن [ تبّع، حِمیَر ] جان میگیرد.
حق های ضایع شده ناشی از فریب و دروغ را میگیرد و به صاحبان حق بر می گرداند.
کسانی که مال بر روی مال انباشته ، بناهای بلند و مستحکم ساخته ،نمای ملک از سنگ و شیشه ، محافظان و نگهبانان اموال ، به زعم خود برای آیندگان ، مال اندوزی کردند
همه را بسمت موقف عرض حال ، و باز گشایی پرونده و مکان عقاب و ثواب می برد.
*ومَن جمعَ المالِ فاَکثر و مَن بَنیٰ و* *شَیَد و زُخرُفَ و نَجَد*
خداوند حکم میکند و اجازه قضاوت می دهد هر کسی هر عملی انجام داده نتیجه را بگیرد.
ضرر میکنند آنهایی که در دنیا کار بیهوده انجام داده باشند.
[ *فَاذا جاءَ اَمرُاللهِ قُضیَ بالحقِ **و* خَسِرَ هُنالِکَ المُبطِلون** غافر- ۷۸ ]
روزی که فرا برسد و حکم وفرمان خدا صادر شود حق غالب و باطل رسول می شود.
عقل سالمی که از هوا و هوس بدور باشد ،
واز علائق و وابستگی دنیا بیرون باشد ،
به درستی و خوب بودن این معامله شهادت می دهد.
*شِهِدَ علی ذالکَ العقل* عقل سالم که دو شرط را دارا باشد .
۱- *اذا خَرجَ مِن اَسرِ الهویٰ*
۲- *وسَلِمَ من علائقِ الدنیا*
شاهدان تو بر این قرارداد خواهند
π اللهم اخْرج حب الدنیا من قلوبنا π