موضوع: مرگ+روش حضرت در تاثیر گذاری کلام+سه مزیت گذشتگان بر زمان کنونی+آخرین کاخ هر پادشاهی قبر است+سهر مردگان، شهر وحشت+مردگان بیکاران مشغول اند
موضوع: مرگ+روش حضرت در تاثیر گذاری کلام+سه مزیت گذشتگان بر زمان کنونی+آخرین کاخ هر پادشاهی قبر است+سهر مردگان، شهر وحشت+مردگان بیکاران مشغول اند
بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه خطبه ٢٢٦ :
از کتاب فیض الاسلام ٢١٥ :
موضوع : تنفیر از دنیا
▪ دنیا جایی ست که به بلا پیچیده است.
وبه بی وفایی و نیرنگ معروف است.
دنیا بجهت اینکه کسی را زنده نمی گذارد واهل دنیابه سبب اینکه انسانها را می فریبد.. به خیانت و نیرنگ معروفند.
< دارٌ بالبلاء محفوفه وبالغَدر معروفه >
▪ احوالات دنیا هیچگاه ثابت نیست.
میهمانان دنیا هیچگاه امنیت و سلامت کامل را تجربه نخواهند کرد.
< لا تدومُ احوالُها ولاتَسلمُ نُزالُها >
زمین و زمان در حال چرخش ٕ واین چرخش انسان را یک روز شاد و یک روز غمناک میکند. این دگرگونی و عدم پایداری از ذات دنیاست .
▪ عیش و خوشی صد در صدی در دنیا ناپسند است .عیش و امنیت مطلق در دنیا وجود ندارد.
< العیشُ فیها مذموم و الامانُ منها معدوم>
دنیا هر چقدر راحتی داشته باشد در کنار آن سختی هم هست.
هر چقدر امنیت داشته باشد ٕ باز همان مکان نا امنی ست که باید روزی با مرگ آنرا ترک کند.
▪ اهل دنیا تا زمانیکه در دنیا هستند هدف تیرهای بلا هستند. بسمت انسانها تیر اندازی میشود.
< اهلُها فیها اَغراضٌ مُستَهدَفَه >
مورد تیرهایی از جنس مرگ قرار خواهید گرفت و شما را فانی خواهد کرد.
▪ ای بندگان خدا بدانید ٕ همه شما با تمام دارایی و مکنت در مسیر گذشتگان قدم بر می دارید.آنها سه ویژگی داشتند که شما آنرا ندارید.
١ - عمرشان طولانیتر از شما بود .
< اَطولَ منکم اَعمارا >
٢- خانه آنها محکم و آبادتر بود.
< واَعمَرَ دیاراً >
٣-آثار محکم بنای آنها باقیست.
< و اَبعَدَ اثاراً >
با همه این قدرت و آثار باز به دست مرگ سپرده شدند.
وشما هم در همان مسیر حرکت می کنید.
▪ با تمام تمکن یک روز صدای آنها خاموش شد.
< اَصبَحَت اَصواتُهُم هامِدَه >
باد غرور و تکبر یک روز خالی شد..
▪ جسمشان در قبر پوسید.
خانه هایشان خالی شد.
آثار شان رو به نابودی رفت. طوری که نامی از آنان باقی نماند.
< اَجسادُهم بالیه و دیارُهم خالیه و اثارُهم عافیه>
▪ خانه های مزین و قصر های مرتفع را تبدیل به قبور کردند.
پشتی های نرم و راحت را رها کرده بر سنگها تکیه زدند.
< وَاسْتَبدَلوا بالقُصورِ المُشیَدَه ...والاَشجارَ المُسنَدَه >
مرگ که آمد تمام راحتی از آنان گرفته شد.
▪ قبرها بنا شدند برای نابودی جسم
< قد بُنی بالخَرابِ فناءُها >َ
بمحض ورود در این خانه شروع به فساد و نابودی جسم میشود.
▪ بنای تزیین شده ی قبور به خاک مزین شده است..
< شُیدَ بالترابِ بناؤُ ها >
▪ محل و فضای قبرها بهم نزدیک و ساکنان قبور از هم دورند.
و مردگان در بین اهل وحشت زدگان هستند.
< محَلُها مُقترِب و ساکِنُها مُغتَرب >
هر کس به اینمکان راه پیدا کند می بیند همه از اعمال خود وحشت زده اند.
< بینَ اهل مَحلَةٕ مُوَحشین >
▪ مردگان اهل فراغند. بیکارند بفکر تامین مایحتاج خانه نیستند ولی مشغولند.
< واهلِ فِراغٕ مُتشاغلین >
در عین اینکه از دنیاجدا شدند و از تعلقات دل بریدند بشدت مشغول اعمال خود هستند.
▪ مردگان با خانه قبر انس نمیگیرند .
آنجا فهم دارند میدانند که خانه موقت است.
وارتباط همسایگی با هم ندارند.
< ولا یتَواصَلون تَواصُلَ الجیران >
▪گرچه بهم نزدیکند. فاصله ها کم است ولی بین آنها زیارت و دیداری نیست.
< کیف یکونُ بیَنهم تَزاوُر >
یکی از عذاب آنها عذاب غربت و وحشت تنهایی ست
اما در میان مردگان مومنین دور هم حلقه زده به گفتگو مشغول و از معارف سخن می گویند.
• ای بندگان یک روز هم قبور جسم شما را در گرو خود می گیرد.
می بینم که قبور اموات را به سینه ی خود چسبانده وشما را محکم در آغوش خود می گیرد.
• بندگان خدا درست زندگی کنید.
تصور کنید عمر به پایان رسیده و ایام برزخ سپری شده و فریاد برپایی قیامت بلند می شود.
حال شما چگونه خواهد بود!!!
• ندا برسد ای مردگان بپا خیزید.
< و بُعثِرَتِ القبور >
حال شما چگونه خواهد بود. می توانید جواب بدهید.
< هُنا لِکَ تَبلواکلُ نفسٕ ما اَسلَفَت و رُدوا الیَ اللهِ مولیهُمُ الحقِ یونس - ٣٠ >
هر انسانی اعمال از پیش فرستاده ی خود را میچشد
هر کسی سر سفره ی اعمال گذشته خود می نشیند.
وهمه بسمت خدا و مولای حق بر می گردند.
اللهم لا تجعل الدنیا اکبر همنا
استفاده کردیم یا علی خدا خیرتان دهد