موضوع: عیادت امیر المومنین از یاران+توصیه ی حضرت به شخخصی که خانه ی اشرافی داشت+دنیا را پل بهشتی شدن کنید+داستان شخصی که امام رضا برای او خانه بزرگ خرید+دیدگاه امیر المومنین راجع به تصوف و صوفیه+آیا زهد و گوشه گیری در اسلام توصیه شده؟+چرا روسا و حامان جامعه نباید اشرافی باشند؟+گناه کفر فقرا به عهده ی کیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه خطبه ۲۰۹ :
از کتاب فیض الاسلام خطبه ۲۰۱ :
موضوع : بحث اخلاقی
مرکز حکومت حضرت در کوفه بودو یکی از یاران ( علا نامی ) در بصره بیمار بود ، حضرت برای عیادت و دیدار او وقتی وارد خانه شد ،خانه ای بزرک شیک و با تجهیزات مشاهده کرد.
– این خانه بزرگ به چکار تو می آید.
« ما کنتَ تَصنعُ بسَعَةِ الدارِ فی الدنیا »
نکند دلبسته این خانه باشی ، نکند اشرافیت بر تو غالب باشد.
–آیا این خانه بزرگ را در آخرت بیشتر نیاز نداری
« و انت الیها فی الاخرةِ کنتَ اَحوَج »
نیاز به این خانه در دنیا چند سال است اما در آخرت برای ابدیت به آن احتیاج داری.
– اگر بخواهی با همین دنیا به آخرت برسی راه آن باز است.
«و اِن شِئتَ بَلَغتَ بها الاخره »
هیچوقت اسلام با داشتن ،و بهره بردنها مخالف نیست.
استفاده کن ، بهره بگیر ولی دلبسته مباش ، مرگ رسید تورا غم نگیرد.
دنیای تو میتواند آخرت تو را تضمین کند بشرطها :
– این خانه بزرگ می تواند محل رفت و آمد ، پذیرایی میهمان ، ایتام و فقرا باشد.
« تَقرِ ی فیهَا الضَیف »
ایتام در این خانه سهمی داشته باشند بهشت تو تضمین است.
– این خانه باید محل اتصال خانواده باشد.
« متَصِلَ فیهَا الرَحِم »
در این خانه میهمانی، صله ارحام برقرار باشد، بهشت تو مهیا شده.
– حقوق واجبه و مستحبی این خانه را باید ادا کنی
« و تَطلِعَ منهَا الحقوقَ مطالعَها »
حق خمس ، فقیر ، جایی برای ابن السبیل ،
– اگر اینکار‌ها را کردی یقین بدان خانه بزرگ تو عامل بهشتی شدن تو میشود.
« فاذا انتَ بلَغتَ بهَا الاخره »
روایت نبوی : یکی از سعادت و خوشبختی انسان اینست که خانه بزرگ داشته باشد .
کسر شٱن‌مومن است خانه اش کوچک باشد.
دوست بیمار حضرت از برادر خود شکوه کرد که لباس زهد پوشیده و دست از دنیا کشیده و به خلوتی و عبادت و ذکر مشغول شده .
حضرت برادر او را طلبید وقتی بنزد حضرت آمد.فرمود
– ای دشمن کوچک خود« یا عُدَی نفسه »
این زهد و تقوا نیست ، با خود دشمنی کردی.
– شیطان تو را سرگردان کرده.
« لقدِ اسْتَهامَ بک الخبیث »
راه درست را به اشتباه میروی ،این مسیر شیطان است.
– مشکل دوم تو ،به‌خانواده ظلم کردی.
« اَما رحِمتَ اهلکَ و وَلدَک »
– آیا تو فکر میکنی خدا اموری را حلال کرده برای استفاده مردم.
« اَحلَ لکَ الطیبات »
– واز طرف دیگر خدا کراهت داشته باشد که امور حلال استفاده بشود.
« وهو یَکرَهُ اَن تاخُذَها »
آیا اینگونه گمان میکنی و خود را از دنیا محروم میکنی.
– تو کوچکتر از آنی که خدا بتو بگوید نخور و استفاده نکن.
« انت اَهوَنُ علی اللهِ ذالک »
این امر برای خواص و اولیا هست.
قال یا امیرالمومنین
شما هم اینگونه اید لباس خشن می پوشید و غذای خشک و سخت می خورید.
چرا ما را نهی می کنید.
« انت فی خشونةِ مَلبَسَک و جَثوبَةِ مَاکَلَک »
– وای برتو « ویحَکَ » من مثل تو نیستم ، من مسئولیت اجتماعی دارم ،من پیشوا، امام ودر مقابل دیدگان مردم هستم .
– خداوند از بزرگان و ائمه عهد گرفته باید خود را با ضعیف ترین مردم بسنجید نه با اهل رفاه.
« اَن یُقَدروا انفسَهم بضَعَفَةِ الناس »
– حکام و سر مداران باید ساده باشند تا فقیر در فقر خود طغیان نکند. مبادا خدا را عبادت نکند و خدا را ظالم ببیند.
« کیلا یَتَبَیَغُ بالفقیرِ فقرُهُ »
فقیر حاکمان خودرا به مانند خود ببیند ، فقر او را در مقابل خدا به گردنکشی نمی کشاند.
اللهم اخرجنی من ظلمات الوهم