موضوع:هفت اثر تقوا+ پنج فرصت استثنائی انسان+سه تهدید مهم در مقابل فرصت ها+ مرگ، حریف شکست ناپذیر+بترسید از اختلاس مرگ!!!!!+تلاش در راه اهداف+اگر شیر دنیا را خوردید، مجبوریب فریب دنیا را هم بخورید+معنای زهد+نکاتی در مورد میرزا حبیب الله خوئی صاحب شرح نهج البلاغه منهاج البراعه
بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه خطبه ۲۳۰ :
از کتاب فیض الاسلام ۲۱۹ :
موضوع : تقوا ،مرگ ، زهد
• آثار تقوا
۱- تقوا کلید ورود به خانه درستی، خیر و خوبی.
۲- تقوا ذخیره قیامت
۳- تقوا عامل آزادی از بردگی
۴- نجات از مهلکه و مواضع خطر
۵- تقوا عامل رسیدن به مطلب برای طالب
۶- عامل نجات از ترس و کیفر گناهان
۷- تقوا عامل اجابت و رسیدن به خواسته ها
این آثار تقوا شنونده را مجذوب میکند تا اهمیت مطلب را درک کند.
اهمیت مطلب عمل !!!!
• فاعْملوا دانستن آثار بتنهایی کافی نیست، عمل به دانسته ها مهم است.
• فرصتهایی که ایجاد میشود برای عمل:
۱- وَالعَملُ یُرفَع در جایگاهی هستید که میتواند عمل شما مورد قبول واقع شود.
۲- والتوبةُ تَنفع در موقعیتی هستید که توبه قبول است بعد از عارض شدن سکرات مرگ پذیرش توبه نیست.پس عمل کنید و شروع کنید به توبه کردن.
۳- والدُعاءُ یُسمع در جایگاهی هستید که ترتیب اثر داده می شود.بعد مرگ اجابت دعا نیست.
۴- والحالُ هادِمَه آرامش برقرار است در شرایط کنونی می شود عمل کنید.فردا پیری ، ناتوانی ، بیماری، کم حافظگی، هست تا فرصت هست عمل کنید.
۵- والاَقلام الجاریه قلم فرشتگان آمادهٔ نوشتن است. نور اعمال صالح شما جای تابیدن دارد.
این پنج فرصت را غنیمت شمارید اگر استفاده نشود حسرت آن باقی میماند.
• این فرصتها سه تهدید هم دارند.
سه دشمن در کمین نشسته تا فرصتها را بربایند.
۱- عمُراً ناکسا عمر شما رو به افول و واژگونی ست. در جوانی فرصت سوزی نکنید.
۲- او مَرَضاً حادثا در جوانی هم بیماری حادث می شود و مانع از انجام عمل است.تا فرصت سلامت هست عمل خیر انجام دهید.
۳- موتاً خالسا مرگی که همه چیز را می گیرد.فرصت داشته ها از بین می رود.
فاعْمَلوا عمل یُرفع
بخش دوم : مرگ
• اگر فرصتها از دست برود ومرگ فرا برسد تمام لذات از بین رفته.تیره کننده شهوات می شود.
« فانَ الموت هادمُ لذاتِکم »
• مرگ یک زیارت کننده ایست که محبوب اشخاص نیست.مرگ یک حریف سرسخت که مغلوب نمی شود.مرگ یک جنایتکاری که جان میگیرد ولی نمی شود او را تعقیب و توبیخ کرد.
« زائرٌ غیرُ محبوب و واتِرٌ غیرُ مطلوب »
• حوادث سنگین مرگ شما را احاطه کرده ،مرگ با تیزی خود شما را هدف گرفته
« تَکَنَفَتِکم غوائلُه و اَقصدتُکم معاملُه »
• مرگ پشت سرهم حمله می کنند ( سکته ، حادثه های نزدیک بمرگ ) غضب مرگ بر شما تسلط دارد.
« و تتابَعَت علیکم عَدوتُه »
• تیر مرگ به خطا نمیرود.و نزدیک است شما را با سایه تاریک خود بپوشاند.
« فَیوشکُ اَن تَغشاکم دواجی ظُلَلهِ »
• لحظه سخت جان دادن و رفتن روح پیش روی شماست. روزی ناگواری مرگ را خواهید چشید.تلخی مرگ را در کام شما خواهند ریخت.
« والیمُ اِزهاقِه و جُشوبَةِ مَذاقه »
• می بینم که مرگ بصورت ناگهانی بسراغ شما کآمده ، بدون اعلام قبلی ناگهان، صدا خاموش می شود.
« قد اتا کم بغتةً فاَسَکَت نَجیَکم »
• مرگ که آمد چه ناگهانی و چه با اعلام بیماری ، آثار و اجتماع شما را از بین میبرد ، خانه های شما را بی صاحب میکند.
« فَرَقَ نَدیَکم و عَطَلَ دیارَکم »
• همه جا را تاریکی فرا می گیرد فقط یک گروه بپا می خیزند.
وراث بپا خاسته و .همه اموال را تقسیم می کنند.
« بَعثَ وُراثَکم یَقتَسوون تُراثَکم »
• بعد از مرگ سه گروه افراد برخورد دارند،نه نفعی دارند و نه ضرری.
۱- دوستان صمیمی خاص که هیچ کاری نتوانندانجام دهند.
« حمیمٕ خاصٕ لم یَنفَع »
۲- اقربای نزدیک وبسیار محزون اما قادر به رفع عذاب نیستند.
وقریبِ محزونٕ لم یَمنَع »
۳- دشمن شماتت کنندهٔ شما که از مرگ شما هیچ فزعی نمی کند.
« وأخَرَ شامتٕ لم یَجزَع »
• سزاوار است که اهل جدیت باشید و برای اعمال صالح تلاش کنید.آمادگی برای مرگ و قیامت پیدا کنید.از همین دنیایی که هستید توشه قیامت بگیرید.
« علیکم بالجِدِ و الاجتهاد و التَزَوُدِ فی منزلِ الزاد»
بخش سوم شرح حال زاهد:
• زاهد در دنیا میان جمع با اهل دنیا زندگی میکند اما دل در گرو دنیا ندارد.
امر عظیم دیده ،به دنیا بی انتهاست گویا اصلا دنیا را نمی بیند.
• آنچه را که می بیند و تشخیص می دهد عمل می کند
اولا بصیر است ، ثانیاً عامل است.
• زاهد اگر جایی ترسید از عذاب، دور شدن از خدا ، خطا ، بادروا از آن دوری میکند.
جسم او با مردم ولی با اهل آخرت مرتبط است.
گردش و چرخش زاهد وسط اهل آخرت است.
• مردم از مرگ بدن ناراحتند و بزرگ می شمارند.
زاهد برای مرگ قلوب ناراحت می شود و گریه می کند.
مردم برای مردگان گریه میکنند ، زاهد برای زندگان اطراف خود ناله میکند.
اللهم احینا حیاة محمدٕ وال محمد