حضرت علی علیه السلام با حکمیت مخالف بود.وقتی فشار جمع و جامعه برحضرت زیاد شد ،پذیرفت. ولی برای حکمین شرط گذاشت که نظر و مستند شما بر اساس قران باشد نه میل شما ،با این شرط می پذیرم.
خطاب به بزرگان خوارج فرمود: شما قران را رعایت نکردید برمن هم حجیت ندارد که بپذیرم چون شرط را عمل نکردید.
از این دو نفر بیعت گرفتیم و عهد کردیم از حکم قران تعدی نکنید در محضر قران کرنش کنید. ولی آن دو ( ابوموسی اشعری و عمرو عاص) در حالیکه کاملا حق را می دیدند و می شناختند. هیچ مشکل علمی از شناخت علی نداشتند اما، در عمل طور دیگر رفتار کردند.
مشکل این دونفر و عامل رویگرانی آنهااز قران، هوای نفس بود که عقل را مغلوب میکند. عقل می داند که علی حق است ولی هوی بر آن غالب می شود.
وعامل بعدی جور آنها ،از ابتدا انحراف داشتند. فقط در قضیه حکمیت نیست. این دو نفر بر اساس میل خود حکمی را آوردند که با شرط ما مخالف بود.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه خطبه ۱۷۷ :
در باره حکمیت و حکمین.
حضرت علی علیه السلام با حکمیت مخالف بود.وقتی فشار جمع و جامعه برحضرت زیاد شد ،پذیرفت.
ولی برای حکمین شرط گذاشت که نظر و مستند شما بر اساس قران باشد نه میل شما ،با این شرط می پذیرم.
خطاب به بزرگان خوارج فرمود:
شما قران را رعایت نکردید
برمن هم حجیت ندارد که بپذیرم چون شرط را عمل نکردید.
از این دو نفر بیعت گرفتیم و عهد کردیم از حکم قران تعدی نکنید در محضر قران کرنش کنید.
ولی آن دو ( ابوموسی اشعری و عمرو عاص) در حالیکه کاملا حق را می دیدند و می شناختند. هیچ مشکل علمی از شناخت علی نداشتند اما، در عمل طور دیگر رفتار کردند.
مشکل این دونفر و عامل رویگرانی آنهااز قران، هوای نفس بود که عقل را مغلوب میکند.
عقل می داند که علی حق است ولی هوی بر آن غالب می شود.
وعامل بعدی جور آنها ،از ابتدا انحراف
داشتند. فقط در قضیه حکمیت نیست.
این دو نفر بر اساس میل خود حکمی را آوردند که با شرط ما مخالف بود.